هر روز ابعاد نقش مجاهدین خلق به عنوان نیروی نماینده امریکا و اسرائیل روشن تــر می شود. همان طور که روزنامه نگار روشن بین امریکایی در مقاله خود در اوایل آوریل گزارش کرد، نه تنها اسرائیل بلکه امریکا به سازمان مجاهدین خلق کمک مالی، نظامی و آموزشــی می دهد. بنابه گزارش آقای هرش در زمان دولت بوش فرماندهی مشترک عملیات ویژه در سایت مخفیانه ای در صحرای نوادا به عوامل مجاهدین خلق آموزش های پیچیده نظامی می داده است. این آموزش ها که در مناطق کوهستانی و خشک جنوب نوادا ـ مکانی که هرش مشابه جغرافیای شمال غربی ایران می داند ـ انجام می گرفت از سال 2005 آغاز شد و در زمان دولت اباما متوقف شد.
افشاگری های هرش، یکی دو ماه بعد از گزارش ان بی سی نیوز منتشر شد. در اوایل فوریه امسال ان بی سی نیوز در گزارشی تحقیقی افشا کرد که سرویس جاسوسی اسرائیل، موساد، عوامل مجاهدین خلق را آموزش داده است تا دانشمندان هسته ای ایران را ترور کنند، پس از سقوط صدام حسین در سال 2003، امریکا پناه دادن و مکان دادن به سازمان مجاهدین خلق را آغاز کرد. هرش در این باره می نویسد:« روابط مجاهدین خلق با نهادهای جاسوسی غربی پس از سقوط رژیم، عراق در سال 2003 عمیق تر شد و فرماندهی مشترک عملیات ویژه در تلاش برای تسکین هراس های دولت بوش از ساخت بمب توسط ایران عملیات هایش را در ایران آغازکرد پول ها بیشتر به طور مخفیانه به برخی سازمان های مخالف داده شدند تا اطلاعات جاسوسی جمع آوری کنند و در نهایت برای فعالیت های تروریستی ضد رژیم به کار گیرند. »هرش اذعان می کند که عملیات های تحت حمایت امریکا در ایران تا به امروز ادامه دارد.
با توجه به اسناد ارائه شده توسط رسانه های غربی، اسرائیل و امریکا پیگیر جنگی پنهانی علیه ایران هستند و سازمان مجاهدین خلق ابزاری هیجان انگیز برای تسهیل رویکرد خصمانـه آن ها علیه جمهوری اسلامی است. هرش از قول یک ژنرال بازنشسته ارتش امریکا می نویسد " اعضای گروه آموزش های استاندارد چون ارتباط گیری، رمزگشایی و تاکتیک های واحدهای کوچک و اسلحه را به مدت 6 ماه دریافت کرده اند."
حمایت از مجاهدین، چنانچه می دانیم به اینجا ختم نمی شود، در میان سیاستمداران سابق و اعضای کنگره نیز حامیان مجاهدین لابی فعالی برای حذف گروه از فهرست سازمان های تروریستی خارجی وزارت امورخارجه، دارند. آن ها ادعا می کنند که این کار کاملاً در راستای سیاست خارجی امریکا است و برای یاری رساندن به امریکا در منازعه نظامی احتمالی با ایران مجاهدین موقعیت مناسبی دارند.
حامیان مجاهدین خلق معتقدند که نقش این گروه در افشاگری های کذایی درباره برنامه هسته ای ایران بهانه خوبی است تا در کمپین جنگ علیه ایران به آن ها اعتماد کنیم. جرمیا گولکا وکیل و محقق امریکایی که در نگارش گزارش مؤسسه رند نیز شرکت داشت درباره این ادعا معتقد است: " مریم رجوی خطر برنامه هسته ای ایران را در بوق و کرنا می کند و به شورای ملی مقاومت اعتبار کشف سایت نطنز را می دهد. این ادعای خودخواهانه مشکوک است، همان طور که ژست شورای ملی مقاومت به عنوان حکومت دمکراتیک آینده ایران مورد تردید است. در حالی که شاخه ی تبلیغاتی مجاهدین در دید مخاطب غربی ظاهراً از ارزش های غربی جانبـداری می کند، سازمان کماکان ایدئولوژی خود را به زور به خورد اعضایی می دهد که نه امکان انتقاد از رجوی ها را دارند و نه آزاد هستند پادگان اشرف را ترک کنند."
اسکات هورتون از نشریه هارپرز بر این باور است که ادعاهای حامیان سازمان ممکن است واقعیت داشته باشد اما آن ها هرگز به سابقه تاریخی مجاهدین در استفاده از تاکتیک های تروریستی و موارد نقض حقوق بشر و فرهنگ خشونت در آن سازمان نمی نگرند و قانع نمی شوند. هورتون به دولت امریکا توصیه می کند که از جنگ قبلی که براساس اطلاعات کذب درباره سلاح های کشتار جمعی با عراق راه انداختند، درس بگیرند. وی می نویسد: « جنگ عراق باید امریکایی ها را درباره گروه های تبعیدی که دور می گردند و شواهد برنامه های تسلیحاتــــی می فروشند، هشیارتر کرده باشد، آن ها این اطلاعات را به عنوان دلیل منطقی برای حمله به وطنشان و به دنبال آن به حکومت رسیدنشان می فروشند.» به نظر می رسد کـــــه نومحافظه کاران به عنوان تکرار تاریخ در حال ساخت مورد دیگری برای جنگ، هستند.
علی رغم احضاریه های صادرشده از سوی وزارت خزانه داری برای بررسی مبالغی که حامیان سازمان برای سخنرانی دریافت کرده اند، وزارت دادگستری امریکا هنوز برای جرمی که در حمایت مادی از تروریسم مرتکب شده اند اقدامی قانونی علیه آن ها صورت نداده است. اگر امریکا در مقابل فشارهای لابی مجاهدین خلق به زانو درآید و این گروه از فهرست تروریستی حذف شود. به دنبال کسب قدرت در ایران خواهد بود و بعد یک حکومت مجاهدین خلقی در ایران تهدید بسیار خطرناکی خواهد بود برای غرب. آن ها رسماً رژیمی بنا خواهند کرد به سبک و سیاق القاعده که بدون شک به غرب پشت خواهد کرد. البته این اتفاقی است که هرگز روی نخواهد داد.
شاید با صدور این احضاریه ها از سوی وزارت دادگستری دولت اباما می خواهد افکار عمومی را متقاعد کند که شعارهای ضد تروریسم حکومت امریکا تنها برای مسخره و خنده نیست و در نتیجه جنگ طلبان غربی بفهمند که هیچ دلیل قانع کننده ای برای در آغوش گرفتن یک گروه تروریستی وجود ندارد. چنانچه گولکا می گوید: « جهالت، منفعت و رؤیا پردازی های یک فرقه تروریستی دلایل بسیار بدی برای شروع جنگ است.»
مزدا پارسی