ســــــلاح نـــــــاموس رجــــــــوی!؟!!(قسمت دوم)

انجمن نجات – دفتر استان مازندران ارديبهشت 87
*گزارشی از نشست تعدادی از اعضای جداشده بمناسبت پنجمین سالگرد خلع سلاح ارتش فرقه
* مجري : چرا دولتهاي غربي و آمريكا در زمان جنگ صدام عليه ايران از ارتش فرقه پشتيباني سياسي و تبليغاتي و حتي مالي مي كردند ، ولي بعد از سرنگوني ديكتاتور عراق آن را خلع سلاح كردند ؟
قرائتي : صدام و غرب و آمريكا در مقاطعه اي هدف مشتركي را در مقابل مردم و انقلاب ايران دنبال مي كردند كه همان سرنگوني نظام حاكم بر ايران و يا شكست انقلاب ضد سلطنتي بود. همخواني اهداف طرفين تا مقاطعه اي نياز به پشتيباني سياسي و تبليغاتي و… همديگر داشت. همكاري عالي اطلاعاتي و نظامي ارتش رجوي در جنگ نيز خود عاملي مهمي در حمايت آنان از رجوي بود. به همين دليل د ر تمام مدت جنگ و حتي بعد از آن و تا زماني كه از ديد آمريكا صدام مي بايست در عراق باقي بماند فرقه رجوي حامي و پشتيبان سرسخت صدام مي بايست مورد حمايت و پشتيباني آنان قرار مي گرفت.
در واقع در تمام اين مدت از فرقه و ارتش او استفاده ابزاري شده است و از طرف ديگر مي توان گفت كه آن موقع غرب و صدام مي پنداشتند با حمله نظامي و كمك به سازمان مي توان انقلاب را شكست داده و حكومت ايران را تغيير داد.


از طرف ديگر بكارگيري ارتش فرقه د ر حفظ و نگهداري حكومت صدام مد نظر بود چون بعد از جنگ كويت ارتش صدام خيلي ضعيف شده بود و روحيه خودش را از دست داد به همين دليل صدام تلاش داشت تا ارتش فرقه را تا حد يك ارتش كلاسيك تسليح و آموزش دهد تا د ر موقع لزوم بهره برداري لازم را از آن بكند.
* درياباري : من تحليل هاي آقاي قرائتي را قبول دارم چون در عمليات مرواريد كه خودم بودم صدام از تمامي نيروها ي سازمان براي سركوبي مردم كرد عراق استفاده كرد و در مناطق مختلف حتي در منطقه نفتي كركوك نيز از آنها استفاده كرد و در واقع ما قسمتي از ارتش صدام بوديم.
* فرحي : درست است كه از ما ( ارتش فرقه ) استفاده ابزاري مي شد رجوي به ما مي گفت ارتش را براي حمله و سرنگوني درست كرده ام ولي با همان سلاحهاي داده شده به يگانهاي زرهي و… به منطقه جلولا و كفري و… حمله كرديم و مثل ارتش صدام مردم كرد را كشتيم و آنها را سركوب كرديم.در صورتيكه همان موقع تا نزديكي مرز رفتيم ولي كسي دستور حمله به ايران را نداد و فقط مشغول پاكسازي مناطق عراقي بوديم.
* مجري : بله ، آنجايي كه لازم باشد ارتش سازمان در جهت منافع صدام و غرب مورد استفاده قرار مي گيرد، از آنها در جهت سركوب انتفاضه و حفظ و نگهداري حكومت صدام تسليم شده در مرحله اول جنگ ، بهره برداري مي كنند و اجازه مي دهند كه با تمام توان و سلاح هاي سنگين تا مرز تاخت و تاز كنند ولي حق تهاجم به ايران را نداشته باشند. با اين توضيح سئوال اين است كه :
اگر قرار بود كه ارتش فرقه براي سرنگوني و حمله به ايران تشكيل و نگهداري شود، چرا در موقعيت پيش آمده دو جنگ اول و دوم خليج فارس( جنگ نفت ) هم صدام و هم امريكا اجازه حمله به خاك ايران را ندادند ؟.
صالحي : با همين توضيح شما مي توان نتيجه گرفت كه ارتش فرقه زائده جنگ است يعني به نوعي آنها براي پيشبرد منافع خودشان آن را تشكيل داده و مورد استفاده قرار مي دادند، يا به زبان ديگر اگر جنگ نبود ارتش آزاديبخش هم نبود. همانطوري كه جنگ تمام شد در واقع ارتش آزاديبخش هم بدون كارآيي شد كه در نهايت خلع سلاح و رو به افول رفت و تمام شد.
