سوز و گداز فرقه رجوی از نمایش یک فیلم

در گوشه و کنار شهرهای ایران شاهد نمایش یک فیلم سینمایی هستیم با عنوان “سرهنگ ثریا” که جیغ بنفش تشکیلات رجوی و سران آن را در آورده است.

حالا ببینیم که محتوای این فیلم چیست؟

این فیلم که توسط خانم لیلی عاج کارگردانی شده است به گوشۀ بسیار کوچکی از دردها و زجرهایی که یک مادر در فراق فرزندش که در تشکیلات رجوی اسیر و به گروگان گرفته شده است پرداخته و به برخی وقایعی که در نیمه دوم دهۀ هشتاد در اردوگاه مرگ اشرف اتفاق افتاده، پرداخته است. مادری که برای تماس با تنها فرزند پسرش به درب قرارگاه اشرف که آن هنگام در خاک عراق مستقر بودند مراجعه می کند و تلاش می کند تا بلکه بتواند خبری از او بدست بیاورد اما سران فرقه از این ارتباط ممانعت بعمل می آورند.
خانم ثریا عبداللهی که سوژۀ اصلی این داستان غم انگیز می باشد به خانم لیلی عاج کمک کرد تا هر چه بیشتر وقایع و صحنه های این فیلم به حقیقت نزدیک باشد.

چرا فرقۀ رجوی از این فیلم در سوز و گداز است و مدام علیه این فیلم مطلب نوشته و تبلیغ میکند؟ این موضوع اصلا بغرنج و پیچیده نیست، زیرا سران تشکیلات مرگبار رجوی میدانند که پخش این فیلم باعث آگاهی مردم شده و هر چه بیشتر به ماهیت ضد انسانی سازمان مجاهدین خلق پی میبرند. بخصوص آنکه در فیلم سرهنگ ثریا پای خانواده در میان است یعنی چیزی که فرقۀ رجوی بشدت از آن هراس دارد و تاب و تحمل از دست میدهد. در قانون فرقه ها یک خطر بلقوه وجود دارد و آن هم خانواده است.

وقتی فردی وارد مناسبات جهنمی یک فرقه مثل فرقۀ رجوی می شود بعد از مدتی دیگر قصد ندارد که در آن مناسبات باقی بماند ولی می بیند که راه برگشتی وجود ندارد و لاجرم باید تحمل کند و خود را در آن حصار مرگبار ببیند.

در قانون فرقۀ رجوی تنها کسانی که می توانند برای اعضای فرقه خطر ایجاد کنند خانواده های اعضا می باشند، زیرا با ورود خانواده، فرد گرفتار در فرقه که به اشتباه خود پی برده حس میکند راه فرجی پیدا شده و می تواند خود را از جهنمی که برایش تدارک دیده اند نجات دهد. خانواده تنها و بالاترین محرک برای فرد گرفتار در فرقه است و اینرا قبل از همه و بیش از همه سران فرقه می دانند و می فهمند.

وقتی یک فرد به دام فرقه ای مثل فرقه رجوی گرفتار می شود دیگر راه نجاتی برای خود متصور نیست و توان کمک خواستن هم ندارد زیرا سران فرقه تمام راههای ارتباطی فرد با دنیای بیرون را می بندند و اجازه هیچ گونه ارتباطی را به فرد نمیدهند تا او بتواند با آویختن به آن راه نفس پیدا کند و خود را نجات دهد! مگر اینکه خانواده اش وارد داستان شده و به کمک او بشتابند، البته سران فرقه و رهبری آن هم بیکار ننشسته و مدام با شیوه های عجیب و غریب تلاش میکنند تا فرد را همچنان در چنگ خود نگه دارند، با مغز شویی و تبلیغات و فضاسازی های مخرب تلاش میکنند که حقایق را مخدوش کرده و وارونه جلوه دهند، از جمله اینکه وانمود می کنند که خانواده توسط نیروهای اطلاعاتی و امنیتی کشور وارد معرکه شده اند!

در این فیلم که امیدوارم موفق به دیدنش بشوید و قطعا تحت تاثیر قرار خواهید گرفت، متوجه خواهید شد که چه خانواده هایی شب و روزشان بهم بافته شده و چه دردها و زجرهایی متحمل شده اند تا بلکه بتوانند ملاقاتی با عزیزان خود داشته باشند. این فیلم زنگ خطری است برای افراد جامعه که بیشتر مراقب فرزندانشان باشند که گرفتار چنین گروههایی نشوند.

بخشعلی علیزاده

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا