سلام داداشی خوبم سلامتی الحمدالله امروز صبح که پدر رو دیدم چشمانش دنبال عکست روی میز تلویزیون بود و صدات میزد. یه نفس عمیق کشید و گفت: علی من خودش رو پیدا میکنه. می دونه جای واقعیش کجاست پسرم برمیگرده. علی جان من به حرف بابا ایمان دارم . علی این روزها که روز مادر […]
سلام داداشی خوبم سلامتی الحمدالله
امروز صبح که پدر رو دیدم چشمانش دنبال عکست روی میز تلویزیون بود و صدات میزد. یه نفس عمیق کشید و گفت: علی من خودش رو پیدا میکنه. می دونه جای واقعیش کجاست پسرم برمیگرده.
علی جان من به حرف بابا ایمان دارم .
علی این روزها که روز مادر نزدیکه دلم میخواهد بدون فکر کردن به وعده های کذایی به ظاهر قشنگی که مجاهدین به تو میدهند، فقط به من گوش بدی. یک چیز را از ته دل به تو بگویم داداشی قشنگم. قدرت انتخاب با خودته تشکیلات منفور رجویها سالهاست به تو وعدههایی دادهاند اما راستی راستی عزیزم به کدام وعده شان عمل کردهاند؟ چه چیزی از زندگی برای تو مهیا کرده اند؟ و چه چیزی واقعاً عوض شده؟ ولی در عوض چه چیز گرانبهایی را از تو گرفته اند ؟میدانم که میدانی بله درسته عمر و جوانی و آرزوهای زیبایی که داشتی از بین رفت که بازگشتنی نیست.
میدونی علی جان مادرمان همیشه در تنهایی خودش با تو حرف میزد میگفت: پسرم علی جان گول ظاهر شیرین را نخور دنبال آن چیزی باش که در قلبِ مهربانت میگذرد. میگفت: علی جان به صدای قلب خودت گوش بده آنجا که هستی آیا قلبات آرام است؟ دلتنگ ما نمیشی عزیز دل مادر؟ یا نه علی جان ذهنت درگیر قولهایی هست که رجویها به تو دادند که هرگز نیامد و نخواهد آمد داداش قشنگم .
ما اینجا برادر جان نه قول پوچ میدهیم، نه وعده های دروغ. فقط حقیقتِ خواهرانه را میگوییم که میدانم تو یک انسانی که قدرت فکر کردن و تصمیم گرفتن و تغییر دادن در مسیر زندگی خودت را داری. می دونم تو این مسیر که به اجبار گرفتارش شدی و به اجبار نگه ات داشتند خیلی سخته، هر تصمیمی که در آن بازگشت به وطن و نزد خانواده باشه برات گران تموم میشه ولی دلیل بر این نمیشه اجازه بدی هویت تو را ازت بگیرند. تو باید بخواهی باید یک بار برای همیشه تصمیم بگیری که میخواهی مالِ خودت باشی نه مالِ افکارِ منحوس تشکیلات رجوی ها.
علی جان پشت این دیوارهای ذهنی که تشکیلات منفور رجوی دور تو کشیدهاند یک دنیای واقعی منتظر توست. پدری که موهایش سفید شده از انتظار خانوادهای که بیصبرانه چشم به راهِ یک حرکتِ جسورانه تو هستند. تو میتوانی این زنجیرهای ذهنی را با یک تصمیم و با یک اراده قوی و مصمم پاره کنی. یک تصمیم سخت اما واقعی و شیرین برای مادر، برای پدر و از همه مهمتر برای خودت و برای زندگی که لایقش هستی و حق توست.
علی جانم ارادهات را محکم کن. داداشی خودت را آزاد کن. خانواده ات ضعیف نیستند پشت هر تصمیمی که برای آزادیات بگیری پشتیبان تو هستند.
فقط یک حرکت لازم است و یک تصمیم بقیهاش با ما. داداش قشنگم گفتم روز مادر نزدیکه. پس پدر و اعضای خانواده ات رو با یه تماس و یا یک نامه و یا با اون تصمیم بزرگی که گفتم شاد کن .خیلی دوست دارم یه عکس جدید ازت ببینیم .علی جان داداشی قشنگم.
همیشه منتظرت هستیم دوستت داریم از راه دور صورت ماهت را میبوسم.
به امید دیدار یاعلی
خواهرت زهرا
شماره تماس من : ۰۹۰۲۱۹۸۲۲۸۲

