اسناد محکومیت 30 تریلیون تومانی مسعود رجوی – قسمت سوم

دستگیری خواندگان این پرونده از طریق پلیس اینترپل

در قسمت های قبلی نوشتیم که: پیرو استماع دادنامه 43 نفر از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق، در اسفند ماه 1399 رای دادگاه در تاریخ 25 اسفند همان سال صادر و آقای مسعود رجوی، خانم مریم قجر عضدانلو و سازمان مجاهدین خلق و 19 نفر از اعضای سرکوب این سازمان به پرداخت غرامت محکوم شدند. و گفتیم که پیگیری این پرونده و منجر کردن آن به پرداخت غرامت توسط رهبران فرقه رجوی، هم نقش بازدارنده در آینده دارد و هم می تواند غرامت دریافت شده، کمکی به نجات یافتگان باشد که به زندگی عادی برگردند و جبران سالهای از دست رفته را بکنند.

به این ترتیب خواندگان: سید محمد سیدالمحدثین، علیرضا جعفرزاده، عذرا علوی طالقانی، محمد علی توحیدی، مهدی ابریشم چی، مهری علیقلی، هادی روشن روان، مژگان پارسائی، محمد حیاتی، محمد صادق دربندی، گیتی گیوه چیان، مهدی براعی، ابوالقاسم رضائی، مهوش سپهری، محمد جواد قدیری، محبوبه جمشیدی، مجید حریری، سونا صمصامی، عباسعلی داوری فیضی پور، همگی به نشانی آلبانی، روستای مانز، قرارگاه مجاهدین موسوم به اشرف 3، به پرداخت غرامت که تا کنون به مبلغ 30 تریلیون تومان محکوم و تحت پیگرد های بین المللی قرار گرفتند. متعاقبا رای به نشانی های آلبانی و فرانسه از طریق قضائی ابلاغ گردید و چون در مدت زمان مقرره و مجاز مورد اعتراض قرار نگرفت، رای قطعی شد و پرونده کامل این شکایت جهت اجرای حکم قطعی شده و طی روند قانونی و بین المللی تحویل دادگاه بین المللی لاهه گردید.

همه می دانیم که این حکم پرداخت غرامت قطعی شده است و با توجه به اینکه خواندگان این پرونده در بین کشورهای متعدد در حال تردد هستند، می توان با انجام تشریفات قضائی – پلیسی و از طریق پلیس بین المللی اینترپل و تعقیب بین المللی نسبت به دستگیری و استرداد این افراد به کشور اقدام نمود، تروریسم و جنایات سازمان یافته این افراد، از جمله جرائمی است که می توان نسبت به دستگیری آنان اقدام کرد، صدور اعلان قرمز اینترپل برای این خواندگان که حکم غرامت برایشان قطعی شده است اکنون از مبرم ترین اهرم های این پرونده است که باید انجام گردد، اعلان قرمز اینترپل چیست؟

اعلان قرمز (Red Notice) یا اعلان برای افراد تحت پیگرد: با این اعلان می‌توان افرادی را که مرتکب جرم می‌شوند و به کشور یا کشورهای دیگر می‌گریزند را تحت پیگرد بین‌المللی قرار داد. در اعلان قرمز تصریح می‌شود که ادارهٔ اینترپل کشوری که فرد تحت پیگرد در آنجا پیدا شود، باید بلافاصله ادارهٔ اینترپل کشور درخواست کننده و دبیرخانه مرکزی را مطلع کند. از نظر کشورهایی که اعلان قرمز را به موجب نظام قضایی‌شان به رسمیت شناخته‌اند، اعلان قرمز به منزلهٔ درخواست دستگیری موقت است. لذا اعلان قرمز از این جهت مبنای حقوقی دستگیری فرد تحت پیگرد را تشکیل می‌دهد.

