پیام مسعود رجوی سیاستمدار رانده و رهبر جامانده

در رهگذر 16 سال ناپدیدی رهبر مجاهدین خلق مسعود رجوی، جامعه جهانی و به طور ویژه کشور ایران، دستخوش حوادث بسیاری شده است. در این مدت ایران شاهد سه رییس جمهور در پنج دوره ریاست جمهوری و پنج دوره مجلس شورای اسلامی و صدها حادثه تلخ و شیرین سیاسی و اجتماعی بوده است. در طول این مدت علی رغم آن که خبر فوت مسعود رجوی به واسطه سخنرانی ملک ترکی فیصل در مراسم مجاهدین خلق اعلام شد، گاه و بی گاه بسته به اوضاع و احوال سیاسی ایران، پیام های منتسب به مسعود رجوی در رسانه های مجاهدین خلق منتشر می‌شود. برای نمونه در زمان اعترضات مردمی به وضع معیشتی در دی ماه سال 1396، در فاصله هشتم تا نوزدهم دی ماه، پنج پیام اول مسعود رجوی منتشر شد و پس از دو سال در جریان حوادث آبان ماه سال جاری در فاصله سیزدهم آبان تا هفتم آذرماه سه پیام از او منتشر شد. در پیام شماره 17 که آخرین پیام منتسب به رجوی است، او از حمله به کنسولگری ایران در نجف ابراز شادمانی کرد و برای «انقلاب در عراق و لبنان و ایران» وعده پیروزی و «سرنگونی استبداد دینی» داد.
چنانچه انتظار می رود در پیام‌های 17 گانه مسعود رجوی همواره کلید واژه سرنگونی تکرار می‌شود، و لذت وافری از شرایط اعتراضی و اغتشاشی ابراز می شود. مسعود رجوی کانون های شورشی را فعال میدان اعتراضات و خود را سردمدار قیام مردم ایران اعلام می کند. اما تاریخ دیروز و وقایع امروز جامعه ایران درباره میزان موفقیت مسعود رجوی در عرصه سیاسی ایران چه استناداتی دارد؟
سرگه بارسقیان پژوهشگر و مورخ تاریخ ایران در تیرماه 1386 در مقاله ای با عنوان « مجاهدین بدنام و سیاست‌ورزان ناکام»، به شرح ناکامی‌های مسعود رجوی در صحنه سیاسی ایران و اقدامات بعدی او که منجر به بدنامی تشکیلات مجاهدین خلق شد می‌پردازد. او مقاله را از بدو آزادی مسعود رجوی از زندان شاه در سی دی ماه 1357 آغاز می کند و با عملیات‌های تروریستی مجاهدین خلق در در سال60 پایان می‌دهد:
«عملیات تروریستی سازمان طی سال 1360 در چهار سطح صورت گرفت؛عملیات ترور مسئولان سیاسی- مذهبی نظام جمهوری اسلامی، عملیات ترور پاسداران کمیته،سپاه و دادستانی انقلاب،عملیات ترور نیروهای مردمی و افراد عادی کوچه و بازار،عملیات آتش‌سوزی اموال عمومی و دولتی، سرقت مسلحانه، انداختن کوکتل مولوتف به مغازه‌ها و موسسات و منازل مردم. مجاهدین خلق،منافقین شدند؛ در رهگذر انقلاب، ضد انقلاب شدند؛ مجاهدین بدنام و سیاستمداران ناکام شدند.»
این مقاله به نحوی موجز نشان می دهد که مسعود رجوی پس از انقلاب 1357، از ناکام ترین سیاستمداران ایران بود:

  • در بدو انقلاب مسعود رجوی و تشکیلات مجاهدین به شورای انقلاب راه نیافت به روایت عزت الله سحابی«کسی راضی نبود اینها بیایند…»
  • اگر از تسخیر سفارت آمریکا در تهران حمایت فراوان کردند اما به اعتراف خودشان از این اقدام مهم انقلابیون جاماندند. «دانشجویان پیرو خط امام در این نیت یا عمل خیر بر سازمان مجاهدین پیشی گرفته‌اند و سازمان مجاهدین خلق هم به همین دلیل آنها را دوچندان تقدیر می‌کند.» (نشریه مجاهد- شماره 10)
  • در 11 آذر ماه 58 رفراندوم قانون اساسی جمهوری اسلامی برگزار شد و سازمان به دلیل مخالفت با گنجاندن اصل ولایت فقیه در آن، به قانون اساسی مصوب مجلس خبرگان رأی نداد، مجلس خبرگانی که رجوی هم کاندیدای آن بود، اما از ده نفر سهمیه تهران در این مجلس،دوازدهم شد و خبرگانی نشد.
  • رجوی پس از آن کاندیدای اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری شد، اما چون رهبر انقلاب تاکید کرده بود هر کس مخالف قانون اساسی است نباید کاندیدای ریاست جمهوری شود، کاندیداتوری‌اش را پس گرفت.
  • رجوی و حزب ملت ایران (داریوش فروهر) در ابتدا خواهان پذیرش مقام ریاست جمهوری توسط امام خمینی شدند که پاسخی نگرفتند؛رجوی حتی در مراسم بزرگداشت چهارم خرداد در ترمینال خزانه(4/3/58)به آیت الله طالقانی پیشنهاد کرد که برای انتخابات ریاست جمهوری نامزد شود که نتیجه‌ای نداد.
  • سومین انتخابات پیش‌رو، انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی بود که طی آن سازمان مجاهدین خلق لیستی غیر اشتراکی با احزاب دیگر داد و برای مسعود رجوی از 30 منتخب تهران،جایی بالاتر از رتبه 38 به دست نیامد.
  • در دو ماه اول سال59 خود را برای شرکت در مرحله دوم انتخابات مجلس آماده کرد،تعداد 27 نفر از کاندیداهای سازمان در 22 شهر کشور به مرحله دوم انتخابات راه یافتند اما از 13 نامزدی که در مرحله دوم انتخابات در تهران انتخاب شدند، رجوی رتبه بیست‌ویکم را کسب کرد.
    اکنون پس از گذشت 40 سال، که حدود دو دهه از آن را رجوی در پناه دشمن در حال جنگ با ایران یعنی صدام حسین گذراند و دو دهه دیگر را در غیبت، او ناکام تر از هر سیاست مدار دیگری در عرصه سیاسی ایران است. در عین حال بیراه نیست که بگوییم او غیرمحبوب ترین سیاستمدار در طول تاریخ پس از انقلاب ایران است.
    در جامعه سیاسی ایران که بی تردید امروز با تضارب آرای گسترده روبروست، بدون اغراق مجاهدین خلق به لطف سوابق بسیار خشونت آمیزش ناموفق ترین گروه سیاسی است. در کل اعتراضات اخیر در سراسر ایران، یک بار هم نامی از مسعود یا مریم رجوی شنیده نشد. اگر در تصاویر که رسانه های تشکیلات مجاهدین منتشر می کنند عکس یا پوستری از مسعود یا مریم رجوی، در خیابان های شهر های ایران نشان داده می‌شود، به روشنی می توان دریافت که در زمان یا مکان‌های تردد اندک عابران برای مثال در ساعات نیمه شب یا سحرگاه تصویر گرفته شده است. تصاویری از فاصله دور که معمولا حاصل تلاش کانون های شورشی تک نفره (!) مجاهدین خلق در ایران هستند؛ تصاویری که مخاطب هدف آن اعضای تشکیلات سازمان در آلبانی هستند و درکنار پیام های مسعود رجوی ممکن است برخی از آن ها را امیدوار به سرنگونی نگه دارد. به عبارت دیگر، این پیام ها و تصاویر دقیقا در راستای برنامه های شستشوی مغزی و کنترل ذهن در کیش شخصیتی مسعود رجوی به کار می روند.
    مزدا پارسی
منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا