مجاهدین؛ منفور مردم عراق

به نیروهای تروریست مجاهدین خلق ایران که چندین هزار نفر بودند اجازه داد تا در عراق بمانند. برای آنان انواع سلاح و تانک را فراهم آورد و نیروهای آنان را توسط گارد ریاست جمهوری و ارتش عراق موزش داد. در خلال انتفاضهی مبارک شعبانیه در سال 1991 که در مناطق شمالی، جنوبی و مرکزی عراق جریان داشت و بعد از آزادی کویت از جنگ وحشیانهی صدام، نیروهای مجاهدین خلق ایران در کنار گارد ریاست جمهوری و ارتش عراق اقدام به قتل صدها هزار شهروند عراقی کردند

مجاهدین؛ منفور مردم عراق
الجیران/ دکتر عدنان جواد الطعمه/ آلمان
رژیم بعث عراق با انگیزههای فرقهای و نژادپرستانه، از زمان رژیم شاه ایران اقدام به کوچاندن صدها هزار خانوادهی کرد فیلی و شیعیان عرب کرد و تمامی داراییها و مدارک تابعیت و کارتهای شناسایی آنان را مصادره نمود و ادلهی تاریخی و نژادیای که ثابت میکرد این افراد عراقی هستند را در دهههایی که بر سر کار بود از بین برد.
انگیزهی اصلی صدام تغیر ساختار انسانی بود و این در حالی است که بیش از 80 درصد ساکنان عراق را شیعیان و کردها تشکیل میدادند.
بعد از انقلاب اسلامی ایران و بسته شدن سفارتهای اسراییل و امریکا در تهران، امریکا برای برگرداندن آبروی از دست رفته به فکر کودتا در ایران افتاد ولی این کودتا با از بین رفتن 18 هلیکوپتر در صحرای ایران ناکام ماند لذا امریکا رویکرد خود را تغییر داد و از صدام و رژیم خونخوار وی حمایت کرد تا به حملهی خصمانهای علیه ایران دست یازد.
کشورهای عربی و اروپایی به حمایتهای بلاعوض مالی، تسلیحاتی و لجستیکی از صدام پرداختند. وسایل ارتباط جمعی امریکا بر رهبران عرب تاثیر گذاشتند و این تفکر را برای آنان بهوجود آوردند که امام خمینی قصد دارد انقلاب اسلامی را صادر کند و عربها را مسلمان بهشمار نمیآورد. بهانهی بروز جنگ برگرداندن نیمهی دوم شطالعرب (اروند رود) به خاک عراق بود. جالب اینجا است که صدام در سال 1975 خود با شاه ایران توافقنامهای را به امضا رسانده بود که بر اساس آن استفادهی دو کشور از شطالعرب بهصورت نصف نصف مقرر شده بود. صدام در آن زمان از شاه ایران درخواست کرد تا صحنه را برای کردها تنگ گرداند و آنان را از سوی هر دو کشور تحت تعقیب قرار دهند، اما صدام خودش توافقنامهی الجزایر را یکطرفه نقض کرد.
دولتهای استعمارگر و صنعتی و مصر، از ادامهی جنگی که بین دو طرف در گرفته بود و بیش از دو میلیون و نیم کشته و زخمی و معلول بر جای گذاشت، سوءاستفاده کردند و به فروش و صدور سلاح به عراق و برخی اوقات به ایران پرداختند. کارخانههای اسلحهسازی مصر شبانهروز کار میکردند و حتی بیش از یک میلیون کارگر مصری به عراق رفتند. در حالی که شهروندان عراقی از کوچک و بزرگ به خط مقدم فرستاده میشدند، آنان پشت صحنه سرمایه جمع میکردند و نصیب مردم عراق از جنگ، کشته و معلول شدن حدود یک و نیم میلیون نفر بود.
بعد از هشت سال خون و خونریزی، جنگ متوقف شد و صدام به اجرای توافقنامهی الجزایر تن داد و امور به وضع سابق برگشت.
صدام برای دلجویی از یاران مصری خود به آنان تابعیت عراقی داد، و به این اکتفا نکرد و به نیروهای تروریست مجاهدین خلق ایران که چندین هزار نفر بودند اجازه داد تا در عراق بمانند. برای آنان انواع سلاح و تانک را فراهم آورد و نیروهای آنان را توسط گارد ریاست جمهوری و ارتش عراق آموزش داد.
در خلال انتفاضهی مبارک شعبانیه در سال 1991 که در مناطق شمالی، جنوبی و مرکزی عراق جریان داشت و بعد از آزادی کویت از جنگ وحشیانهی صدام، نیروهای مجاهدین خلق ایران در کنار گارد ریاست جمهوری و ارتش عراق اقدام به قتل صدها هزار شهروند عراقی کردند و آنان را در گورهای دستهجمعی که تعداد آن به 365 عدد میرسد ریختند و انتفاضه را سرکوب کردند. بعد از این حملات کوچ اجباری صدها هزار خانوادهی عراقی که اغلب آنان از شیعیان عرب و کردهای فیلی و تعدادی نیز از ترکمنها و برخی قومیتهای دیگر عراق بودند شدت گرفت.
بعثیها نیروهای مجاهدین خلق ایران را با کمال وقاحت و جسارت مهمانان عراق بهشمار آوردند. طبق اطلاعات ما، از یک ربع قرن پیش، بیش از یک میلیون و نیم زن و مرد عراقی در اردوگاههای پناهندگان در ایران زندگی میکنند که بیشتر این افراد از کردهای فیلی و شیعیان عرب هستند و در حال حاضر نه هویت عراقی دارند و نه از تابعیت ایرانی برخوردار هستند.
چندی پیش که یکی از برادران کرد فیلی با من صحبت میکرد، گفت یکی از نزدیکان وی که از ایران برگشته، جوان 24 سالهای است که خواندن و نوشتن بلد نیست. نه هویتی دارد و نه تابعیتی. من شخصاً خانوادههای کرد را میشناسم که همین مشکل را دارند و دختران و پسرانشان بزرگ شدهاند ولی هیچ تابعیتی ندارند.
دولتهای عراق باید اولین کاری که انجام میدادند این میبود که به خانوادههای عراقی اجازهی بازگشت و اقامت بدهند و بهتدریج تابعیت آنان را دوباره به ایشان بازگردانند.