عقب‎ نشینی اجباری مجاهدین دربارۀ رهبری

عقب‎ نشینی اجباری مجاهدین دربارۀ رهبری


آن سینگلتون/ 10سپتامبر2005
در ماه آگوست، چندین پایگاه اینترنتی فاش کردند که مجاهدین خلق در اردوگاه اشرف با مشکلات شدید مرتبط با رهبری مواجه است. مژگان پارسایی که به عنوان مسؤول مجاهدین در چهار سال گذشته منصوب شده بود – و به‎صورت صوری سومین نفر در ردۀ فرماندهی بعد از مسعود و مریم رجوی به‎شمار می‎رفت – ناگهان از مسؤولیت‎هایش کنار گذاشته شده و ناپدید شد.
منابع در داخل مجاهدین تأیید کردند که پارسایی برای به‎دست آوردن وضعیت پناهندگی در ایالات متحده – که قبلاً در آنجا دانشجو بود – در حال مذاکره با نیروهای امریکایی بوده است. او اطلاعات حساسی را با امید به ورود آزادانه به امریکا به نیروهای امریکایی داده بود.
تردید جدی که سازمان مجاهدین با آن مواجه است این است که این گروه یک سازمان سیاسی یا نظامی معمولی نیست. مجاهدین یک فرقه است که کاملاً به دستورات مستبدانه مسعود و مریم رجوی وابسته می‎باشد. اما مسعود رجوی در دسامبر 2004 از اردوگاه اشرف فرار کرد و اکنون در سوییس در مخفیگاه است، و همسرش مریم رجوی منتظر محاکمه در پاریس به‎خاطر اتهامات تروریستی است.
این غیبت رجوی بود که به پارسایی امکان داد به‎صورت مستقل عمل کرده و تلاش کند آزادی خود از فرقه را تضمین نماید. متأسفانه در مورد او، خیلی‎ها در سلسله مراتب بالای مجاهدین خلق وجود دارند که احساس می‎کنند باید همگی با هم زندگی کنند و در کنار هم بمیرند. و به‎همین جهت تلاش او برای آزادی فاش شد. مریم رجوی – که در عمل نقش رهبری فرقه را از همسر خود گرفته است – به‎سرعت دستور داد که پارسایی از پست خود عزل شود و مشاوره با مشاوران خود در پاریس (همسر سابقش مهدی ابریشمچی، مهدی رضایی و بقیه) را آغاز نمود تا مجازاتی مناسب برای پارسایی در نظر بگیرد، تا برای دیگرانی هم که ممکن است بخواهند دربارۀ آیندۀ خودشان و نحوۀ فرار از فرقه فکر کنند درس عبرتی باشد. این مجازات، بر مبنای شواهد تجربی، نمی‎تواند چیزی کم‎تر از فرآیند تدریجی حذف از طریق شکنجه روحی و جسمی باشد.
عزل پارسایی از رهبری مجاهدین مشکل ِ یافتن یک جانشین مناسب را به‎همراه داشت. مشکل مریم رجوی اکنون این است که او نمی‎تواند به افرادی اعتماد کند که مستقیماً تحت فرمان او نیستند. از آنجا که مجاهدین خلق در عراق به‎عنوان یک نیروی مبارز اکنون از دور خارج شده و بیش از آنکه یک «دارایی» محسوب شود «دردسر» است، رجوی نیاز به انتصاب یک رهبر صوری جدید را فرصت و نه یک مشکل در نظر گرفت. او معتقد بود که می‎تواند دو مشکل را با انتصاب یک نفر در پاریس به‎جای پارسایی حل کند، به‎نحوی که این فرماندۀ جدید به‎صورت روزانه تحت کنترل مستقیم او باشد. یک رهبر مجاهدین در پاریس همچنین به رجوی امکان می‎دهد مقر مجاهدین را به اروپا منتقل نماید. با انتقال مقر مجاهدین به پاریس او می‎توانست از شرّ افراد در اردوگاه اشرف خلاص شده و آن‎ها را به حال خود رها کند.
ایران‎اینترلینک این حرکت را پیش‎بینی کرده و اعلام کرد که رجوی سروناز چیت‎ساز را به‎عنوان رهبر جدید مجاهدین در پاریس منصوب خواهد نمود. چیت‎ساز، که او نیز قبلاً دانشجوی طبقه متوسط در ایالات متحده بود و انگلیسی را روان صحبت می‎کند، در پشت صحنۀ نقش ِ آشکار محمد محدثین به‎عنوان نمایندۀ امور خارجه شورای ملی مقاومت، نقش مسؤول امور خارجه را ایفا کرده است. او رییس محدثین در سازمان مجاهدین/ شورای ملی مقاومت است و مستقیماً به رجوی گزارش می‎دهد.
