مجاهدین خلق کیستند و چرا آمریکا پول ترور می دهد؟

تروریست های تحت حمایت آمریکا در ایران
وزارت امور خارجه آمریکا درباره قتل های اخیر در ایران دروغ های درشت می گوید در حالی که از تروریست های مجاهدین خلق در عراق حفاظت می کند.
در حالی که پنجمین و آخرین ترور یک دانشمند ایرانی در روز روشن رخ داد، ایران انگشت اتهام به سوی اسرائیل و آمریکا گرفته است و دست کم وزارت امور خارجه آمریکا هر گونه دست داشتن در این ماجرا را تکذیب می کند، هنوز هیچ گواهی وجود ندارد که مشخص کند دقیقاً چه کسی پشت ماجرا بوده است. با این وجود، وزارت امور خارجه آمریکا آنچه را که احتمالاً در غیر این صورت تکذیب می کرد، با ادعای دست نداشتن آمریکا در « هیچ گونه حرکت خشونت آمیز در ایران »، بغرنج کرد. این یک دروغ اثبات شده است. در حقیقت، آمریکا توطئه چیده است که کمپین خشونت پنهانی علیه ایران را به راه اندازد و پیش از این ها عملیات هایش علیه جمهوری اسلامی را، حتی قبل از ریاست جمهوری اباما، آغاز کرده است. این عملیات های آمریکا با پناه دادن، مسلح کردن، پول دادن، آموزش دادن و فراهم کردن حمایت دیپلماتیک برای گروهی که در فهرست سازمان های تروریستی خارجی وزارت خارجه آمریکاست به نام مجاهدین تا امروز ادامه داشته است.
مجاهدین کیستند و چرا آمریکا پول ترور می دهد؟
بهترین شرح حال درباره مجاهدین خلق را مؤسسه بروکینگز در گزارشی با عنوان « کدام راه تا پرشیا؟ » به ما می دهد. دراین گزارش، آشکارا دسیسه چینی می کنند که از یک سازمان تروریست شناخته شده به عنوان « پوشش آمریکا » استفاده کنند (با تأکید):
« شاید سرشناس ترین (و مطمئناً بحث برانگیز ترین) گروه اپوزیسیونی که به عنوان پتانسیل« پوشش آمریکا » جلب توجه کرده است، شورای ملی مقاومت باشد، جنبش سیاسی که توسط مجاهدین خلق بنا نهاده شده است. منتقدان بر این باورند که این گروه غیر دمکراتیک و غیرمردمی و در حقیقت غیرآمریکایی است.
در عوض، مدافعان این گروه استدلالشان این است که اپوزیسیون دراز مدت این جنبش علیه نظام ایران و سابقه حملات موفقیت آمیز و عملیات های جمع آوری اطلاعات جاسوسی علیه رژیم، ارزش حمایت آمریکا را دارد. همچنین معتقدند که گروه، دیگر ضد آمریکایی نیست و صحت اتهامات گذشته را زیر سئوال می برند. ریموند تنتر یکی از حامیان گروه در ایالات متحده، معتقد است که مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت متحدانی برای تغییر رژیم در تهران هستند و همچنین به عنوان پوشش مناسبی جهت گردآوری اطلاعات عمل می کنند.
علی رغم ادعاهای مدافعان، مجاهدین خلق در فهرست سازمان های تروریستی دولت آمریکا مانده است. در دهه 1970، این گروه سه افسر و سه شهروند مقاطعه کار آمریکایی را در ایران به قتل رساند. طی سال های 1979 تا 1980 و بحران گروگانگیری، این گروه از اقدام به گروگان گیری آمریکایی ها حمایت کرد و ایلین سیولینو گزارش کرد که هنگامی که سران گروه در ظاهر حملات یازده سپتامبر را محکوم کردند، در درون گروه جشن و پایکوبی برپا می شد.
حملات تروریستی که این گروه مرتکب شده است، انکار ناشدنی است ـ غالباً توجیه حامیان مجاهدین این است که این حملات علیه حکومت ایران بوده است. برای نمونه، در سال 1981، مجاهدین در دفتر حزب جمهوری اسلامی بمب گذاری کردند و حدود 70 نفر از مقامات بلند پایه نظام را به قتل رساندند.
از حملات اخیرتر گروه می توان به ده ها حملات خمپاره ای، قتل و دیگر تهاجمات به اهداف نظامی و غیرنظامی در میانه سال های 1998 تا 2001 اشاره کرد. دست کم، برای همکاری نزدیک تر با گروه (حداقل به شیوه ای آشکارا)، واشنگتن نیاز دارد که آن را از فهرســت سازمان های تروریست خارجی بیرون آورد.»
ـ صفحات 117 تا 118 گزارش« کدام راه تا پرشیا؟ »، مؤسسه بروگنیگز،سال 2009
لازم به یادآوری است که مؤسسه بروگنیگز و مؤسسه رند عنوان می کنند که ایران، حتی در صورت دارا بودن سلاح هسته ای احتمال ندارد که از آن استفاده کند یا آن ها را به عاملان غیردولتی بدهد. این نگرش مبتنی است بر زرادخانه های شیمیایی و بیولوژیکی که چندین دهه تحت کنترل شدید بوده اند.
همچنین فهم این واقعیت که علی رغم تبلیغاتی که در رسانه های جمعی دیده می شود، ایران به واقع ارزشی برای خوددار بودن قائل نمی شود و سیاست خارجی خود را تهاجمی و نه غیرمنطقی به پیش می برد. خطر واقعی مالکیت سلاح های هسته ای از سوی ایران، چنانچه در گزارش مؤسسه بروکنیگز (صفحات 24 و 25) عنوان شده، این است که ممکن است آن ها نتیجتاً تلاش کنند متحدان آمریکا را تخریب کنند و با عدم توانایی آمریکا برای مقابله به مثل کردن، جسورتر شوند و اجازه یابند که وضعیت موجود در خاورمیانه را دگرگون کنند، چنانچه در حال حاضر وال استریت و لندن تحمیل می کند. به عبارت دیگر، امنیت ملی آمریکا و اسرائیل در خطر نیست اما در عوض هژمونی تضمین نشده و بررسی نشده آن ها در سراسر منطقه در خطر است.
بنابر این وقتی می فهمیم آمریکا برای هژمونی فرامرزی و نه امنیت ملی است کــــه از تروریست های واقعی حمایت می کند، به نظر می رسد که حمایت آمریکا از مجاهدین خلق بسیار غیرقابل دفاع تـر می شود.
چنانچه در مقاله سیمورهرش با عنوان « آماده کردن میدان جنگ » در نیویورکر سال 2008، آشکار شد، نه تنها مجاهدین خلق به عنوان پوشش ممکن آمریکا تلقی شده اند بلکه آمریکا پیش تر شروع کرده است به مسلح کردن و حمایت مالی از آن ها برای به راه انداختن جنگ در ایران:
« بیش از یک دهه است که مجاهدین خلق در فهرست تروریستی وزارت امور خارجه است، با این وجود در سال های اخیر این گروه به طور مستقیم و غیرمستقیم از ایالات متحده سلاح و اطلاعات دریافت کرده است. یک مشاور پنتاگون به من گفت که برخی از کمک های مالی پنهانی که به تازگی مجوزشان صادر شده است، احتمالاً نهایتاً به خزانه مجاهدین سرازیـر می شوند. وی افزود « نیروی کار جدید با مجاهدین کار خواهد کرد. دولت برای نتایج چاره ای ندارد. مجاهدین خلق هیچ حسابداری برای حسابرسی ندارند و به نظر می رسد که رهبرانشان سالهاست که جیب هایشان را آماده کرده اند. اگر مردم فقط می دانستند که مجاهدین چـــه می گیرند، و چقدر پول به حساب های بانکی شان می رود ـ و هنوز تقریباً برای مقاصدی که دولت در نظر دارد بلااستفاده هستند.»
سیمورهرش در مصاحبه ای با NPR، همچنین ادعا کرد که برخی از اعضای مجاهدین خلق توسط آمریکا آموزش داده شده اند.
این است که نیروهای آمریکایی در عراق برای قرارگاه اصلی مجاهدین امنیت فراهم کرده بودند و با خروج اخیر نیروهای آمریکایی از عراق، وزارت امور خارجه آمریکا و حتی سازمان ملل در پی یافتن پناهگاه امن تازه ای برای این سازمان تروریستی بودند. حتی از آن غیرقابل تصورتر این است که بسیاری از پیشاهنگان هراس آفرینی و هواداران « جنگ ضد ترور » متعهد به تلاش های مذبوحانه لابی گری برای حذف مجاهدین از فهرست هستند. در اکتبر 2011، یک آگهی یک صفحه ای به نفع مجاهدین در واشنگتن پست منتشر شد.
تصویر: خیانت یک صفحه ای ـ سیاستمداران آمریکایی که بیشتر آن ها از سرشناس ترین هواداران « جنگ ضد ترور» هستند از رئیس جمهور ایالات متحده می خواهند که مجاهدین را از فهرست تروریستی خارج کند. در حالی که نگرانی های انسانی شدیدی در این آگهی نقـــل می شود، آنچه در آگهی عنوان نمی شود این است که مجاهدین خلق سال ها به دنبال آن بوده است که به عنوان نماینده مسلح آمریکا در ایران فرستاده شود و کمپین ترور خود را به راه اندازد، همان طور که به وضوح در گزارش « کدام راه تا پرشیا؟» بیان شده است.
در میان کسانی که بیانیه ای را در آن آگهی امضا کرده بودند نام جان بولتون، هوارد دین، رودی جیولیانی، اد رندل و تام ریج دیده می شود. زمانی که بیانیه را می خوانید باید در ذهن داشته باشید که مؤسسه بروکنیگز پیش تر تأکید کرده است که مجاهدین یک سازمان تروریستی است و مستند است که شهروندان و نظامیان آمریکایی را کشته است. همچنین در نظر داشته باشید که مؤسسه بروکنیگز پذیرفته است که اهداف مجاهدین در ایران هم سیاسی ها و هم شهروندان بوده اند. با توجه به تخصص ویژه مجاهدین خلق در قتل و کشتار، احتمال آن وجود دارد که آن ها در پس کشتارهای اخیر دانشمندان ایران نیز باشند.
گزارش مؤسسه بروکنیگز، « کدام راه تا پرشیا؟ » تائید می کند که سیاست گزاران آمریکایی در واقع برای استفاده از مجاهدین خلق به عنوان یک نیروی پوششی مسلح، توطئـه چیده اند تا در ایران حرکات خشونت آمیز مرتکب شود، در عین حال سیمورهرش در مقاله سال 2008 در نیویورکر تائید می کند که مجاهدین زودتر از این ها شروع کرده اند به دریافت اسلحه و آموزش و کمک مالی تا کمپین خود را راه اندازی کنند. آخرین مقاله فارین پالیسی با عنوان "وزارت امور خارجه به دنبال انتقال مجاهدین به یک پایگاه سابق آمریکا؟" نیز تائید می کند که مجاهدین کماکان از حمایت قابل ملاحظه آمریکا تا همین امروز برخوردار هستند.
ادعای اخیر وزارت امور خارجه مبنی بر این که « در هیچ حرکت خشونت آمیزی در ایران دخالت ندارد» آشکارا کذب است. آمریکا تا حد استفاده از نه تنها نیروهای ویژه بلکه ـ چنانچه هرش در مقاله 2008 گفت ـ استفاده از تروریست هایی با سابقه طولانی حمله به اهداف سیاسی و شهروندان ایرانی در حال ارتکاب به حرکات خشونت آمیز در ایران است.
تونی کارتالوچی ـ اینفو وارز (Infowars)

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا