جنایات مجاهدین در اردوگاههای اسیران
به بهانه 26 مرداد سالروز بازگشت آزادگان به میهن اسلامی همگان می دانند که با شروع جنگ تحمیلی فرقه رجوی به عنوان ستون پنجم در کنار نیروهای بعثی قرار گرفت و تمامی امکانات و اطلاعات محرمانه نظامی و اقتصادی کشور را در اختیار دشمن متجاوز قرار داد. در روزهای ابتدایی جنگ تحمیلی، رهبر مجاهدین اعلام […]
سفر دور و دراز خودشناسیِ مسعود بنی صدر
پس از جدایی از فرقه رجوی برداشت از مقدمه ی”کتاب فرقه های تروریستی و مخرب، نوعی برده داری نوین” صفحات 12 الی 21 سال 1375، وقتی من از سازمان مجاهدین فرار کردم، به خاطر این نبود که به سطحی از فهم و شعور و شناخت نسبت به خود و سازمان رسیده بودم که می توانستم […]
خاطرات من در فرقه ای بنام فرقه رجوی – قسمت پایانی
در قسمت دوم خاطراتم گفته بودم سران فرقه رجوی بشدت از کمپ تیف ترس داشتند بعد از خلع سلاح فرقه رجوی. شاخ باصطلاح شورای زنان فرقه شکسته شده بود و در نشست ها پاچه ما را نمی گرفتند و هر کسی در نشست های ضد بشری عملیات جاری و غسل سوژه می شد مسئول نشست […]
تماس تلفنی اعضا با خانواده از خط قرمزهای رجویهاست
مدتی است که فرقه بدنام و ضد خانواده رجوی در پاسخ به فعالیت و کارزار خانواده های اعضای گرفتار در تشکیلات سیاه رجوی درخصوص مطالبه بحق و مشروع” ارتباط” خاصه دیدار حضوری با عزیزان اسیر خود ؛ اقدام به درج نامه هایی موهوم ومنتسب به اعضای گرفتار و بیخبر و اغفال شده خود درسایت های […]
خاطرات من در فرقه ای بنام فرقه رجوی – قسمت دوم
وقتی به بغداد رسیدیم کمی استراحت کردیم بعد از استراحت به ما شام دادند و به ما گفتند شام بخورید می خواهیم حرکت کنیم. شام خوردیم سوار ماشین شدیم دو نفر از نفرات فرقه با ما بودند و راه افتادیم در مسیر شروع کردن به صحبت کردن از مسعود و مریم رجوی یکی از آنها […]
روزهای تاریک مرداد تا دی ماه سال ۸۰ درفرقه رجوی – قسمت پایانی
شب وقتی وارد اتاق مهوش سپهری شدم چند نفر دیگر از مسئولین فرقه نیز حضور داشتند وی بدون مقدمه ازمن سئوال کرد چکار کردی چه تصمیمی گرفتی؟! او انتظار داشت من بعد ازسالها تحقیر و آزارهای روحی و روانی درمناسبات فرقه، ازدست دادن بیهوده عمر و جوانی خودم، شنیدن فحش و ناسزاها و 6 ماه […]
روزهای تاریک مرداد تا دی ماه سال ۸۰ در فرقه رجوی – قسمت سوم
بهرحال من دریکی ازاتاق های مجموعه اسکان اعضای متاهل که درسال 68 همزمان با شروع بحث های انقلاب ایدئولوژیک درونی فرقه و بحث طلاق تعطیل و تبدیل به انبار وسایل و بخشی ازآن هم تبدیل به زندان اعضای معترض شده بود زندانی شدم وطبق حکم فرقه قرار شد به مدت 6 الی 2 سال درآن […]
خدمت دوست و همرزم قدیمی ام محمد تقی یوسفی
با سلام امیدوارم اکنون که سالها از آخرین دیدارم با شما می گذرد، سالم و تندرست باشی. نمیدانم الان در چه نقطه ای هستی؟ و موقعیت تشکیلاتی ات چیست؟ چندروز پیش در خواب دیدم که با هم قدم می زنیم و شما دست یک پسر کوچک را گرفتی که تو را پدر صدا می زند! […]
روزهای تاریک مرداد تا دی ماه سال ۸۰ درفرقه رجوی – قسمت اول
10خرداد ماه سال 66 با این دیدگاه که خلق ایران با سازمان مجاهدین ورجوی به بهروزی وخوشبختی خواهد رسید وجامعه عاری ازطبقات محقق خواهد شد کانون گرم خانواده را رها وبا پذیرش هرگونه خطر وریسک دستگیری واعدام برای پیوستن به سازمان مجاهدین به اتفاق 12 نفردیگرازهوادران سازمان به همراه 4 فرد قاچاقچی اجیرشده سازمان بعد […]
شهادت میدهم که رجویها دروغگو هستند
بسیار کسان میدانند و خاصه جداشده ها و رهایی یافتگان ازفرقه بدنام رجوی شاهد هستند که رجویها براساس اعتقادشان که هدف وسیله را توجیه میکند ؛ بسیاردروغگو هستند ودرسایه دوز و دغل و نیرنگ و فریب و اغفال فرافکنی میکنند ؛ دچارمغلطه میشوند ؛ عضوگیری میکنند ؛ وارونه نمایی میکنند وبه اسم این وآن موضع […]
غروب جاویدان یک ابر قدرت در ۴۸ ساعت؟!
3 مرداد 1367 همه چیز آماده شد برای یک عملیات جدید،هماهنگی های لازم با صاحبخانه (دولت عراق)، به عمل آمد. این پیام از جانب مسعود رجوی برای تمامی نیروها قرائت شد: «طلسم جنگ در حال شکستن است. باید ضربه کاری را بزنیم». به محض صدور فرمان لازم، نیروهای سازمان، خط مرزی را در نوردیدند و […]
انهدام آرزوی سرنگونی در پشت تنگه چهارزبر
عملیات ضد میهنی و مشترک صدام و رجوی در منطقه مرزی مهران در واپسین روزهای داغ خرداد 1367 و استقرار سه روزه قوای دشمن درخاک مهران ؛ رجوی متوهم ووطن فروش را برآن داشت که با شعار” امروزمهران ؛ فردا تهران” برغم قطعنامه 598 وپذیرش آتش بس ازدوسوی ایران وعراق وبازگشت طرفین به مرزهای مورد […]