پس از آن‎که ایران‎اینترلینک پیش‎بینی خودش را بیان کرد، مجاهدین خلق اعلام نمود که فرماندۀ جدید احتمالاً زهرا مریخی خواهد بود. تلاش برای نشان دادن مژگان پارسایی در مسؤولیت خودش در اردوگاه اشرف و این‎که او هیچ آسیبی ندیده این اعلان را همراهی می‎کردند. اما در واقع هیچ‎کس پارسایی را ندیده بود و بنابراین نمی‎شد بر مبنای گزارش‎های خود سازمان مجاهدین سلامت و صحت پارسایی را تضمین نمود.
مریخی مستقیماً از ایران به مجاهدین خلق در عراق ملحق شده بود. گرچه او هیچ زبان خارجی نمی‎دانست و مهارت دیگری نداشت، تصمیم فرقه از سال 1990 برای به‎کارگیری فقط زنان در نقش‎های فرماندهی به او امکان داد که چندین پایگاه مجاهدین در اروپا و کشورهای اسکاندیناوی را فرماندهی کرده و در فرانسه پناهندگی بگیرد. مریخی برای رجوی یک گزینه کامل بود. او اکنون در پاریس است، بسیار جاه‎طلب است و بی‎رحمی خودش برای رسیدن به اوج را نشان داده است. ]همچنین باید گفت که نقش‎های رهبری فقط به آن دسته از اعضای فرقه اعطا می‎شود که نسبت به دستورات رجوی اطاعت کامل و بی چون‎وچرا نشان می‎دهند و دیگر این‎که این دستورات شامل وظایفی می‎شوند که شخص در فعالیت‎های غیرقانونی و غیراخلاقی درگیر می‎شود، گرچه این فعالیت‎ها تهدیدی برای جان فرد به شمار نروند.رجوی در آماده شدن برای انتصاب یک فرمانده در اروپا، با آموزه‎های ایدئولوژیکی (اثرگذاری روانی) به سراغ همۀ هواداران مجاهدین در اروپا رفت تا همۀ آن‎ها را به اعضای مجاهدین تبدیل کند. بدین شیوه،همۀ آنها به رهبر منصوب شده توسط رجوی رأی می‎دادند و مجاهدین عملاً در اروپا نوآفرینی می‎شد، و امکان برنامه‎ریزی برای منحل کردن اردوگاه اشرف ِ مجاهدین به‎منظور پیشروی میسّر می‎گردید.
ایران‎اینترلینک برنامۀ مریم رجوی برای منصوب کردن یک فرماندۀ تروریست در اروپا را فاش نمود. مشخص بود که دولت‎های اروپایی چنین حرکتی را تحمل نمی‎کنند. بنابراین او مجبور به عقب‎نشینی شد. در نتیجه، گزینۀ رجوی برای فرماندۀ بعدی مجاهدین به زنان در اردوگاه اشرف محدود گردید.
فرماندۀ جدید مجاهدین صدیقه حسینی است. او در سال 1957 در لنگرود متولد شده. او در شهر رشت کارمند بود که در سال 1979 ایران را ترک نمود و به مجاهدین در بریتانیا ملحق شد. وی با حمید فرجو در لندن ازدواج کرد و دارای یک دختر بودند. بعد از عملیات فروغ جاویدان در سال 1988 همسر او مجاهدین را به‎خاطر همکاری با صدام حسین ترک کرد. از آن هنگام، صدیقه مشارکت خود در فعالیت‎های تروریستی مجاهدین خلق را افزایش داد و در میان لشگرهای تانک بود که روستاییان کرد را در مارس 1991 قتل عام کردند. حسینی اخیراً فرماندۀ لشگر چهارم در کوت، و وظیفه ویژه‎اش کشتن کردها بود.
با انتصاب حسینی، مجاهدین خلق با برچسب تروریستی‎اش در اردوگاه اشرف گرفتار باقی می‎ماند و سازمان اکنون به‎شدت مخالف قانون اساسی جدید عراق است که اختصاصاً به اخراج مجاهدین از آن کشور منجر خواهد شد.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا