روز جهانی کارگر، ارتباطی به باند رجوی ندارد!
این جریان ماجراجو ی تحت رهبری رجوی(فرد عمیقا مبتلا به بیماری افسردگی- شیدائی)، ظاهرا که سنت شکنی کرده و بجای قناعت به برگزاری یک روزه مراسم جهانی روز کارگر،”اعلام یک هفته اعتراض و خیزش از پنجم تا یازده اردیبهشت، عموم زحمتکشان” وآنهم درکشور ایران که ازنظر این فرقه منحط”میهن اشغال شده” نامیده شده ومعلوم نیست برای چه، کرده است
۱۰ عضو جدا شده از مجاهدین، خواستار بازگشت به ایران
سفیر عراق با بیان اینکه ۱۰ نفر از اعضای این سازمان در هتلی مستقر هستند و اعلام کردهاند که قصد بازگشت به ایران را دارند، عنوان کرد: اگر زمینه بازگشت آنان به ایران تسهیل گردد، این امر میتواند باعث تشویق دیگر اعضای سازمان مجاهدین شود تا افراد دیگری نیز به ایران بازگردند
اخبار و ناگفته های کمپ پناهندگان در آلبانی ـ قسمت ششم
گزارش ها حاکی از ترس و نگرانی شدید مسئولین و فرماندهان تشکیلات رجوی نسبت به درز کردن اخبار افرادی است که در کمپ پناهندگان در تیرانا از مجاهدین جدا می شوند. فرماندهان فرقه به افرادی که بنوعی خبر جداشدنشان به بیرون درز کرده است فشار می آورند تا آنها جدایی خود را تکذیب کنند. اما افراد جداشده به خواسته مسئولین تشکیلات مخوف رجوی اهمیتی نمی دهند.
رجوی، باید تاوان پس بدهد
در حقیقت رجوی در این جمع بندی صدها نوع از بلایایی که بر سر فرقه اش خصوصأ آدمهای موجود در آن آمده بیان کرده اما نگفته که علت این همه بلایا چه بوده و از کجا و چرا شروع شده است؟ او نگفته که این بلایا تاوان پس دادن است. او اصلا نمی گوید اگر در لحظه امضای قرارداد با صدام و افتخار به جاسوسی و پز قدر قدرتی اش یک دقیقه به واقعیت ها فکر می کرد که زائده ی جنگ است و طعمه است و روزی باید تاوان پس دهد به چنین وادی و روزی نمی افتاد.
نامه آریا ایران به خانم ایزابل مزی یر شهردار اورسوراواز
رجوی می خواهد مقرهای خود در اورسوراواز و شهرهای والدواز را گسترش دهد. او می خواهد افراد ارشد و بسیار آموزش دیده خود را تحت عنوان”پناهنده” و”مبارزان رژیم” بصورت غیر قانونی به این اماکن قاچاق نموده و در آینده از آنان برای گسترش توطئه های خود بر علیه ایرانیان بهره مند گردد.رجوی معتقد است با از دست دادن کمپ اشرف در عراق، می تواند هزار پایگاه همانند”کمپ اشرف” در فرانسه و اروپا دایر نماید!
گفتگو با محمد رزاقی در باره پیامدهای ویرانگر سرکوب غریزه جنسی در تشکیلات رجوی ـ قسمت دوم
رجوی با پشتیبانی صدام ملعون هرکس را که به انقلاب ایدئولوژیک کاذب رجوی و یا خط و خطوط رجوی و استراتژی رجوی اعتراضی داشت نابود می کرد باید فرد یا افراد معترض مرگ را به جان می خریدند، خیلی جاها بلایی سر آدم می آوردند که آدم از به دنیا آمدنش پشیمان می شد، اعتراض و عصیان زمانی جواب دارد که در آن محیط (قرارگاه اشرف) به اندازه سر سوزنی آزادی باشد وقتی این اندازه هم آزادی نیست اعتراض چه فایده داشت؟
نگاهی به یک نمونه ضد تبلیغ باند رجوی در پاریس علیه جداشدگان
رجوی با پشتیبانی صدام ملعون هرکس را که به انقلاب ایدئولوژیک کاذب رجوی و یا خط و خطوط رجوی و استراتژی رجوی اعتراضی داشت نابود می کرد باید فرد یا افراد معترض مرگ را به جان می خریدند، خیلی جاها بلایی سر آدم می آوردند که آدم از به دنیا آمدنش پشیمان می شد، اعتراض و عصیان زمانی جواب دارد که در آن محیط (قرارگاه اشرف) به اندازه سر سوزنی آزادی باشد وقتی این اندازه هم آزادی نیست اعتراض چه فایده داشت؟
معاون عمار حکیم:مجاهدین را محو میکنیم
گروه تروریستی مجاهدین بداند ما به شدت مخالف وجود آنها در کشور هستیم، حمله ی چند ماه پیش به لیبرتی که توسط رزمندگان بدر صورت گرفته است و من هم اکنون آن را افشا می کنم.خیانت گروه مجاهدین خلق به ملت عراق، هیچ وقت فراموش شدنی نخواهد بود، سازمان ملل و کمسیارهای عالی بین الملل به هیچ وجه در قبال قراردادهایشان با ملت عراق وفادار نبودند.
اقدامات تروریستی فرقه رجوی درمناطق کردنشین عراق
یک روزکه مشغول سرویس فنی ماشین الات بودیم، شلیک پی درپی توپ با تانک تی 55 روسی، نظرم را جلب کرد وخودم بمنظور دسترسی به خبردقیق ازروی کنجکاوی به سمت موضع شلیک حرکت کردم. دیدم 3 تانک تی 55 روسی آماده به شلیک هستند وروی قبضه اول شهره عین الیقین { فرمانده مرکز 91}، روی قبضه دوم جمال ناطقی { فرمانده گردان لشکر91} و روی قبضه سوم نیزیکی ازفرماندهان دسته حضورداشت وبه ترتیب شماره اقدام به شلیک میکردند.
ما به این خاطر می گوییم گروگان فرقه رجوی بودیم – قسمت سوم
رجوی با مضحکه (برگزاری مانورها ونمایش رسانه ای آن) می خواست القا نماید که دارای نیروی نظامی در سطح یک لشکر در کشور عراق است. ضمن اینکه به هر طریقی تلاش میکرد خود را مهم ترین اپوزیسیون جمهوری اسلامی معرفی کند. این تبلیغات خارجی، مصرف داخلی هم برای سردرگمی و خاموش کردن نیروهای سازمانی در اشرف داشت.
برادرم التماس میکرد تا به هر وسیله ای که امکان دارد اسباب آزادی او را فراهم کنیم
حدود نه سال پیش بود که به همت انجمن نجات گروهی ازخانواده ها برای دیدار فرزندان خود به عراق و نهایتاً به پادگان اشرف اعزام شدند. دراین گروه من به اتفاق برادرم وهمسر برادرم نیز حضورداشتیم ازاینکه چه برما گذشت تا وارد پادگان اشرف شدیم خیلی حرف برای گفتن وجود دارد که می شود بقول معروف یک مثنوی هفتاد منی ازآن نوشت،ازمعطل کردنهای بی مورد در درب ورودی،از بازرسی های تکراری وچند باره
اعلام جدایی عبدالکریم ابراهیمی از فرقه مجاهدین خلق
بعد از اینکه در سال ۶۸ فریب وعده های پوچ این سازمان را خورده و به قرارگاه آنها در عراق آمدم، خودم را در اسارت یک فرقۀ ضد انسانی یافتم که حتی حق فکر کردن و اندیشیدن آزاد به فرد نمی دهد و هر گونه صحبت کردن با دیگران را تحت عنوان «محفل» ممنوع کرده