شباني : در رابطه با همسويي صدام و غرب در جنگ با ايران بايد بگويم استراتژي و همسويي منافع و يا به زبان ديگر ضديت طرفين با انقلاب ايران تا زماني كه صدام عليه ايران مي جنگيد آنها را كنار هم جمع كرده بود ، سركشي مجدد صدام و سوختن عوامل و دم و دنبالچه و وابستگان به صدام ( چون رجوي) ديگر ضرورت و موضوعيت كاري در حال حاضر براي اهداف آنان ندارد.
از طرف ديگر تغيير سياست ها ي كلي و استراتژي غرب و آمريكا در منطقه خاور ميانه ، عناصر وابسته اي چون رهبري فرقه در شكل و اندازه حتي در كالبد نظامي كار آئي ندارند. و اگر قرار باشد كاري انجام دهند بايستي در جبهه اي ديگر مورد استفاده قرارگيرند ،كه جاسوسي در اخبار اطلاعات اتمي ايران از آن جمله است و به همين دليل آنها بايستي در اين زمان خلع سلاح شوند.
* مجري : رجوي براي راديكال نشان دادن خود شعرو شعارهاي زيادي را از فار سياسي تاكنون داده است كه نه تنها هيچ كدام عملي نشده است بلكه در موارد زيادي در عقب نشيني هاي آشكار آن را زير پا گذاشته است. از جمله مواردي كه رجوي توانست نفرات زيادي را فريب دهد و جذب تشكيلات كند شعار بر پائي جامعه بي طبقه توحيدي بود، او معتقد بود كه چنين جامعه اي بر پا نخواهد شد مگر در يك مبارزه سخت و پيچيده و جنگ با امپرياليسم كه در نهايت پيروزي از آن خلقها خواهد بود و….
سئوال اينجاست ، رجوي و مسئولين او با تسليم شدن و تحويل سلاح چگونه مي خواهند شعار مبارزه با امپرياليسم و برقراري قسط و عدل در جامعه ايران را به تحقق برسانند ؟
شباني : رجوي تاكنون شعارهاي زيادي داده است ولي موقع پرداخت بها خودش جا خالي مي كند و بار و سنگيني آن را به دوش اعضا و رزمندگان مي اندازد.
– او بارها در نشست ها و جلسات خود اعلام كرد ، در دنياي فعلي فقط من و صدام در مقابل امپرياليسم آمريكا ايستاده ايم . در موقع توجيه عمليات فروغ 2 نيزگفته بود،اگر آمريكا به قرارگاه هاي ما حمله كند به منزله دستور پيشروي به سمت ايران مي باشد ، در صورتيكه اينطور نشد و باز هم رجوي و بانو ، عقب نشيني استراتژيك كردند و هر كدام به جائي رفتند!و تعداد زيادي از نفرات در زير بمباران كشته شدند و نهايتا دو دستي سلاحها را تحويل نيروهاي آمريكايي داديم.
* مجري : چرا رجوي از پرچم سرخ نبُُِِِرد با آمريكا و ارتجاع به پرچم سفيد تسليم و تكريم رسيده است و حتي در موقع تسليم با پارچه سفيد به نيروها ي آمريكا و هواپيما هاي آنها علامت مي داد تا مورد بمباران قرار نگيرد ؟
شباني : قبل از خلع سلاح فرقه توسط نيروهاي آمريكا، مسعود پيام داد : شما ناراحت نباشيد سلاح بعدا دست يافتني است ، يعني اين تسليم تاكتيكي است هر چند كه بعضي افراد در تناقض خلع سلاح يا شكست جنگ مسلحانه ناراحت بودند ، ولي مسئولين مثل هميشه آن را يك موفقيت دانسته و جشن گرفتند تا روحيه از دست رفته بچه ها را برگردانند و همانند عمليات مرصاد و مثل خيلي جاهاي ديگر رجوي بعد از شكست آن را يك پيروزي بزرگ جلوه مي داد و جشن مي گرفت.
– اينكه ارتش بدون سلاح معني ندارد براي همه اعضا و رزمندگان فرقه مستقر در قرارگاه اشرف قابل فهم بود و همين هم تناقض همه بچه ها بود. افراد تا پائين ترين سطوح تشكيلاتي كاملا به اين نتيجه رسيدند كه ارتش فرقه براي هميشه به پايان رسيده است و فقط كالبد بي روح و بي سلاح آن در قرارگاه مانده است آنها بايستي با چماق از خود حفاظت مي كردند.
