گفتگو با مجاهدین خلق، سیاست مخرب

در حالی که در ماه گذشته گزارش چیکلات درباره حمله به عراق در سال 2003 برای دولت بریتانیا شواهدی ارائه کرد که نشان می داد تونی بلر، پارلمان این کشور را گمراه کرده است، کمیته ای در پارلمان این کشور متشکل از 25 نماینده با عنوان " کمیته ی پارلمان بریتانیا برای ایران آزاد" (BPCIF)،اصرار میکرد که دولت انگلستان آن چه را " تلاش های تهران برای تضعیف  ارزش های دمکراتیک " می خواند، محکوم کند. این کمیته تقاضای سیاستی " محکم و مسئولانه علیه جمهوری اسلامی داشت و به دولت انگلستان توصیه کرد که گفتگو با مجاهدین خلق را به عنوان " سیاستی سازنده " در نظر داشته باشد.
متقارن با انتشار گزارش چیکلات که پس از سال ها انتظار توجه بسیاری را جلب کرد و نوک پیکان انتقادها را برای تعهد ساده لوحانه اش به امریکایی ها و گمراه کردن پارلمان متوجه تونی بلر کرد، نامه ی این 25 نماینده ی عضو BPCIF در حمایت از مجاهدین خلق در وب سایت های مجاهدین منتشر شد.
بر اساس گزارش چیکلات، گفته ها و گزارشات درباره ی سلاح های کشتار جمعی صدام قابل اعتماد نبوده و منبع مناسبی برای توجیه حمله به عراق نبوده است. صرف نظر از خسارات انسانی –نظامی ها و غیرنظامی های عراقی بیشماری که در جنگ  کشته و زخمی شدند – دولت و مردم انگلستان هم هزینه های گزافی برای این جنگ غیرضروری پرداختند. اکنون که این 25 پارلمانتر به دنبال گفتگوی سازنده با فرقه ی رجوی هستند باید هوشیار باشند که حمایت از این فرقه ممکن است هزینه های مادی و معنوی بیشتری نسبت به جنگ عراق برای آن ها در پی داشته باشد.
 بگذارید برنامه ی BPCIF برای حمایت از مجاهدین خلق را به اجمال بررسی کنیم. لرد دیوید آلتون، یکی از حامیان سرسخت مجاهدین خلق که جمهوری اسلامی را برای سرکوب کاربران شبکه های اینترنتی و " ایدئولوژی محدود کننده اش" متهم می کند، حمایت خود از مریم رجوی را با تمجید از وی و " حمایت دائمی اش از دمکراسی"، علنی می کند. او و همفکران اندکش در کمیته ی کذایی مدعی هستند که در " کنار راه حل سوم" پیشنهادی مریم رجوی ایستاده اند .
راه حل سوم مریم رجوی چیست؟ او مدعی است که به دنبال گزینه ی بحث برانگیز و متناقض " تغییر رژیم دمکراتیک در ایران" است. واقعیت این است که تغییر رژیم به ندرت به دمکراسی منتهی می شود. دمکراسی پدیده ای نیست که بتوان آن را با تغییر رژیم تحمیل کرد و اساساً دمکراسی را نمی توان با زور وارد یک جامعه کرد.
حامیان انگلیسی مجاهدین خلق، باید توجه کنند که جنبشی که مدعی است که می خواهد دمکراسی را در جامعه ای به ارمغان بیاورد، ابزارها و زمینه های لازم برای دمکراسی را دارد یا خیر. ساده ترین راه برای راستی آزمایی ادعاهای مریم رجوی این است که به جامعه ی کوچک تحت حکومت وی در قرارگاه های مجاهدین خلق نگاهی بیاندازد تا دریابند که آیا این گروه نیرویی مناسب با ابزارهای مناسب است تا برای تغییر رژیم عملکرد مناسب داشته باشد.
بنا به پژوهشها و تجربیات بشر، حکومت های دمکراتیک مستلزم ابزارهایی هستند تا بتواند کارکرد مناسب داشته باشد.برای نمونه، مردم در جوامع دمکراتیک باید بتوانند رأی بدهند، باید به نشریات آزاد و همین طور اینترنت و کتاب خانه ها دسترسی داشته باشند.
در چنین جامعه ای ست که حکمرانان می توانند فرهنگ دمکراسی را نهادینه کنند. در حالی که در فرقه ی رجوی هیچ کدام از ابزارها و زمینه هایی که در بالا ذکر شد وجود ندارد. وجود ندارد چون مریم رجوی و همسر مفقود یا مرحومش نمی خواهند که اعضا به جهان آزاد دسترسی داشته باشند. روزنامه نگاری روسی از سایت راشا تودی به نیکی می نویسد: " فرقه ی تمامیت خواه " در واقع مرسوم ترین عنوانی ست که کسانی که با مجاهدین خلق ارتباط داشته اند برای آن به کار می برند.
همچنین، تاکنون گزارش های بین المللی گوناگونی درباره ی ماهیت واقعی مجاهدین خلق منتشر شده است از جمله گزارش " خروج ممنوع" از دیدبان حقوق بشر، که پرده از فضای به شدت غیردمکراتیک حاکم بر فرقه ی رجوی  برداشته است. همچنین گزارش ها و گواهی ها و خاطرات بی شمار دیگری که اعضای سابق فرقه از نقض حقوق بشر و خشونت هایی که درون کمپ های مجاهدین خلق علیه اعضا رخ می دهد می گویند.
حامیان انگلیسی مجاهدین خلق که می خواهند دولتشان حمایت از مجاهدین خلق را به عنوان "سیاستی سازنده" تلقی کند، باید آگاه باشند که این سیاست نه تنها سازنده نیست بلکه مخرب است. تکیه کردن بر گروهی فرقه گرا با سوابق طولانی و تاریک خشونت و ترور، برای به ارمغان آوردن دمکراسی، حقیقتاً سیاستی مخرب است.
مزدا پارسی
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا