
در نگاهی گذرا به وضعیت سازمان مجاهدین و آهنگ ادعاهای آنان در مورد برنامه ده مادهای برای ایران فردا، در مییابیم که تناقضات عمیقی در ساختار داخلی این سازمان وجود دارد. ضرب المثلی هست که میگوید: “چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است!” نقدهای سازمان نسبت به نظام حاکم در عمل در داخل سازمان نادیده گرفته میشود. سازمان مجاهدین خود نمونهای است از عدم تحمل انتقاد و فقط پایبند به نظرات سران فرقه میباشد، جایی که اعضا به رغم ادعای آزادی و برابری، در واقع در زندانی به نام “حصار اشرف سه” به سر میبرند و از ارتباط با دنیای بیرون و خانوادههایشان محروم هستند.
در بحث آزادی بیان و احزاب، سازمان مجاهدین از لزوم آن و حق تشکیل احزاب دفاع میکند، اما در درون خود به شدت این آزادیها را کنترل کرده و اطلاعات را سانسور میکند. اعضا مجاز به داشتن نظرات جداگانه نیستند و همواره تحت فشار هستند تا به دستورات تشکیلات پایبند باشند. در واقع، عدم اجازه استفاده از تلفن همراه و ارتباطات فردی، نمادی از فقدان هویت و قدرت انتخاب در این سازمان است، که اعضا را از دنیای بیرون و از خانوادههای خود قطع نموده.
یکی از جنبههای مهم دیگر، حق انتخاب است. در حالی که سازمان مجاهدین خود را مدافع حقوق فردی میداند، ولی در عمل اعضا فاقد حق انتخاب در امور زندگی و شغل خود هستند. “تبعیض قومی” و “پوشش زنان” نیز مسائلی هستند که در درون این سازمان با تناقضهای عمیقی همراه است. علیرغم ادعای برابری جنسیتی، شاهد تبعیضهای مستمر بین زنان و مردان در داخل سازمان هستیم.
عبارت معروف “نمیتوان اصلاحات را از درون ساختار فاسد انجام داد” به خوبی شامل همه ابعاد روابط درونی سازمان مجاهدین میشود. نظام موجود در این سازمان به عنوان ابزاری برای کنترل و سرکوب اعضا عمل میکند و خبری از استقلال و عدالت در آن نیست. این موارد دقیقاً نقاط ضعف سازمان را در مقایسه با ادعاهای آنان نمایان میکند.
در نهایت، حاکمیت بر تجمعات و روابط اجتماعی نیز تناقض دیگری است که به روشنی در این سازمان مشاهده میشود. ممنوع بودن تجمع بیش از سه نفر و محدودیت در ایجاد روابط دوستانه با اطرافیان، نشانهای است از اینکه سازمان نمیتواند اصول اولیه آزادیهای اجتماعی را رعایت کند. این محدودیتها، به نوعی به زندانی بودن اعضا در دنیای بسته و کنترلشده اشاره دارد.
بهطور خلاصه، سازمان مجاهدین نماد بارز عدم تحقق ادعاهایی است که بهظاهر بر زبان میآورد. این تناقضات جدی میان شعارها و واقعیتهای درون این سازمان میتواند اعضا را به چالش بکشد تا نسبت به وضعیت واقعی خود شناخت بهتری پیدا کنند و در نهایت با آگاهی از این تناقضات، نسبت به آینده خود و جامعهای که در آن زندگی میکنند، بهتر بیندیشند.
حسن شهباز