عقب ماندن فرقه مجاهدین از تحولات

از روزی که صلاحیت کاندیداهای دهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران توسط شورای نگهبان اعلام شد وضعیت دیگرگون در کشور شکل گرفت که تا کنون سابقه نداشته و برای اولین بار بود که بعد از سالها این همه شور و اشتیاق و شادی در میان امواج مردمی هویدا میشد. هر شب هوادارن به حمایت از کاندیداهای خود به خیابانهای شهرهای مختلف ایران میرختند و به جانبداری و هواداری از کاندید مورد نظر خود میپرداختند و یا در مورد برنامه های آنها با هم بحث و گفتگو میکردند و خلاصه اینکه مجموعه ای از شور و شوق در میان مردم پیدا شد و همگان هم دیدند و حتی خبرگزاری های خارجی اعم از معاند و دوست و بیطرف به تهیه گزارشات لحظه به لحظه این حماسه بزرگ میهنی پرداختند هرچند که در پاره ای موارد وضعیت از مدار خود خارج میشد اما بطور بیسابقه ای ادامه داشت تا انتخابات انجام شد و در حول و حوش آن حرفها و حدیثها آغاز شد اما اینبار با چهره ای متفاوت که هر نوع اسمی میشود روی آن گذاشت منتها بسته به این است که از چه منظری به آن نگاه شود. اما در اینجا نه مجال بحث در این خصوص را داریم و نه هدف وارد شدن به این گونه مسائل است چرا که در دنیای متمدن امروز نظیر این برخوردها و دلخوری ها را تقریبا در همه کشورهای دیگری که قبل از ما چنین انتخاباتی را برگزار کرده اند پیش آمده و از این به بعد هم پیش خواهد آمد معمولا هواداران و کاندیداهایی که از تلاش خود نتیجه پیروزی را استخراج نمیکنند دلخوری ها و نا آرامی هایی بوجود میآورند که تازگی ندارد و بدنبال آن تب و تابی صورت میگیرد و بعد هم همه چیز به حالت اولیه خودش برمیگردد و هرکسی در جای خود مینشیند. در این گونه موارد حتی حرکتهایی نیز در بهره برداری و سوءاستفاده از شرایط و آب گل آلود شکل میگیرد و از قضاء به میزانی که بتوانند بیشتر آب را گل آلود کنند در این زمینه کوتاهی و دریغ نمی ورزند و تمام تلاش و هم و غم خود را بکار میگیرند تا بتوانند بیشتر وضعیت را خراب و خرابتر کنند. که خوب آنهم پیآمدهای خاص به خودش را دارد. و اگر کسی در این گونه موارد خواسته باشد که از این نمدها کلاهی برای خودش ببافد ممکن است که سرش بیکلاه بماند. که ظاهرا همینطور هم شده است.
اما بحث در خصوص عکس العمل فرقه مجاهدین در این خصوص قابل بررسی است. از ابتداء که آنها کل انتخابات را تحریم کردند و اعلام نمودند که تمام مردم ایران نیز آنرا به پیروی از "مقاومت" تحریم مینمایند. و کلی در این زمینه هم تبلیغ کردند و نمونه آوردند.
در خصوص کل کاندیداها نیز که اعلام کردند که هیچکدامشان را به رسمیت نمی شناسند و برای هر کدام پرونده ای نیز گشودند پر از جرم و جنایت و اجحاف در حق فرقه.
بعد در روز انتخابات که دیگر تمام خبرگزاریها لحظه به لحظه گزارش میدادند از درصد بالای مشارکت مردم در این انتخابات که دیگر شکل نوعی رفراندوم را بخودش گرفته بود فرقه ساز دیگری کوک کرد مبنی بر اینکه اصلا کسی پای صندوقهای رای نیست و همه خالی است و به عنوان چاشنی هم صندوقها از قبل پر شده است و تکلیف فلان کاندید هم برای ریاست جمهوری چطور و چطور مشخص شده. باز این درحالی بود که کثرت جمعیت شرکت کننده در پای صندوقهای رای خود برگزارکنندگان و متولیان کار انتخابات را شگفت زده کرده بود و مجبور شده بودند که با فشار مضاعفی به رتق و فتق امور انتخابات بپردازند تا پاسخگوی نیاز این همه مردم باشند که باز هم برگه کم آمد و همه نتوانستند اعلام رای کنند و باز تمام این صحنه ها از خبرگزاریهای مختلف به هر نوع سلیقه ای پخش میشد. اما معلوم نیست که چرا این خبرگزاری فرقه هیچی نمیدید نمیدانم شاید هم خبرنگارانشان اشتباهی به کشور دیگری گسیل شده بودند. در هر صورت بعدش اعلام شد که تنها چند میلیون ناقابل در رای گیری شرکت کرده اند و همه مردم تحریم کردند. البته خیلی ها حتی بالغ بر چندین ملیون نفر نتوانستند رای بدهند چون برگه موجود نبود و وقت هم تمام شد.
بعد از انتخابات نیز که همه چیز تعیین تکلیف شد و کاندید اول انتخاب شد سناریوی دیگری آغاز شد اینبار با رویکردی دیگر. تعدادی که معترض بودند به خیابانها آمدند و موضوعاتی مطرح شد و حوادث تلخی هم بوجود آمد اما برای فرقه انگار که وضعیت مطلوب باشد ابنبار به تحریک و تشویق برای ناآرامی روی آورد گویا مواضع قبلی خود را فراموش کرده بود که کسی پای صندوقهای رای نرفته معلوم نیست پس چرا برای اینهمه آدم که نسبت به آرای خود معترض بودند دل میسوزاند چون اگر که همه تحریم کرده اند پس این همه جمعیت در خیابان چه میکنند و حرف و حسابشان چیست. بگذریم رویه فرقه در روزهای بعد دیگر مشخص بود و نفت ریختن روی آتش این اعتراضات بود تا بیتشر گر بگیرد اما چه سود که از یکطرف عوامل جهانی نقشی برای این فرقه قائل نبوده و نیستند و آنها را به بازی نگرفتند و اصلا تحویل هم نگرفتند که چنین گروهی هم هست و حتی مراسم به اصطلاح سی خرداد هم تحت شعاع این ناآرامی ها قرار گرفت تا جایی که باعث شد فرقه تحت عنوان "همبستگی با قیام داخل کشور" تعدادی را جمع کند اما بازهم بار رسانه ای پیدا نکرد و مطرح نشد. اما بعد از همه این ماجرا ها یکباره دستور تشکیل هسته و تیم و تشکل برای ادامه اعتراضات داده شد در حالی که هنوز برای کاندیداهای معترض هم محلی قائل نبودند و همچنان بر طبل مخالفت با آنها میکوبیدند اما چون این استراتژی جواب نداد و باعث دوری بیشتر شد یکباره برای جبران این همه عقب افتادن از تحولات و برای جبران مسیر قبلی اطلاعیه دیگری داده شد و اینبار نسبت به جان یکی از کاندیداهای مغلوب و خانواده ایشان ابراز نگرانی میشود و سازمان ملل را به حمایت فرا میخواند. با یک نگاه کلی میشود دید که از ابتداء تا انتهای انتخابات مسائل قبل و بعد از آن و وضعیت کنونی چقدر این مواضع بالا و پایین دارد و با هم متفاوت است این حجم از مواضع مختلف و گوناگون و ناپیوسته حداقل یک معنی میتواند داشته باشد و آن اینکه آهنگ تحولات سریعتر از تحلیل های فرقه و آمادگیهای آنها برای مقابله کردن با آن جریان داشته و دارد. و این سردرگمی در مواضع نیز دلیل آنست.
اسماعیل شمس الدین

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا