گناه هنر عشق ورزیدن
فروید می گوید: عشق ورزیدن یک هنراست ولی درفرهنگ سازمان مجاهدین خلق یک گناه شمرده میشود. ساعت 19:45 شب اتاق کارم را درقلعه 90 ترک و به سمت سالن غذا خوری ستاد سررشته داری حرکت کردم. سروصدایی از داخل کتابخانه نظرم را بخود جلب کرد. صدای داد و فریاد چند نفر و ضجه و شیون […]
پدیده مشعشع و کاربرد رهایی بخش انجمن نجات
اردیبهشت سال 1382 بود وآن شب خسته تر و دل مرده تر از تمام روزهای پیشتر بودم که بی توجه به مواخذه سنگین حتمی در نشست عملیات جاری ستادی در گوشه ای از اسارتگاه اشرف درعراق موسوم به آسایشگاه خوابیدم وآن چند ساعت خواب سنگین مابعد کم خوابی های رایج وتحمیلی ازتشکیلات فروبرنده وسیاه رجوی […]
خاطرات روزهای تلخ از تبعید گاه کمپ التاش – قسمت دوم
حرکت از بغداد به سمت شهر رومادی و اردوگاه التاش هوا خیلی گرم بود و بعد از تفتیش وسائل شخصی افراد و بدون اینکه صبحانه بخوریم، سوار اتوبوس شده و به سمت رومادی به راه افتادیم. اصلا باور نمی کردم که انچه که اتفاق میافتد واقعیت دارد، من کاملا در خواب و رویا بودم و […]
ادعای حمایت حقوق کارگران، شعار تا عمل – قسمت دوم
ضوابط و قوانین استخدام کارگران کارگران عراقی و سودانی قبل از استخدام و بکارگیری می بایست از فیلتر اداره امنیت شهر بعقوبه می گذشتند فرم استخدامی به گونه ای تنظیم شده بود که کارگر داوطلب استخدام می بایست درفرم استخدامی به سوالات زیر پاسخ می داد ومتعهد می گردید درصورت غیرواقعی بودن اطلاعات داده شده […]
خاطرات روزهای تلخ از تبعید گاه کمپ التاش – قسمت اول
دوستان و یاران گرامی قصد دارم که در چند قسمت مقداری از خاطرات تلخ خودم و آنچه که در طول تقریبا ۳ سال در اردوگاه التاش و شهر الرومادی عراق را از نزدیک دیده و تجربه کرده ام را برای شما و برای آگاهی همه هموطنانم، برای اولین بار بازگو کنم. از دوستانی که در […]
شکنجه در فرقه رجوی واقعیت دارد
من در تمام این سالیان که در فرقه تروریستی رجوی بودم و خیلی هم به اصول این فرقه پایبند بودم، همیشه با ذهنیتی که داشتم که البته به من القا شده بود، شکنجه در فرقه رجوی را باور نداشتم و آنرا تبلیغات اضداد و معاندان می دانستم. می گفتم کسانی که دشمن مجاهدین خلق و […]
نمونه ای از دجالگری های فرقه رجوی
مسئول شاخه روابط اجتماعی یا به اصطلاح خود فرهنگ سازمان (شین اجتماعی) برای امضا گیری از نفرات عراقی برای اعلام حمایت از حضور سازمان مجاهدین خلق در عراق بسیج نفرات را اعلام کرد من و تعداد دیگری از نفرات را هم جزو این نفرات وارد این کار نمود. از نفرات مترجم عربی خواست که با […]
ذهنیت های رجوی ساخته وعملکرد برروی اعضای نگون بخت
مسعود و مریم رجوی رهبران فرقه رجوی خدایان دهه های 60-70 و80 در قلعه الموت اشرف و یا گوانتاناموی اهدایی صدام درسه دهه بلایی بر سر اعضا و کادرهای خود آوردند و ذهنیت های عجیب وغریبی که توی مغز و روح و روان آنها کردند که در حقیقت عملکردهای آن باعث شد تاکنون آن اسیران […]
سانسور در فرقه رجوی
با سلام به هم وطنان و دوستان و خانواده های عزیزم بدترین چیزی که از فرقه رجوی بخاطر دارم اختناق و سانسور است. آنقدر مارک به نفرات می زدند به طوری که هیچ کسی جرأت صبحت کردن با نفر کنار خودش و هم یگانی خودش را نداشت. با یک نفرکه بیش از دوبار سر میز […]
عید نوروز در فرقه رجوی
من جابر مجدمیان از استان خوزستان شهر اروندکنار حدود 7ماه ازدوران خدمت سربازی ام را در لشکر84 خرم آباد می گذراندم که درشهریور59عراق به خاک کشورحمله کرد وبه همراه دیگر سربازان لشکر برای دفاع از خاک کشورم درمقابل متجاوزین راهی جبهه شدم که متاسفانه بعد ازیک ماه یعنی در1/7/59 درحمله ایی که ارتش عراق درمنطقه […]
نوروز در اسارت فرقه رجوی
الان حدود سه سالی از رهایی من ازاسارت درفرقه رجوی و بازگشت به آغوش خانواده ام می گذرد ومهمتراینکه توانستم تشکیل خانواده بدهم وازاین بابت خدا را شکر می کنم. واقعا لذت بودن درکنار خانواده بخصوص موقع جشن و اعیاد ملی را با هیچ چیز نمی توان عوض کرد.برای سالها که درفرقه رجوی بودم ازدیدن […]
تلخ ترین روز زندگی ام
در بهار سال ۹۱ پنجمین سری انتقالی ها افراد مقر ما بود که باید از اشرف به لیبرتی می آمدیم. در آن ایام خانواده ها برای آخرین وداع همۀ اطراف نرده های اشرف حضور پیدا می کردند و خیلی هم شلوغ بود. روزی که باید بعد از ظهر آن روز حرکت می کردیم اول صبح […]