در یک نشست کوچک تر که عمدتاً افراد در سطح شورای مرکزی به بالا بودند بار دیگر صدیقه حسینی مسئله خودسوزی را بعنوان یک ضربه باز دارنده برای آزادی مریم از زندان مطرح ساخت و وقتی که عکس العملی از طرف اعضای با سابقه تر صورت نگرفت صدیقه حسینی به همراه مژگان پارسایی و پروین صفایی، موجی از فحش و ناسزا را متوجه اعضای قدیمی شرکت کننده در نشست کردند و به آنها اتهام بی عرضه بودن و ترسو زدند. داد و فریادهای صدیقه حسینی و دیگر صحنه گردانهای معرکه سالن به یکباره گر گرفت و افراد مجبور به ایستادن پشت میکروفون وموضع گیری می شدند.تحت تاثیر نشست و فشار روحی و روانی ناشی از فحش و ناسزا های صدیقه حسینی افراد یک به یک آمادگی خود را برای خودسوزی به منظور آزاد کردن مریم اعلام کردند.در جریان همین نشست صدیقه حسینی ازافراد خواست که درخواست های خود سوزی خود را مکتوب کرده وتحویل فرماندهان بدهند.
روز بعد نشست های توجیهی کوچک تر با افرادی که تقاضای موافقت برای عمل خودسوزی را کرده بودند شروع شد و افراد توجیه گشتند که خود را برای یک خودسوزی گسترده در اعترض به اقدام دولت فرانسه در قرارگاه اشرف آمده کنند. قرار شد که این عمل در حضور خبرنگاران خارجی در میدان اصلی قرارگاه موسوم به اشرف صورت گیرد.درچنین شرایطی اولین خبرهای مبنی بر خودسوزی افراد درفرانسه به همراه فیلم آن در قرارگاه اشرف پخش شد و از آنها بعنوان قهرمانان فدایی نام برده می شد با مرگ یکی از همین قربانیان موجی از تاسف قرارگاه را فرا گرفت ولی مسولین رده بالای سازمان همچنان از سوژه های مشخص شده می خواستند که آمادگی خود راحفظ کنند. به گفته یکی از همین سوژه ها آنها توجیه شده بودند که عمل خودسوزی بصورت خود جوش وبدون ذکر نام فرماندهان سازمان باید صورت گیرد.بدنبال اظهار انزجار وموجی از محکومیت توسط دولت ها ومجامع بین المللی در قبال این خود سوزیها سازمان به یک فقره عقب نشینی وغلط کردم گویی غلیظ متوسل شد ودر موضع گیریهای رسمی در قبال خود سوزیها موضع آنها این بود که این خود سوزیها بدون اطلاع آنها وصرفاً بصورت خودسرانه توسط اعضاء صورت گرفته است.که این اقدام آنها موجی از تنفر وانزجار را دربین اعضا بر انگیخت وآنها را دررابطه با این تناقض گویی آشکار سازمان متناقض ساخت.
بدنبال این محکومیت ها عمل خود سوزی در قرارگاه اشرف منتفی گردید ولی این سوال در اذهان نیروهای سازمان به قوت خود باقی بود که چراسازمان در موضع گیریهایش اینگونه دو پهلو عمل کرده است.بدین گونه 17 ژوئن با چند فقره خودسوزی و چند کشته و آزادی مریم رجوی به پایان رسید ولی سوال اساسی همچنان در اذهان نیرو ها این است که چگونه مریم رجوی در اوج آمادگی و پراکندگی نیروها در طول مرزی وآماده باش عملیاتی جهت شروع عملیات فروغ 2 مخفیانه به پاریس گریخت در حالیکه اعضاء وهوادارانش هر لحظه منتظر فرمان آتش وپیشروی او بودند.
ولی با تمامی این اوصاف رهبری آبرو باخته وگریخته از صحنه جنگ ومبازره هیچگاه خود را از تک وتاب نمی اندازد وباز امسال قراراست در گرامیداشت این روز که تمامی سرمایه ها ودینارهای عراقی اهدایی صدام را یکجا به کیس پلیس ودولت فرانسه وهر چه همردیفهای رهبری عقیدتی وهمسر پکبازش به لطف خدمات بی شائبه جاسوسی و وطن فروشی از جیب مردم ایران بافته بود را پنبه کرد اعضاء وهواداران ساده لوح را به خیابانهای فرانسه ویا دیگر کشورهای اروپایی بکشاند ولی این آبرو باخته در 17 ژوئن نمی داند که این بار 17 ژوئن به گونه دیگری بدست اعضای جدا شده از سازمان در انتظار جهانیان آشکار می گردد.
آری نسل رها شده از جهنم جهل وجنایت رجوی بر آن است که امسال در سالگرد 17 ژوئن فک دئانت وبی شرمی وخیانت به خلق ومیهن رابه گونه دیگری برای افکار عمومی جهانیان بشکافد وطرحی نو که همانا افشای تمام عیار ماهیت این جرثومه های نیرنگ وفریب وآزادی صدها اسیر در بند است در اندازد.
علی اکرامی