پرسش و پاسخ

احمد باران، پاریس، بیست و هفتم می 2008
پرسش‌گر: خانم مینو
س: شما سالهای متمادی‌ست که با مجاهدین آشنائی دارید و در بارۀ آنها مقالات مختلفی منتشر کرده‌اید. نظر شما در بارۀ رای اخیر دادگاه استیناف انگلیس در بارۀ مجاهدین چیست؟
ج: از بابت این حکم بسیار متاسفم به دلیل اینکه نقائص جدی در آن می‌بینم.
س: این نقائص چی هستند؟
ج: یک نقص کلی و عمومی به این حکم عدم اشراف قضات به پیچیدگیهای مبارزه با تروریزم است. به نظر می‌رسد دستگاه قضائی انگلیس هنوز پختگی لازم در بررسی موارد ایچنینی را ندارد. سازمان مجاهدین بنا به ماهیت تروریستی و فرقه‌ایش توانائی آن را دارد که با استفاده از کلمات چندپهلو و دروغپردازی ادعا کند که از تروریزم دست برداشته است. وقتی این دو پارامتر را کنار هم بگذارید نتیجه‌اش رای دادگاه مزبور می‌شود. یعنی ساده‌انگاری و عدم درک پیچیدگیهای مبارزه با تروریزم از سوی قضات دادگاه فوق و همچنین توانمندی مجاهدین در دروغ، حقه‌بازی، و فریب از سوی دیگه گاه چنین نتایجی را به بار می‌آورد.
س: موارد ساده اندیشی قضات و فریبکاریهای مجاهدین در کجا خودش را نشان می‌دهد؟
ج: دستگاه قضائی انگلیس هنوز در دوران ماقبل سپتامبر ۲۰۰۱ سیر می‌کند و همچنان به طور خطی (Linear) به قضایا نگاه می‌کند. بنابراین وقتی مجاهدین می‌گویند که تروریزم را محکوم می‌کنند، دادگاه غافل است که منظور مجاهدین از واژۀ تروریزم همانی نیست که دادگاه فکر می‌کند. از همین رو آن را به بدون کنکاش می‌پذیرد. چند روز پیش مطلبی به انگلیسی منتشر کردم که در آن به موارد اینچنینی و خطاهای دادگاه اشاره کرده‌ام. (Errors in UK Court Decision ) از طرفی دیگه مجاهدین هیچگاه نپذیرفته‌اند که در گذشته در تروریزم دست داشته اند. آنها برای عوامفریبی از عباراتی نظیر مقاومت مسلحانۀ انقلابی استفاده می‌کنند. بنابر این محکومیت تروریزم از جانب مجاهدین ناظر بر اعمال خودشان نیست بلکه اعمال دیگران را که از نظر مجاهدین تروریزم است محکوم می‌کنند. دادگاه مربوطه درک درستی از واژه‌ها و عباراتی که گروه‌های تروریستی و فرقه‌ها استفاده می‌کنند نداشته است. نکتۀ دیگر اینکه، دادگاه فقط به گفته‌های مجاهدین در انتشارات انگلیسی زبان مجاهدین بسنده کرده است. دیدگاه‌های واقعی مجاهدین در انتشارات فارسی انهاست، در آرم و علائم سازمانی آنهاست، در بحثهای درونی آنهاست و بلاخره اینکه در ماهیت ارتجاعی آنهاست که تروریزم افسارگریخته خودش را نشان می‌دهد. قضات دادگاه مزبور فقط به مطالب مجاهدین در ۵ سال گذشته رجوع کرده‌اند. خاطرم هست که در دسامبر ۲۰۰۶ وقتی رای دادگاه بدوی اروپا منتشر شد مجاهدین به دروغ آن را پیروزی قلمداد کردند و برای آن تا مدتها تبریک ردوبدل کردند. همانجا من در چندین نوبت به آنها گفتم که اگر راست می‌گویید تمام رای دادگاه را (نه فقط قسمتهای دلخواه) را ترجمه و منتشر کنید. آنها رای دادگاه فوق را به رای دیوان لاهه در زمان زنده‌یاد دکتر مصدق تشبیه می‌کردند. امّا دیدیم که چگونه بادکنک تبلیغاتی آنها ترکید. حالا هم من یک بار دیگر مجاهدین را با تمام متعلقاتشان به چالش می‌کشم که اگر راست مىٰ‌گویید، تمام رای دادگاه را به فارسی ترجمه و منتشر کنید. تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.
شیادی دیگر فرقۀ مجاهدین در آنجاست که رای دادگاه را که اعمال و گفتار مجاهدین در ۵ سال گذشته را بررسی کرده به عنوان شاهدی بر ماهیت خود تبلیغ می‌کنند. در حالیکه بحث دادگاه در مورد ماهیت مجاهدین نیست. رای دادگاه که متن کامل انگلیسی آن بر روی اینترنت موجود است، تماماً در بارۀ این موضوع است که آیا مجاهدین درپنج سال گذشته در تروریزم دست داشته اند یا نه.
دادگاه همچنین غافل است که مجاهدین در قرارگاه اشرف در سال ۲۰۰۳ میلادی توسط امریکائی‌ها خلع سلاح شده‌اند نه اینکه خودشان خواسته باشند. این من را به یاد یک ضرب‌المثل انگلیسی یا فرانسوی می‌اندازد که می‌گوید گرگها می‌توانند دندان‌های خود را از دست بدهند ولی ماهیت آنها تغییر نمىٰ‌کند. حالا هم در بارۀ مجاهدین باید گفت که اگر چه انها خلع سلاح شده‌اند، ولی ماهیت تروریستی آنها که در مرکز اعتقادات رهبری آنهاست تغییر نکرده است.
س: اگر مجاهدین واقعاً تغییر جهت داده باشند و به واقع از تروریزم و خشونت فاصله گرفته باشند، چگونه باید به درستی آن پی برد؟
ج: سئوال به‌جائی است. اگر مجاهدین به‌طور واقعی از تروریزم و خشونت یا به قول خودشان مقاومت مسلحانۀ انقلابی کنده شده باشند و به شیوه‌های معمول مبارزه روی آورده باشند – به فرض تحقق چنین امری- ابتدا بایستی در تبلیغات، انتشارات، و مطالب فارسی زبان خود آن را اعلام کنند. باید بگویند که منظورشان از تروریزم چی هست، بعد آن را محکوم کنند. به طور مشخص باید اعلام کنند که آیا مقاومت مسلحانۀ انقلابی در کادر تعریف تروریزم می‌گنجد یا نه. همین‌جوری که نمیشه! باید بگویند، به زبان فارسی هم بگویند، به زبان اشهد هم بگویند. دوماً باید به‌طور علنی در مورد مصوبات شورای موسوم به ملی مقاومت خودشان توضیح دهند که آیا همچنان قبول دارند که مبارزه مسلحانه شکل محوری نبرد با رژیم خمینی‌ست؟ تکلیف آرم کذائی‌شان که در آن سلاح را به عنوان شکل اصلی مبارزه نشان می‌دهد چه مىٰ‌شود؟‌ آیا آرم فحش‌نامۀ مجاهد همچنان شکل یک تفنگ خواهد بود؟ اینها فقط بخشی از مسیر‌یست که آنها باید طی کنند تا کسی بتواند حرف آنها را در نفی تروریزم جدی بگیرد.
س : آیا نمونه‌های مشخصی دارید که نشان دهد گروه‌های دیگر در زمان چرخش استراتژی خودشان چگونه عمل کرده‌اند؟
ج: سازمان آزادیبخش فلسطین یک نمونه است. آنها وقتی تصمیم گرفتند که شکل مبارزه را از مسلحانه به گفتگوی مستقیم تغییر دهند، آن را علناً اعلام کردند و در عمل هم به آن پایبند شدند. در کشور خودمان، سازمان چریکهای فدائی خلق در سال ۱۳۵۹ خورشیدی تصمیم گرفتند که مبارزه مسلحانه را کنار بگذارند. پس از اعلام علنی آن در نشریۀ کار شمارۀ ۵۹ ، شاخۀ اکثریت آن گروه حتی آرم سازمانی خود را تغییر داد و سلاح را از آن حذف کرد. حالا هم حرف من با فرقۀ مجاهدین همین است. اگر واقعاً تغییر موضع داده‌ای و می‌خواهی مثل آدم رفتار کنی، خوب بارک الله، بیا و موضع خودت را علناً اعلام کن برای عموم. اگر هم در پی حقه بازی هستی، مطمئن باش رسوا خواهی شد.
این نکته را هم اضافه کنم که تروریزم فقط در استفاده از خشونت و سلاح‌خلاصه نمىٰ‌شود اگر چه نمود جدی آن است. طرز رفتار با مخالفین، زنان و کودکان هم از وجوه دیگر تروریزم است. در این باره مجاهدین کارنامۀ قابل قبولی ندارند. همین دو روز پیش، یکی دیگر از اعضای جدا شدۀ آنها در مرز ترکیه و یونان در آب غرق شد. مدتی پیش هم همین حادثه برای یکی دیگر از افراد جدا شده از آنها در مرز ترکیه و عراق روی داد. این قبل از هرچیز نشان از سرایت بحران به دستگاه رهبری آنهاست. حالا باید دید که نفی خشونت و مبارزۀ مسلحانه که مجاهدین مدعی شده اند چگونه سقف را بر سر آنها خراب خواهد کرد.
س: در اخبار مجاهدین آمده است که گویا امروز موشکی به سمت قرارگاه اشرف پرتاب شده است. نظر شما چیست؟
ج: این کار از جانب هر که باشد محکوم است. من باعقاید ارتجاعی و فرقه‌ای مجاهدین مخالفم ولی هیچگاه خواهان حذف فیزیکی آنها نیستم. تبلیغات دروغین مجاهدین اینطور وانمود می‌کند که مردم عراق دوستدار آنها هستند. حقیقت این است که اگر حفاظت نیروهای امریکائی نبود، مردم عراق آنها را تکه و پاره می‌کردند. تصور من هم از این خبر موشک پرانی در همین چارچوب است. اسیران اشرف باید آزاد شوند و سرنوشت خود را آزادانه انتخاب کنند. هر چیزی مانع از تحقق این امر شود، محکوم به شکست است.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا