چگونه رویاهای من به سراب تبدیل شد
بعد از انقلاب ضد سلطنتی 1357 فکر می کردم تنها جریانی که بتواند رویاهای مرا به واقعیت تبدیل کند سازمان مجاهدین خلق است! تا وقتی که در ایران بودم رادیو سازمان مجاهدین را گوش می کردم و متاسفانه تحت القائات یک طرفه بد جوری جذب این سازمان شده بودم. همیشه آرزو می کردم روزی بتوانم […]
روزی که به وطن و آغوش خانواده بازگشتم
اواسط مرداد 1384 بود و تقریبا یک سال از زمان جدایی ام از فرقه رجوی و پناه بردن به نیروهای آمریکایی و استقرار در کمپ تیف که آمریکایی ها برای جداشدگان از فرقه ایجاد کرده بودند می گذشت. از آنجا که تا قبل از جداشدن و آمدن به کمپ تیف، نزدیک به دو دهه به […]
روایت تلخ یک ازدواج و طلاق در تشکیلات مجاهدین خلق – قسمت پایانی
در قسمت قبل گفته شد که رفته رفته صف بندی اعضا در پایگاه جلال زاده به دو طیف انقلاب کرده و انقلاب نکرده تغییر کرد و تلاش میشد نفرات انقلاب نکرده در انزوای هر چه بیشتر تشکیلاتی قرار بگیرند تا تکانی بخورند. وضعیت محمود از همه بدتر بود. دو هفته ای بود که همسرش دیگر […]
روایت تلخ یک ازدواج و طلاق در تشکیلات مجاهدین خلق – قسمت چهارم
در قسمت قبل گفته شد، هر هفته تعدادی ازدواج در دستور کار قرار می گرفت و زوج ها بر سر زندگی مشترک خود می رفتند. محمود از ستاد روابط خارجی یکی از این موارد بود. بعد از مراسم عقد بشدت به همسرش دلبسته و وابسته شد. بطوریکه مسئولینش را بشدت عصبانی و نگران ساخته بود. […]
طلوع و غروب یک زندگی – قسمت سی و چهارم – بخش اول
ستاد اطلاعات ارتش رجوی در کنار همه آموزش ها و بازیهای کامپیوتری، موضوع دیگری را هم دنبال می کرد و آن مسئله خروج نیروها از قرارگاه اشرف و علوی و پراکنده شدن در مناطق بیرون و دور از قرارگاهها بود. مطابق معمول اجرای این پروژه سری بود و نمی خواستیم در بین نیروها ترس ایجاد […]
روایت تلخ یک ازدواج و طلاق در تشکیلات مجاهدین خلق – قسمت سوم
در قسمت قبل گفته شد که بعد از عملیات فروغ جاویدان رجوی تصمیم گرفته بود برای شکستن وغلبه بر فضای مرگ آلود حاکم بر تشکیلات و تغییر فضای روحی و روانی اعضا موضوع از سرگیری برخی ازدواج ها را استارت بزند. از آنجاییکه ازدواج ها تشکیلاتی بود، رجوی بعنوان مبتکر اصلی این طرح کلیه مسئولین […]
مرداد ماه گرم عراق و بی اهمیتی جان نفرات در فرقه رجوی
ما در قرارگاهی به اسم حبیب واقع در شهر بصره استقرار داشتیم. تابستان بصره مخصوصا مرداد ماه که به ماه خرما پزان معروف است بسیار گرم و داغ است. گرمای بصره بعضی اوقات به 55 درجه هم می رسید. در این هوای گرم یکان ما در بصره پروژه ساخت و ساز را انجام می داد. […]
روایت تلخ یک ازدواج و طلاق در تشکیلات مجاهدین – قسمت دوم
همانطور که در قسمت قبل گفته شد بعد از شکست در عملیات موسوم به فروغ جاویدان و فضای مرگباری که بر تشکیلات حاکم شد، رجوی تصمیم گرفت به نحوی با این فضای یاس آور مقابله کند. تاثیرات تلح شکست خفت بار ماجراجویی رجوی موسوم به فروغ جاویدان بر تشکیلات به شکل بی سابقه ای سایه […]
نحوه برخورد فرقه رجوی با بیماری اعضا – قسمت پایانی
این جمله از رجوی یک اصل تشکیلاتی بود: “خواهر و برادر مجاهد بیمار فلان ابن فلان نداریم” در قسمت های قبلی با بیان چند نمونه تلاش کردم تا برای خواننده قابل لمس شود که رجوی ها بر اساس بند 41 از کتاب “تئوری انقلاب مریم” که قوانین حاکم بر تشکیلات فرقه بود، عملاً بیمار بودن […]
روایت تلخ یک ازدواج و طلاق در تشکیلات مجاهدین خلق – قسمت اول
بعد از شکست در عملیات موسوم به فروغ جاویدان و فضای مرگباری که بر تشکیلات حاکم شد، رجوی تصمیم گرفت به نحوی با این فضای یاس آور مقابله کند. چند روزی بود که لشکرهای شکست خورده به اصطلاح ارتش آزادیبخش ملی به قرارگاه اشرف بازگشته بودند و گویی خاک مرگ بر قرارگاه پاشیده بودند. هیچ […]
مرور سخنان خانم زهرا سادات میرباقری در مورد عملیات فروغ جاویدان
خانم زهرا سادات میرباقری در سال 1366 به سازمان مجاهدین خلق پیوست و به مدت 23 سال دائم و تمام وقت در این سازمان عضویت داشت و آخرین رده تشکیلاتی او عضویت در شورای رهبری سازمان بود. او در سال های آخر به ماهیت پلید و غیرانسانی این فرقه پی برد و تصمیم به فرار […]
فرمان رجوی برای متلاشی کردن مغز سربازان ایرانی
اسفندماه 65 عملیات های مرزی گردان های قرارگاه حنیف شدت بیشتری بخود گرفته بود. گردان های یک، دو و سه در مناطق مرزی دهلران و مهران با پشتیبانی توپخانه ارتش عراق به محل استقرار نیروهای نظامی ایران رخنه و تعدادی از آنها را کشته، مجروح و یا به اسارت گرفتند. نحوه و شکل عملیات به […]