آنچه مسلم است ، انگشت اتهام به سمت پلیس کشور آلبانی دراین پرونده مشهود است، که چرا تا کنون نسبت به احضار و دستگیری این متهمان که اکثرا در این کشور سکونت دارند و استرداد آنان به کشور مبدا و درخواست کننده اقدام نکرده است؟
جنایت و نقض حقوق بشر بصورت مستمر و روزانه در سازمان مجاهدین خلق و در آلبانی و اشرف 3 جریان دارد، لحظه ای نیز متوقف نشده است، پس این سکوت مجامع قضائی و پلیس آلبانی به چه معناست؟ اکنون که دفتر حفظ منافع ایران در آلبانی با کمک کشور ترکیه درحال پایه گذاری است، یکی از اهم ترین امور که باید پیگیری شود، احضار و دستگیری محکومین این پرونده است که آزادانه در تیرانا زندگی می کنند.

ما شاکیان جداشده در استان آذربایجان شرقی، به همراه سایر شاکیان این پرونده در اقصی نقاط ایران، از مراجع قضائی داخلی خواهان ، پیگیری جدی این پرونده هستیم، مسکوت ماندن بیش از حد این پرونده به نفع چه کسی یا چه کسانی است؟ سازمان مجاهدین خلق، رهبران این سازمان ، سران سرکوب که اسامی آنان در پرونده بعنوان خوانده ها، آمده است، عمر و جوانی ما را از بین بردند، ما هم بعنوان یک شهروند ایرانی ، این حق را داریم که بر احقاق حقوق حقه خود، اصرار بورزیم، گذشته ما نابود شده است، بسیاری از دوستانمان جان خود را در اثر جنایات این فرقه از دست دادند، خانواده های بسیاری در ایران داغدیده جنایات این سازمان هستند، فرزندان بسیاری نیز اکنون در این فرقه اسیر و گرفتار هستند و نیازمند کمک های حقوق بشری می باشند، مادران و پدران سالمندی در آرزوی دیدار وملاقات با فرزندان خود هستند، ما از همه وجدان های بیدار، مجامع حقوق بشر، ستاد حقوق بشر، از هر کس که توان قلم و قدمی دارد، می خواهیم ما را در روند قضائی این پرونده کمک کنند.

ما از ستاد حقوق بشر، خواهانیم که با تمام ساز و کارهای بین المللی، به تمام کشورهای جهان و مدعیان حقوق بشر، نسبت به سکوت و مماشات در مقابل جنایات این فرقه ، انتقاد جدی کند، کسانی که برای مسائل و موضوعات بی اهمیت و غیر واقعی ، بیانیه و محکومیت صادر می کنند، اما در مقابل جنایات گسترده و سیستماتیک و فرقه ای گروه تروریستی مجاهدین خلق ، سکوت می کنند، این سکوت مجامع بین المللی برای چیست؟

مردم ما، کشور ما، از قربانیان اصلی ترور، توسط این گروه مخوف و افراطی گرا است، کسانی که جان صدها و هزاران انسان را گرفته اند و اکنون از تاریکخانه های اشباح، پیامچه های آزادی و دمکراسی سر می دهند! چرا باید آزادانه در این جهان به حیات خود ادامه بدهند؟ این حقوق بشر که می گویند، ما کجای این حقوق بشر قرار داریم؟ رجوی ها باید چه جنایات دیگری انجام می دادند که ندادند؟ مگر اسناد جنایات هولناک در این گروه کم است که این کم کاری های توجیهی برای آن باشد؟

ما جداشدگان استان آذربایجان شرقی، ضمن تشکر از زحمات بی دریغ و بی پایان مسئول انجمن نجات کشور، از مدیرعامل انجمن نجات کشور، آقای مهندس خدابنده می خواهیم از تمام ظرفیت های خود برای رساندن صدای ما به گوش مجامع بین المللی استفاده کنند و ما را در پیشبرد این روند قضائی بین المللی یاری بدهند، پیشاپیش نیز برای انجام هر امر و اقدام قضائی اعلام آمادگی کامل می نمائیم. ما قربانیان فرقه ای هستیم که با شعار آزادی و دمکراسی، عمر و جوانی ما را نابود کرده است، ما نمی خواهیم شاهد و ناظر واقعیت تلخی باشیم که در مقابل پدیده شوم نقض حقوق بشر در فرقه مخرب رجوی، سکوت کرده اند.
ادامه دارد . . .

جداشدگان شاکی استان آذربایجان شرقی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا