چرا رجوی اخبار رسانه های خود را تحریف می کند؟

در شرایطی که رجوی موضوع تخلیه قرارگاه اشرف و انتقال ساکنین آن را مورد تائید و تاکید قرار داده و اعلام کرده: "مجاهدان اشرف از طرح دولت کنونی عراق برای انتقال به کشور ثالث در کشورهای عضو اتحادیه اروپا یا ایالات متحده آمریکا استقبال نموده…" (1) و همچنین بر اساس این ادعا تصمیم گیری در مورد آینده ساکنین اشرف را به خودشان واگذار کرده و اذعان می دارد که: "در 7 سال اخیر بی‌مبالغه بیش از 70 بار با همه اشرفیان اتمام حجت کرده است که اگر تحمل شرایط سخت را ندارند، با برخورداری از کمک های بی دریغ مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران به دنبال زندگی خود بروند." (2) اما شواهد و قرائینی در پیام اخیر (13 آبان) رجوی و همچنین در برخورد سران اشرف با خانواده های ملاقات کننده یافت می شود که جز اعمال محدودیت و فشار در جهت نگه داشتن ساکنین اشرف معنای دیگری ندارد. رجوی در پیام 13 آبان والدین شماری از ساکنین اشرف را وابستگان به وزارت اطلاعات و در پوشش خانواده های مجاهدین معرفی و می نویسد: "… از قرار، تعداد دیگری از مزدوران اطلاعات و خانه شاگردان انجمن نجات نظام را هم با خود به هتل منصور آورده ‌است تا در پوشش خانواده های مجاهدین، پشت در قرارگاه اشرف، اشک تمساح بریزند." (3) این در حالی است که سایت رسمی سازمان اذعان می دارد: " از روز شنبه 31 اکتبر 2009 یک مینىبوس از خانوادهها به درب ورودى اشرف (امده) تا با ارائه لیست 9 نفر از ساکنان اشرف از طریق مقام هاى عراقى، خواستار دیدار ساکنان با خانواده هایشان در بیرون کمپ شوند." (4) البته شواهد دیگری نیز به نقل از رسانه های سازمان حاکی از آن است که بر خلاف اتهامات و ادعاهایی آقای رجوی، ملاقات کنندگان والدین ساکنین اشرف هستند، از جمله اظهارات یکی از ساکنین قرارگاه که گفته است: "من سوسن بنى هاشمى هستم و از اشرف با شما صحبت مىکنم. تعدادى از بستگان ساکنان قرارگاه اشرف و از جمله مادر من براى دیدار با بستگانشان آمدند." (5) اثبات این ادعا که ملاقات کننده ها در پوشش خانواده های ساکنین اشرف رفته، یا والدین واقعی آنها هستند، به همین سادگی امکان پذیر است و می شود به همین سادگی به واهی بودن ادعاهای آقای رجوی مثل صدها مورد دیگر پی برد. اما واقع امر این است که آقای رجوی فقط نمی خواهند این ملاقات ها در بیرون از قرارگاه اشرف و فارغ از جوسازی و نظارت و سیستم کنترل و حفاظت قرارگاه اشرف صورت گیرد، گو اینکه از اول هم با اصل این ملاقات ها مخالف بودند و اما از سر ناگزیری پذیرفتند. اما اینکه چرا رجوی از بیان این حقیقت که نمی خواهند این ملاقات ها در بیرون از اشرف صورت بگیرد، طفره می روند و به قلع و قمع حقیقت اهتمام می کنند و والدین را به عنوان پوششی معرفی می کنند، هم جای بحث دارد و هم درست در تعارض با این ادعا است که ؛ بیش از 70 بار ساکنین قرارگاه اشرف را مخیل به ماندن یا رفتن کرده است. وقتی رجوی بر خلاف این ادعاها، به این حداقل تن نمی دهد که این افراد در بیرون از اشرف با والدین های خود ملاقات کنند، چگونه می تواند مدعی مخیل کردن آنها به ماندن یا رفتن باشد. اگر چنانچه رجوی مدعی است اینها به عشق و علاقه و اراده خود در قرارگاه مانده، چرا باید بابت بیرون رفتن یکی دو ساعته آنها اینهمه نگران و دستپاچه شود که حتی نسبت آنها را انکار و به آنها اتهام بزند. نکته ظریف و قابل تعمق در ادعای رجوی مبنی بر موافقت به خروج ساکنین اشرف که شاید در نگاه اول چندان به چشم نیاید این است که رجوی می گوید؛ اگر تحمل شرایط سخت را ندارند، با برخورداری از کمک های بی دریغ مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران به دنبال زندگی خود بروند." می شود اینگونه استنباط کرد که گیر اصلی آقای رجوی بازگشت این افراد نزد خانواده ها است. به یک معنی آقای رجوی می داند تا زمانی که او حایل میان افراد و خانواده ها قرار گرفته، و افراد جدا شده کماکان تحت نفوذ و سیطره و کنترل او از سازمان خارج بشوند و با حمایت او به دنبال زندگی خود بروند، در ماهیت وابستگی این افراد تغییری ایجاد نخواهد شد و بواقع هیچ خطری منافع تشکیلاتی او را تهدید نخواهد کرد. اینکه ترس آقای رجوی از بازگشت این افراد به خانواده از کجا ریشه می گیرد، شاید به این دلیل باشد که او می داند وقتی پل خانواده را برای افرادش خراب می کند، به یک معنی بر بی بازگشت کردن آنها به زندگی عادی که به دروغ مدعی است امکانات اش را او و شورای ملی مقاومت در اختیار افراد قرار می دهد، اشراف دارد. می داند چنین افرادی حتی اگر قرار باشد از مناسبات خارج بشوند اما کماکان به لحاظ اقتصادی و امکاناتی و حتی اقامت در کشورهای خارجی سرشان به او وصل باشد، ناچار خواهند بود سکوت پیشه کنند و حتی بعضا در مواقع ضرور چنانچه مسبوق به سابقه نیز هست از وجود آنها در جهت پزهای دمکراتیک سوء استفاده کرد. گو اینکه به تجربه ثابت شده رجوی در همین ادعا هم چندان صادق نیست و چنین ادعاهایی صرفا کارکرد تبلیغاتی و رسانه ای دارد. والا چه دلیلی دارد اگر آقای رجوی 70 بار افرادش را مخیل به ماندن و رفتن کرده باشد، اما در عین حال نگرانی و دغدغه اصلی اش این باشد که نخواهد چنین افراد وفاداری در بیرون از قرارگاه اشرف با والدین خود ملاقات و دیدار کنند. به این ترتیب رجوی نشان می دهد در شرایطی که حتی خود به تخلیه قرارگاه اشرف و خارج شدن از عراق اذعان دارد، اما نگرانی و مشکل اصلی او دور نگاه داشتن ساکنین اشرف از اشعه خانواده و به خصوص در شرایطی است که امکان نظارت و اعمال سیستم های کنترل کننده او به صفر یا به حداقل ممکن برسد. منابع:
1- پیام 13 آبان مسعود رجوی.
2- همان.
3- همان.
4- سایت سازمان مجاهدین خلق ایران. 14/08/1388
5- همان.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا