… آن بیست و هشت نفر!

 … آن بیست و هشت نفر!



شهين ترابي/ آلمان/ 2004-12-29
تعداد بیست و هشت نفر از هواداران سابق مجاهدین با اراده و تصمیم فردی خود و با کمک صلیب سرخ از مناسبات سازمان رها و به ایران فرستاده شدند و دیروز به خانواده هایشان تحویل گردیدند.
این خبر در خروجی بسیاری از سایتهای اینترنتی آمده بود ، مجاهدین هم به این موضوع و البته از منظر خودشان پرداخته و مثل همیشه این افراد را بریده و خائن و مزدور و واداده خواندند و بسیار طبیعی است که آنها را کوچک و حقیر و ناچیز شمارند تا به پرنسیب های بادکنکی تشکیلاتی اشان خدشه ای وارد نگردد.
اما اگر همین افراد در قالب تیمهای خمپاره انداز به شهرها می رفتند و در درگیریها کشته می شدند و یا با قرص سیانور جان می باختند و یا به روشهای نوینی مثل خودسوزی در آتش می سوختند ، بی گمان از آنها بُـت ساخته می شد و بعنوان سمبل های مقاومت و فدا از آنان یاد میگردید تا الگوهای مجسمی برای دیگران باشند ، تصاویرشان در نشریات همراه با وصیتنامه هایشان درج میگردید تا دیگران از خالص شدن آنان در برابر رهبرعقیدتی آگاهی و روشهای مدیحه سرائی را بیاموزند!
اینگونه رذالت ها ، ریشه در تفکرات فرقه ای دارد و سراسر تاریخ پُر از موارد مشابه ای است که با توسل به روشهای روانشناسانه افراد را از درون تـُـهـی می کنند و از او ابزاری می سازند تا راه باز کن سردمداران فرقه باشد ، آنوقتی که فرد در حیات است باید بصورت کور عمل کند و آنوقتی که باید برود بایستی خون خود را بعنوان ودیعه بسپارد تا خون سواران بر مرکب جانها و در مسیر قدرت مانور کنند و اگر از غیر این باشد یقینا این فرد در طول ِ حضورش قلوسی بیش نبوده و در موقع جدائی نیز مزدوری بیش نخواهد بود!
اگر فرقه مجاهدین کوچکترین بوئی از دمکراسی برده بود و در یک حداقلی می خواست که احدی فیگورهای تحمل پذیری آن را باور نماید ، باید برای آنهائی که قصد ورود دارند سخت بگیرند و در برابر آنهائی که مترصد خروجند ســرو جان دهند تا دستگاهشان سالم بماند.
اما کدامین فردی را می شناسید که سازمان را ترک گفته باشد و فرقه رجوی ها او را به باد تهمت و افترا و فحش و ناسزا نگرفته باشد ؟! – هرفرد با هر سابقه و موقعیتی که مترصد جدائی باشد از مصائب روحی و جسمی این خواسته مطلع است چون در همان دستگاه پرورش یافته و از چندوچون آن باخبر است و خوب می داند که در فردای جدائی قطعا در پی ترور شخصیت او برخواهند آمد.
سازمان مجاهدین خلق بمثابه کبریت خیسی است که سخت بی خطر شده و اصلا و ابدا کسی برآنچه که می گوید تره هم خرد نمی کند چه رسد به اینکه این کبریت ِ خیس توان آتش زدن بر خرمنی را داشته باشد!! 
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا