در قسمت اول ، گفته شد که چطور مسعود رجوی و مریم، زنان را به سوی طنازی برای مسعود تشویق و ترغیب می کردند، اما قسمت دوم : در منابع سازمانی مجاهدین در معرفی مریم عضدانلو از جایگاه و قابلیتهای فردی و تشکیلاتیاش سخن به میان میآید و این ذهنیت را دامن میزند که ایشان […]
در قسمت اول ، گفته شد که چطور مسعود رجوی و مریم، زنان را به سوی طنازی برای مسعود تشویق و ترغیب می کردند، اما قسمت دوم :
در منابع سازمانی مجاهدین در معرفی مریم عضدانلو از جایگاه و قابلیتهای فردی و تشکیلاتیاش سخن به میان میآید و این ذهنیت را دامن میزند که ایشان از اعضای قدیمی و باسابقه مجاهدین بوده که سابقه فعالیتهای سیاسیشان آنگونه که مجاهدین ادعا میکنند، به اواخر دهه ۱۳۴۰ برمیگردد؛ یعنی دقیقاً از زمانی که او یک دانشآموز بوده است؛ و اینکه در ادامه ایشان به هستههای پراکنده سازمان وصل و تا زمان انشعاب ایدئولوژیک در سال ۱۳۵۴ او یک عضو رسمی سازمان بوده که با حفظ مواضع شاخه بوده و فعالیتهای تشکیلاتی خود را ادامه داده است.
اما واقعیت این است که :
در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی مریم قجر عضدانلو، تازه جذب فعالیت سیاسی شده بود و به دلیل سرسپردگی به مناسبات درونی تشکیلات تروریستی مجاهدین به عنوان مسئول شاخه دانشجویی منصوب میشود او در همین زمان با مهدی ابریشم چی ازدواجکرد.
مریم، خواهر نرگس عضدانلو است؛ اما در منابع سازمانی از اینکه بگویند نرگس مارکسیست بوده و با همین موضع هم اعدامشده ابا دارد، زیرا این وصله ناچسب با ادعاهای این گروه در تضاد قرار دارد، این وضعیت باعث شده است تا منابع آرشیوی سازمان درباره مریم، دارای تضاد در نوشتار شده و در بسیاری موارد یا ابهامات را مسکوت نگهداشته و یا آنکه دست به جعل تاریخی بزند.
سعید شاهسوندی به نقل از ضابطی درباره مریم رجوی گفته است:
با چند نفر از بچههای دیگر بودیم که در واقع آنجا (ساختمان اشغالی در خیابان ولیعصر) در حیاط مشغول بودیم و کارهایمان را میکردیم که دیدیم این درب باز شد و دو خانم با هیئت غیر مجاهدی، شلوار لی پوشیده، روسری تقریباً فکر میکنم یاسرشان نبود یا یکچیز غیر پوشیدهای بود، لباسهای مخصوصی که به لباسها و مانتوهای زنان مجاهد هیچ شباهتی نداشت، اینها وارد شدند. من اینها را اولین بار دیدم و نمیشناختم، پرسیدم که اینها کی هستند؟ یکی با خنده گفت اینیکی خواهر محمود است، چون آن موقع هویت اینها را ما به عنوان خواهر محمود میشناختیم (مقصود محمود عضدانلو است) و آنیکی هم دختر صدر حاج سید جوادی است، گفتم خب مبارک باشد، گفت که اینها میخواهند بیایند توی بخش دانشجویی و دانشآموزی سازمان فعالیت کنند و کار کنند، من قشنگ خاطرم هست که این اولین روزی بود که اینها آمدند و خودشان را معرفی کردند بهقولمعروف به قسمت پذیرش و ثبتنام کردند و سازماندهی شدند هرکدام درجاهایی و مریم عضدانلو آن موقع در بخش دانشجویی سازماندهی شد و از قضا در کلاسهای آموزشی که من خودم اداره میکردم هم شرکت میکردند او و شماری دیگر.
تمامی اسناد نشان میدهد مریم رجوی به دلیل جاذبههای جنسی خیلی زود در تشکیلات سازمان رشد کرده و تا سطح مسئول اول بالاآمده است، اما بهصورت قطعی مریم رجوی را باید دستپرورده شخص مسعود رجوی دانست، اما آنچه مریم رجوی را متمایز کرد میزان سرسپردگیاش در برابر امر و نهیهای جنسی سازمان و شخص مسعود بود.
تا جایی که تمام سیکل سیاسی زندگی مریم رجوی از اعلام کاندیداتوری او در جریان انتخابات دور اول مجلس شورای اسلامی تا فرار او از ایران پس از فاز نظامی به همراه مهدی ابریشم چی و رفتن به کردستان عراق و متعاقب آن اعزام به پاریس و در نهایت ارتقاء تا سطح مسئولیت دفتر مسعود رجوی و پس از آن انتخابش به عنوان مسئول اول و رئیسجمهور خود خوانده این فرقه تروریستی محصول همین جاذبههای جنسی بوده است.
به عبارتی بهتر مریم قجر عضدانلو با وجود آنکه زنی شوهردار بوده بهوسیله جاذبه جنسی و عیاشیهای خاص مسعود رجوی به او وصل میگردد.
هرگز نباید فراموش کنیم که : در انقلاب ایدئولوژیک مریم قجرعضدانلو به دستور مسعود رجوی از مهدی ابریشمچی جدا شد و بلافاصله و بدون رعایت فاصله شرعی (عده نگهداشتن) میان ازدواج و طلاق به عقد مسعود رجوی درآمد.
ترقی تشکیلاتی زنان، در سازمان، از نگاه مسعود، میزان عشوه گری های آنان با نقطه ی رهبری بود، حرمسرای شورای رهبری سازمان نیز همیشه در خدمت مسعود رجوی بود تا او هر موقع خواست برای تداوم رهبری خود و اتخاذ سیاست های خطی سازمان( گویا رابطه جنسی مایه ی آرامش او بود) از زنان کامجوئی کند و ذهن خود را بیشتر روی سرکوب اعضای نگون بخت سازمان ، متمرکز نماید!
پایان
محمدرضا مبین