صالحي : مسئولين فرقه براي اينكه فشار روحي بچه ها را كم كنند در برنامه ريزي هفتگي خود بازيهاي كامپيوتري براي سرگرم كردن در زمينه هاي مانورهاي جنگي در قرارگاه راه انداختند تا بدين طريق فشار روحي بچه ها را كم كنند آنها اندك اندك فتيله بازيهاي جنگي را كم كردند تا حدي كه سالگرد 30 خرداد همان سال ديگر اسمي از مبارزه مسلحانه درميان شعارها نبود و نامي از بنيانگذاري ارتش به اصطلاح آزاديبخش به ميان نيامد و در واقع بدين طريق خواستند تسليت مرگ و افول ارتش فرقه را اعلام كنند.
شباني : البته اين زمينه سازي بود براي پيش كشيدن عقب نشيني استراتژيكي و طرح مسئله راه حل سوم و به نوعي يك عقب نشيني آشكار و غلط كردم گوئي نزد آمريكا و اروپا تا بتوانند زمينه را براي حضور سياسي خود در غرب آماده كنند.
* مجري : آيا اين امكان وجود دارد كه آمريكا در جهت بكارگيري منافع خودش مجددا آنها را تسليح كند و از آنها بهره برداري كند ؟
قرائتي : اگر آمريكا مي خواست آنها را تسليح كند پس چرا آنها را خلع سلاح كرد فرقه و ارتش او را به طور جداگانه در ليست گروههاي تروريستي جهان قرار داد ، پس فرض بر اينكه آمريكا بخواهد از آنها استفاده مجدد بكند ديگر در يك رنگ و لعابي ديگر خواهد بود.
صالحي : جنايت و وطن فروشي كه رجوي در طول چند دهه گذشته با بازوي نظامي خود از جمله ارتش فرقه ايش در حق ملت كرد ه ديگر دست او براي همه ملت و حتي اعضاء و رزمندگانش رو شده است بعيد است كه حتي رزمندگان او ننگ بيشتري را به جان بخرند و لباس ارباب ديگري را بپوشند.
فرض بر اينكه آمريكا بخواهد از آنها استفاده مجدد كند بايد بعنوان مزدور مثل خيلي از سربازان فعلي آمريكا در عراق كه از كشورهاي آمريكاي جنوبي و… استخدام و اجير شدند مورد استفاده قرار دهد. آمريكا كارت رجوي را با اعلام فرقه تروريستي بودنش سوخته است ، ديگر نمي تواند مثل سابق از او استفاده نظامي كند.
اصلا بالا بودن سن نفرات و شكستهاي پي در پي در استراتژي و… روحيه اكثر باقي مانده نفرات را خراب كرده و ديگر حال و توان بدست گرفتن سلاح را ندارند اكثرا منتظرند تا راه باريكه باز شود تا به خارج فراركنند و خود را از اين جهنم خلاص كنند.
البته بهتر از همه خود نيروهاي آمريكا كه شاهد فرار جمعي و فردي اعضاي خسته شده اشرف هستند، نسبت به اين مسئله واقفند. پس چطور آمريكا مي تواند مجددا آنها را تسليح و به عنوان يك ارتش به جنگ با ايران بفرستد ، اين محال است.
قرائتي : مسئله ديگري كه به نظرم بايد اشاره كرد شكست سياستهاي جنگي و حضور نظامي در عراق و افغانستان است مطمئنا او ديگر نمي خواهد وارد گرداب ديگري به نام ايران شود. سياست گذاران آمريكا سعي ندارند دردسر بيشتر براي خود در منطقه ايجاد كنند. از طرف ديگر آنها به بهانه ريشه كن كردن تروريسم به منطقه خاور ميانه حمله كردند ، پس تسليح مجدد گروه تروريستي كه خود ،آنها را در ليست قرار دادند برايشان به لحاظ افكار بين اللملي گران تمام مي شود همانطوري كه تا كنون نتوانستند و يا نخواستند [عليرغم بكارگيري سياسي و اطلاعاتي از فرقه رجوي ]نامشان را از ليست خارج كنند.
* مجري : همانطوري كه خودتان توضيح جامعي داديد در پايان به اين نتيجه مي رسيم كه ارتش فرقه رجوي كه به تنهايي هيچ استقلال وجودي نداشته بلكه زائد ه جنگ 8 ساله متجاوزين با ايران بود كه تماما توسط صدام در پيشبرد استراتژيكي جنگي و تجاوز خود به ملت ايران پايه ريزي شد كه با سقوط حكومت او ارتش به اصطلاح مستقل فرقه رجوي رو به افول رفته و با خلع سلاح آن توسط آمريكا پرونده وجودي آن بسته و در بيابانهاي عراق به باد فنا داده شد تا عبرتي شود براي همه وطن فروشان و خائنان به خلق و ملت خويش.
با تشكر دوباره از همه دوستان كه در نشست شركت نموديد.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا