یازدهم سپتامبر….

یازدهم سپتامبر روزی بود که گروه تروریستی بن لادن به کشور امریکا حمله تروریستی کردند و برج های دوقلو که نماد سرمایه داری و امریکا بود و چند نقطه دیگر را مورد هدف قراردادند که دراین حمله تروریستی هزاران تن از مردم بی دفاع و بیگناه به خاک و خون کشیده شدند! در آن روزها من و تمامی افراد سازمان در قرارگاه باقرزاده بودیم که بلافاصله مسعودرجوی نشست جمعی گذاشت و پنداری فتح بزرگی را انجام داده است چوب اشاره اش را به هوا میانداخت و میگفت: ای رفقا دوران رمضان به پایان رسید و شعبان فرا رسیده است! منظورش اینبود که فشار از روی کشور صاحب خانه ما یعنی عراق برداشته شد و بسمت دیگری که افغانستان باشد معطوف خواهد شد!چرا که آن زمان صدام خیلی از طرف مجامع بین المللی تحت فشار بود مورد تحریمهای زیادی قرار داشت! رجوی با لحنی تحقیر آمیز میگفت دیدید که امپریالیست امریکا ببر کاغذی بیش نبود و چطور امریکا را در خیابانهای نیویورک و واشنگتن به زانو در آوردند!او در تحلیلهایش بر این باور بود که در این فرصت بدست آمده میتوانیم مقدمات عملیات سرنگونی را فراهم کنیم چرا که با دست بازی بیشتر میتوانیم کارهایمان را انجام دهیم و هرآنچه صاحب خانه ما زیر فشار کمتری باشد طبیعتا بما امکان فعالیت بیشتری خواهد داد! نشستهای خسته کننده و طولانی و کلا گیج کننده! از صبح تا ظهر و بعد از نهار و نماز مجددا تا شب بایستی به مزخرفات رجوی گوش میدادیم! او در تحلیلهای آنزمانش میگفت که حمله گروه القائده به امریکا این نوید را میدهد که امریکا دوران زمامداری و تسلطش به جهان به اتمام رسیده است و همانطور که شوروی فرو پاشید امپریالیست هم فرو پاشیده خواهد شد و آغاز راهی است که ما بایستی بعد از سرنگونی ادامه اش بدهیم و….
مسعود رجوی که این روزها تمام قد در برابر امریکا کرنش کرده است و دستورات اربابان سیاسی خود که امریکا و اسراییل هستند را مو به مو اجرا میکند زمانی بود که در نشستها و بحث های درونی سازمان به نیروهایش گفت اکنون همه برخیزید و برای این کار گروه القائده ایستاده کف بزنیم! و بخوبی بیاد دارم که رو به سید المحدثین کرد و گفت حالا شما بگذارید چند روز بگذرد و اگر دیدید که کشورها و قدرتهای زیادی اینکار را محکوم کردند شما هم اطلاعیه ای از طرف شورا بدهید!
مسعود رجوی به معنی واقعی کلمه یک فاحشه سیاسی است! نان را بصورت مطلق به نرخ روز میخورد و در این رابطه با هیچکس رو در بایستی ندارد! به خاک و خون کشیده شدن مردم کوچه و خیابان برای او ذره ای مهم نیست و فقط و فقط آنچه او بدان میاندیشد رسیدن به قدرت است!همیشه در بحث های ارزشی و تشکیلاتی پایه گفته میشد که ما هرگز با دو کشور رابطه برقرار نخواهیم کرد یکی کشورهایی که تبعیض نژادی میکنند و اسراییل! ولی امروز برهیچکس پوشیده نیست که رجوی و فرقه او حتی موضعگیری های خود را با اسراییل منطبق و هماهنگ میکنند! برای نمونه سر مسئله غزه و فلسطین بعد از گذشت چند روز که حتی امریکا که اصلی ترین شریک و دوست اسراییل است برسر کشتار زنان و کودکان به صدا آمد و تمامی کشورهای دنیا اعم از دولتمردان یا مردم عادی اعتراض و محکومیت خود را اعلام کردند یک موضعگیری بسیار ضعیف کردند که فقط شاید بتوانند این حرف را کمرنگتر کنند که مجاهدین برای اسراییل مزدوری نمیکنند و مواجب نمیگیریند!
اما واقعیت خیلی سرسخت اینست که فرقه تروریستی رجوی حقیقتا چه بلحاظ ایدئولوژیکی و چه بلحاظ تشکیلاتی و صد البته از سالها قبل بلحاظ نظامی به اتمام رسید و دفترش بسته شده است! فقط بد به حال کسانی که هنوز دل به نمد فرسوده و پر از خون و خیانت و جنایت رجوی خوش کرده اند که برایشان کلاهی بدوزد!
مراد
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا