ارگان های تبلیغاتی تشکیلات مجاهدین خلق در مقاله ای تحت عنوان : پرونده دلالان دروغ، پروژه ای از تهران تا تیرانا – به فعالیت های افشاگرایانه مشترک انجمن نجات در داخل ایران و کشور آلبانی اشاره می کند، که در آن با همکاری یکدیگر اقدام به ساختن مستند مادر، عشق، جدایی و پخش آن در […]
ارگان های تبلیغاتی تشکیلات مجاهدین خلق در مقاله ای تحت عنوان : پرونده دلالان دروغ، پروژه ای از تهران تا تیرانا – به فعالیت های افشاگرایانه مشترک انجمن نجات در داخل ایران و کشور آلبانی اشاره می کند، که در آن با همکاری یکدیگر اقدام به ساختن مستند مادر، عشق، جدایی و پخش آن در آلبانی نموده اند.
پرداختن سایت های مجاهدین خلق به موضوع فعالیت انجمن نجات در عرصه اجتماعی کشور آلبانی نشان می دهد که سرکردگان این تشکیلات ضد انسانی تا کجا از افشای ماهیت شان در افکار عمومی مردم آلبانی وحشت دارند.
این ارگان اوج ترس و وحشت خودش را در نقطه ای به نمایش می گذارد که به فعالیت های مشترک انجمن نجات آلبانی و مدیر آن اقای آلدوسولاری با انجمن نجات در داخل ایران و بخصوص تماس های مشترک آنلاین انجمن نجات آلبانی با کمیته بانوان مرتبط با انجمن نجات خوزستان که ماه گذشته برگزار شد اشاره دارد و آنقدر از این تماس دچار وحشت شده که میزان تاثیر گذاری این جلسه مشترک را با اقدامات گذشته سپاه قدس و شهید سلیمانی و شهید ابومهدی مهندس و یکان های موشکی مقایسه می کند و تاکید می کند کاری که در مقابله با مجاهدین خلق به مدت 15 سال نتوانستند انجام دهند اکنون می خواهند با این جوان بیست و چند ساله و با صرف هزینه های میلیاردی استخدام انجام دهند تا خط مقدم خود را برابرمجاهدین خلق ببندند، شاید بتواند به اندازه تارمویی به اعتبار مجاهدین خلق خشی بیندازند!
اعتباری که این تشکیلات حیله گر به آن اشاره دارد همان ترفندها واقدامات فریب کارانه است که با شیوه های مختلف برای فریب و جذب خانواده های اعضا و دیگر جوانان از آن استفاده می کند.
مجاهدین خلق که به خاطر ماهیت تروریستی و اقدامات جنایتکارانه شان در سال 60 که طی آن دستان خود را به خون مردم بیگناه آغشته ساختند و انفجارات مهیب در دفتر نخست وزیری و حزب جمهوری اسلامی که تعداد زیادی از مسئولین دولتی را به شهادت رساندند و از طرف دیگر با همکاری مشترک با صدام دیکتاتور سابق عراق و شرکت مستقیم در جنگ 8 ساله دستشان را به خون بسیاری از جوانان این کشور آلوده ساخته اند، عملا پایگاه سیاسی و مشروعیت اجتماعی خود را از دست داده اند و بعد از متلاشی شدن تشکیلاتشان و فرار رجوی به فرانسه طی این سالیان تلاش کرده است با فریب اعضا و تحت اجبار قرار دادن آنها برای برقراری تماس با خانواده هایشان و بخصوص نسل جوان خانواده ها و همچنین فضای مجازی بار دیگر بخش دیگری از این نسل را فریب دهد و به تشکیلات خود جذب نماید.
کمیته بانوان مرتبط با انجمن نجات خوزستان که از سال گذشته با رویکرد جدید پا به عرصه فعالیت در حوزه خانواده های اعضا گذارده است، در ادامه با جذب جوانان کارآمد و با انگیزه از میان خانواده ها عملا توانست بخش های وسیع تری از ملاء اجتماعی خانواده های اعضا را با خود هماهنگ سازد.
آنها به منظور خنثی کردن اقدامات فریبکارانه مجاهدین خلق سطح ارتباطشان را از وابستگان درجه یک به کل مجموعه خانواده ها گسترش و تعمیم داده اند، همان موضوعی که در سایت مجاهدین خلق با نگرانی با تعبیر گسترش فعالیت کمیته بانوان به سطح عمه ها وخاله ها اشاره شده است و ترس و وحشت خود را بیان کرده است.
کمیته بانوان خوزستان در ارتباط با انجمن نجات خوزستان با هدف تماس و تاثیر گذاری بر روی لایه های آشنایان درجه دو و سه خانواده ها فعالیت خود را آغاز کرد.
تجربه یکساله انجمن نجات خوزستان در رصد فعالیت های مجاهدین خلق در خصوص تلاش برای برقراری ارتباط و فریب لایه های دورتر خانواده ها این بود که سران مجاهدین خلق تلاش کردند که اعضا را مجبور سازند با توجه به اینکه لایه های اولیه شامل پدر و مادر و خواهران و برادران تحت تاثیر فعالیت های روشنگرانه انجمن ها قرار دارند و بدین لحاظ ارتباطات مستحکمی برقرار نموده اند با دیگر اقوام و به خصوص لایه های دورتر ارتباط برقرار نمایند تا شاید بتوانند برآنها تاثیر بگذارند و آنها را جذب نمایند و این فعالیت های اخیر کمیته بانوان و گسترش ارتباط به دورترین لایه های اعضای خانواده ها تلاش های سرکردگان مجاهدین خلق را عقیم و بی اثر گذاشت. به طوریکه مجبور شد عملا نسبت به برقراری ارتباط کمیته بانوان انجمن نجات خوزستان و به اشتراک گذاشتن تجارب با انجمن نجات آلبانی و مسئول آن به عکس العمل هیستریک و وحشت زده متوسل شود.
واقعیت این است که اشتراک نظر و همکاری انجمن نجات داخل کشور با انجمن نجات آلبانی که خط مقدم نبرد با تشکیلات رجوی هستند منبعد بیش از گذشته سرکردگان تشکیلات مجاهدین خلق را سردرگم و درمانده خواهد ساخت و آلبانی را به صحنه ابراز انزجار افکار عمومی مردم آلبانی برعلیه رجوی ها تبدیل خواهند ساخت.
علی اکرامی





































