چهارشنبه, ۱۰ دی , ۱۴۰۴
خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت بیست و یکم 25 فروردین 1404

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت بیست و یکم

امیر یغمایی در قسمت قبل خاطراتش گفت که به سمت مرز عراق حرکت کردیم. مسیر بسیار خشک بود و تا چشم کار می‌کرد، در هر دو طرف جاده فقط بیابان دیده می‌شد. بعد از حدود چهار ساعت، به مرز عراق رسیدیم. وقتی به کمپ اشرف رسیدیم، مستقیماً به بخشی به نام “ورودی” رفتیم. اینجا همان […]

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت بیستم 23 فروردین 1404

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت بیستم

امیر یغمایی در قسمت قبل از پرواز پاریس به رم در ایتالیا گفت. تا در آنجا سوار هواپیمای دیگری به مقصد امان، پایتخت اردن، شوند. همگی سوار ماشین شدیم و به سمت مرز عراق حرکت کردیم. مسیر بسیار خشک بود و تا چشم کار می‌کرد، در هر دو طرف جاده فقط بیابان دیده می‌شد. بعد […]

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت نوزدهم 20 فروردین 1404

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت نوزدهم

امیر یغمایی در قسمت قبل گفت که من و پدرم در کنار هم روی صندلی عقب نشسته بودیم. وقتی به فرودگاه شارل دوگل رسیدیم، پدرم برای آخرین بار از من پرسید: “آیا هنوز هم هیچ تردیدی در مورد رفتنت نداری؟ اگر بخواهی، می‌توانی بمانی و بعداً بروی.” اما من گفتم که هیچ شکی ندارم و […]

حقایقی درباره عیدفطر فرقه مجاهدین و فضای آلوده از حاکم بودن روابط جنسی 18 فروردین 1404

حقایقی درباره عیدفطر فرقه مجاهدین و فضای آلوده از حاکم بودن روابط جنسی

فرقه مجاهدین ماه رمضان را “بین الملل آزادی و یگانگی” می نامند اما حقیقت چیست؟ 1- نام پیش نماز آنها در این مراسم مجید معینی است او در عراق عمامه هم به سرش گذاشته بود. مجید معینی با نام مستار”آقا” را قهرمان شکنجه در زمان شاه می نامیدند و کاندید مجاهدین در مجلس شورا در […]

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت هجدهم 10 فروردین 1404

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت هجدهم

در قسمت قبلی خاطرات امیر یغمایی گفت یک شب، وقتی در حیاط اور بین بنگالها قدم می‌زدم، “خواهر لیلا” به سراغم آمد. او همیشه نگاهی جدی داشت و به ندرت شوخی می‌کرد، اما این بار از همیشه جدی‌تر به نظر می‌رسید. او گفت: “امیر، تو روز چهارشنبه (به سمت عراق)حرکت می‌کنی.” روز حرکت فرا رسیده […]

گفتگوی خبرگزاری میزان با مدیر عامل انجمن نجات – قسمت دوم 10 فروردین 1404

گفتگوی خبرگزاری میزان با مدیر عامل انجمن نجات – قسمت دوم

عضو جداشده گروه تروریستی مجاهدین خلق که سال‌هاست به‌عنوان سندی زنده برای رسوا کردن این گروه تلاش می‌کند، منبع روایت‌های موثق و دسته اولی از هدف‌ها و ماهیت این گروه است. از زمان آغاز روند برگزاری دادگاه رسیدگی به اتهام‌های ۱۰۴ نفر از اعضای مجاهدین خلق و همچنین ماهیت این سازمان به‌عنوان یک شخصیت حقوقی […]

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت هفدهم 06 فروردین 1404

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت هفدهم

امیر یغمایی در قسمت شانزدهم خاطراتش درباره چگونگی آماده کردن ذهن کودکان برای پیوستن به ارتش آزادیبخش مطالبی بیان کرد. پس از بازگشت ما به اور بعد از مسابقه‌ی پرحادثه‌ ی جام جهانی بین ایران و آمریکا، مجاهدین به‌ طور کامل مشغول بهره‌ برداری از این رویداد فوق‌العاده بودند. بخش اطلاعاتی در اور، با کامپیوترهای […]

گفتگوی خبرگزاری میزان با مدیر عامل انجمن نجات 05 فروردین 1404

گفتگوی خبرگزاری میزان با مدیر عامل انجمن نجات

عضو جداشده مجاهدین خلق که سال‌هاست به‌عنوان سندی زنده برای رسوا کردن این گروه تلاش می‌کند، منبع روایت‌هایی دسته اولی از هدف‌ها و ماهیت مجاهدین خلق است. از زمان آغاز روند برگزاری دادگاه رسیدگی به اتهام‌های ۱۰۴ نفر از اعضای مجاهدین خلق و همچنین ماهیت این سازمان به‌عنوان یک شخصیت حقوقی از ۲۱ آذر ۱۴۰۲، […]

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت شانزدهم 28 اسفند 1403

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت شانزدهم

امیر یغمایی در قسمت قبل خاطراتش از جمع دوستانه همسالانش در اوور گفت. مثل هر گروه دوستانه بزرگی، شما با برخی افراد در گروه رابطه نزدیک‌تری برقرار می‌کنید. من به دنبال افرادی بودم که مرا بپذیرند و اجازه دهند در کنارشان باشم. رضا و ناجی دوستان نزدیکی بودند؛ هر دو علاقه مشترکی به موسیقی رپ […]

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت پانزدهم 27 اسفند 1403

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت پانزدهم

در قسمت های پیشین خاطرات امیر یغمایی خواندیم که دلتنگی او برای پدر و اصرار مادرش در نامه‌هایی که از عراق میفرستاد برای پیوستن به صفوف ارتش مجاهدین خلق، موجب شد که او بار دیگر به فرانسه و نزد پدر بازگردد و این بار بیشتر اوقات فراغتش را در پایگاه اوور نزد مجاهدین خلق و […]

نوروز در اسارتگاه اشرف – قسمت پایانی 27 اسفند 1403

نوروز در اسارتگاه اشرف – قسمت پایانی

اکرامی در قسمت قبل خاطرات خود به عملیات آفتاب اشاره کرد و توضیح داد که چگونه رجوی با انجام این عملیات در ایام نوروز ، عید را به عزا تبدیل کرد. با کشته شدن تعداد زیادی از اعضا عید سال 67 تبدیل به غصه و عزا شده بود. جای خالی اعضای کشته شده عملیات در […]

آرزوی نوروزی رجوی ها که هیچ گاه محقق نشد 26 اسفند 1403

آرزوی نوروزی رجوی ها که هیچ گاه محقق نشد

من به خوبی به یاد دارم در درون سازمان هیچ وقت من معنای واقعی تغییر سال را لمس نکردم چون در فلسفه عید و تغییر فصل باید همه موارد را در نظر گرفت. با پایان یافتن زمستان و آمدن بهار باید رویش و جوانی و شادابی همراه باشد. ولی من در مناسبات فرقه ای رجوی […]

blank
blank
blank