اعلام جدایی رسمی بارانی دهقانی از فرقه مجاهدین خلق

من بارانی دهقانی اهل شهرستان خرامه از توابع استان فارس، در سال 1366به خدمت سربازی اعزام شدم و در جبهه با تهاجم نیروهای فرقه رجوی به قسمت ما در 8. 1. 1366 به اسارت این سازمان در آمدم.

بعد از مدتی با فریب و ترس ما را متقاعد کردند که بهتر است پیش آنها بمانیم، ما را می ترساندند که اگر به ایران برگردیم حکومت ما را زندانی یا سر به نیست می کند. من فریب این حرفها را خوردم و به آنها پیوستم. در طی این سالها با نشست و بحث های طولانی ما را متقاعد می کردند که بهترین جا برای ما همان تشکیلات و سازمان مجاهدین است. این ادامه داشت تا اوضاع در عراق عوض شد و این سازمان به دامن نیروهای امریکایی چنگ زد اما دولت وقت عراق خواستار ادامه حضور آنها در عراق نبود و آمریکا هم نتوانست مشکل این سازمان در عراق را حل کند چون خودش رفتنی بود.

بارانی دهقانی

اوقات سختی برای ما اعضای مجاهدین در عراق ایجاد شده بود. تعدادی از کشورهای اروپایی حاضر شده بودند که گروههایی از اعضای این سازمان را بپذیرند اما سران این سازمان از اینکه افراد از سازمان جدا شوند می ترسیدند و حاضر نشدند این پیشنهادات را بپذیرند چرا که می خواستد همه با هم باشند تا بتوانند مثل قبل افراد را در اختیار داشته و از آنان بعنوان سیاهی لشکر استفاده کنند. در نهایت با کمک آمریکا و کمیساریای عالی پناهندگان قرار شد که کلیه نفرات به کشور آلبانی برده شوند.

من جزء گروه چهارم بودم که به آلبانی اعزام شدم. بعد از چند هفته ماندن در کمپ به جایی برده شدم که به آن پایگاه «گیتی» می گفتند. اما در اینجا یعنی کشور آلبانی هم سخت گیریهای تشکیلاتی ادامه داشت و بدتر هم شد. با اینکه بمدت 2 سال تمامی مخارج معیشت و استقرار افراد بوسیله کمیساریا پرداخت می شد ما از هرگونه امکانی محروم بودیم و حتی وسایلی که کمیساریا به افراد میداد جمع آوری و از نفرات دریغ می شد. بخاطر همین سخت گیریها من تصمیم گرفتم که از این سازمان که بدتر از هر فرقه ای بود جدا شوم. اما هنگام جدا شدن کلی کاغذ و امضاء از من گرفتند و من چون می خواستم هر طور شده از آنها جدا شوم امضاء کردم.
بمن گفته شد اگر امضای هواداری بدهی و با ما باشی به تو کمک مالی می کنیم وگرنه خبری از کمک نیست! بعد از جدا شدن از من می خواستند که هر چه از بقیه می بینم به دفتر سازمان گزارش کنم. اینکه بقیه افراد جداشده چکار می کنند و با چه کسی در ارتباط هستند و حتی افراد داخل مناسبات وقتی آنها را در خیابان می بینم دقت کنم که کجا می روند و چکار می کنند! جلسات رمسا چگونه و چه کسانی شرکت و صحبت می کنند و …

مدتی که در تیرانا بودم از این نظر زیر فشار بودم و در سال 2018 تصمیم گرفتم که آلبانی را ترک کنم اما با اینکه به بقیه برای ترک آلبانی 3000 یورو پرداخت کرده بودند وقتی من مراجعه و قصدم را با آنان درمیان گذاشته و تقاضای کمک کردم بمن جواب منفی دادند.

من هر طور شده خودم را به یونان رساندم و بعد از مدتی که نتوانستم از آنجا راهی جای دیگری شوم مشکل مالی پیدا کردم. بعضی از افراد که برای مجاهدین کار می کردند بمن گفتند اگر از سازمان تقاضای کمک ماهانه کنی به تو کمک می کنند و من از همین طریق تقاضا و بعد از مدتی به من کمی کمک کردند اما شرط و شروط همان بود. این کمک انقدر کم و دیر به دیر پرداخت می شد که جان را به لب من می رساند اما چاره ای نداشتم.

پارسال با زحمت و از طریق کوه ها و چند ماه آوارگی خودم را به صربستان رساندم ولی آنجا هم مشکلات باقی بود. بی کسی و بی پولی گریبان گیرم بود و دوباره دست کمک بسوی این سازمان دراز کردم اما توجهی نکرد و بعد از مدتها توسط رابطی که در آنجا داشتند مقدار کمی به من کمک کردند اما هم کم بود و هم دیر.

در هر حال من خودم را به بوسنی رساندم و اگر اینها بمن کمک می کردند می توانستم بهمراه خانواده هایی که در آنجا با آنها آشنا شده بودم بروم اما کمک نکردند و من بعد از مدتی خودم پیاده راه افتادم و مدتها در کوه ها بودم تا به کرواسی رسیدم ولی متاسفانه پلیس آنجا مرا دستگیر و بعد مدتی زندان به بوسنی برگرداند. در این دوران من مریض هم بودم و پول دوا و درمان نداشتم. در بوسنی «سارایوو» با فروختن سیگار و جوراب کمی پول در می آوردم ولی کافی نبود.

الان که اینرا می نویسم در وضعیت بدی هستم و مریض شده ام. در یک کمپ هستم و با دست فروشی اموراتم را می گذرانم ولی هر چه فکر می کنم وصل بودن به این سازمان لعنتی مصیبت بیشتری است و این سازمان جز نکبت و خواری برای کسی ارمغانی ندارد و هر چه از این سازمان دورتر باشم خودم راحت ترم. چون از این امامزاده خیری بر نمی آید.

بدینوسیله از این تاریخ جدایی رسمی و علنی خودم را از این فرقه جهنمی اعلام می کنم و از این به بعد بین من و این فرقه هیچ رابطه و دوستی وجود ندارد. سازمانی که به مردم کشور خودش خیانت می کند و همدست دشمنان مردم ایران شده است لایق هواداری نیست.

بارانی دهقانی – اسفند

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا