امریکا تبدیل به حکومت حامی گروه های تروریستی می شود

امریکا تبدیل به حکومت حامی گروه های تروریستی می شود


نویسنده :  Alex


وب سایت: Martini Republic


13 آوریل 2006


در زیر توجه شما را به گزارشی که امروز در سایت Raw Story منتشر شد جلب می کنم. طبق این گزارش پنتاگون مجاهدین خلق (MEK)   را از بند رهانیده است. این گروه سازمانی تبعیدی و ایرانی است که از پیش در فهرست سازمان های تروریست خارجی وزارت امور خارجه ی ایالات متحده بوده و در گزارش سالانه ی آن درباره ی تروریسم ، تروریست خارجی شناخته شده است،


مقامات سابق و فعلی اطلاعاتی امریکا می گویند: پنتاگون در حال ایجاد کانال های رسمی و اطلاعات جاسوسی امریکا و رو آوردن به یک عده یاغی سرکش و خطرناک جهت به وجود آوردن کش مکش در ایران و آمادگی برای هرگونه حمله ی احتمالی است.


یکی از سرمایه های عملیاتی که توسط وزارت دفاع امریکا استفاده می شود سازمانی تروریستی است به نام مجاهدین خلق (MEK) ، که هم اکنون به دو ناحیه ی جنوبی ایران فرستاده شده اند. این دو ناحیه بلوچستان( پناهگاهی سنی نشین) و خوزستان (منطقه ای شیعه نشین) است که طی سه ماه گذشته یک سری حملات در آن جا صدها کشته و زخمی برجای گذاشت.


یک مقام سابق ضد جاسوسی امریکا که به دلیل حساسیت موضوع خواست نامش فاش نشود چنین تشریح کرد که پنتاگون در مدت کوتاهی پس از اشغال عراق در سال 2003 مجاهدین را به جلو راند. گفته شد که سوق دادن این گروه تحت تأثیر دفتر معاونت ریاست جمهوری پیش برده شده است اما از سوی وزارت امور خارجه ، شورای امنیت ملی و مشاور امنیت ملی، -کندولیزا رایس مورد مخالفت قرار گرفته است.


در حقیقت ، مجاهدین خلق تنها گروه تروریست شناخته شده ای بود که در خاک تحت کنترل رژیم صدام حسین عملیات های قابل توجهی داشته است. دیگر پادگان های تروریستی در نقاط تحت کنترل کردها در شمال عراق واقع بودند. در صفحه ی 116 گزارش سال 2002 وزارت امور خارجه درباره ی مجاهدین خلق چنین می خوانید:


توصیف:


فلسفه ی مجاهدین خلق اسلام و مارکسیسم را مخلوط می کند. این سازمان که در دهه ی 1960 شکل گرفت پس از انقلاب اسلامی در سال 1979 از کشور ایران اخراج شد و اکنون حامی اصلی اش رژیم عراق است. سوابق مجاهدین خلق به حملات ضد غربی و همچنین حملاتی به مواضع دولت ایران درداخل و خارج از این کشور مزین است. در حال حاضر مجاهدین خلق داعیه ی ایجاد یک رژیم سکولار در ایران را دارد.


فعالیت :


لشکرکشی همه جانبه ی این گروه علیه حکومت ایران با فشار تبلیغاتی و گاهی استفاده از حملات خشونت آمیز و تروریستی همراه است. طی سال های دهه ی 60 ، مجاهدین شخصیت های نظامی و شهروندان امریکایی را که در پروژه های دفاعی در تهران کار می کردند به قتل رساندند و از تسخیر سفارت امریکا در تهران در 1979 حمایت کردند. در 1981 مجاهدین بمب هایی در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی و دفتر نخست وزیری کارگذاشتند و حدود هفتاد نفر از مقامات رده بالای ایرانی از جمله رئیس دیوان عالی قضایی آیت ا.. محمد بهشتی، رئیس جمهوری محمد علی رجایی و نخست وزیر محمد جواد باهنر را به قتل رساندند.


در اواخر جنگ هشت ساله ی( 88 – 1980 ) ایران و عراق، بغداد مجاهدین را مسلح به تجهیزات نظامی کرد و به نبرد علیه نیروهای ایران فرستاد.


در 1991، این گروه جهت سرکوب قیام های شیعیان و کردها در جنوب عراق و قیام های کردهای شمال عراق با حکومت عراق همکاری کرد. از آن پس مجاهدین خلق به نقش خود به عنوان سرویس های امنیتی داخلی حکومت عراق ادامه دادند. در 1992، مجاهدین حملات تقریباً همزمانی را به 13 پایگاه و یا سفارت ایران در کشورهای مختلف پیش بردند تا اعلام کنند که توانایی اقدام به عملیات های گسترده در خارج کشور را نیز دارا هستند. در سال های اخیر مجاهدین خلق مأموران کلیدی نظامی را هدف قرار داده است و در آوریل 1999 فرمانده ی کل نیروهای مسلح را به قتل رساند. در آوریل 2000 مجاهدین تلاش کردند فرمانده ی مقر نصر را به قتل برسانند. روند معمول عملیات های ضد ایرانی در طی عملیات بهمن بزرگ در فوریه ی 2000 افزایش یافت  ،در این هنگام گروه  ده ها حمله علیه ایران انجام داد. در سال های 2000 و 2001 غالباً در عملیات های خمپاره ای و حملات  جنگ و گریز به پایگاه های نظامی ایران و واحدهای قضایی و ساختمان های حکومتی نزدیک مرز عراق و ایران شرکت داشتند.


هر چند که تروریسم مجاهدین در ایران از پس از سال 2001 رو به کاهش بوده است. از زمان پایان جنگ ایران – عراق تاکتیک های راستای مرزی مجاهدین تقریباً هیچ دستاورد نظامی نداشته و کهنه و پیش پا افتاده شده است. فعالیت های یاغی گرایانه ی مجاهدین در تهران، بزرگ ترین موضوع امنیتی رهبریت ایران را تشکیل می دهد. برای نمونه درماه فوریه ی سال 2000، مجاهدین حملات خمپاره ای علیه مجموعه ی رهبری در تهران انجام داد که ساختمان های دفاتر ولی فقیه و ریاست جمهوری را هدف قرار داد.


پس از سقوط رژیم صدام، دولت بوش به مجاهدین شرایط پناهندگی اعطا کرد و در عین حال اصرار می کند که از آن ها محافظت نمی کند و اکنون طبق گزارشاتی به دنبال استفاده از اعضای این گروه به عنوان مبارزان غیررسمی علیه ایران است.


اگر این گزارشات صحیح باشد ، اکنون ما این تروریست ها را در عملیات هایی علیه ایران استخدام می کنیم. فرض بر این است که ما به عراق حمله کردیم، چرا که، جدای از اخبار کذب سلاح های کشتار جمعی و روابط اساساً کذب با القاعده ، صدام یک دولت حامی ترور بود. اکنون ظاهراً ما حمایت ا زگروهی را به عهده گرفته ایم که چندی پیش تنها و بزرگ ترین گروه تروریست مورد حمایت صدام بود!!! چنان چه گزارش Raw story عنوان می کند: منبع اطلاعاتی گفته است : این افراد عجیب هستند. نخست من تصور کردم که منبع به مجاهدین برمی گردد، اما با تعمق بیش تر دریافتم که به نظر می رسد منظور وی صاحب منصبان بوش است که در رویای استفاده از این گروه هستند!!


به عقیده ی من، وزارت امور خارجه کار خوبی کرد که صدور گزارش سالانه اش درباره ی الگوهای تروریسم جهانی را متوقف کرد، در غیر این صورت ما احتمالاً باید خودمان را نیز به عنوان دولت حامی تروریسم معرفی می کردیم.


* گزارش سالانه ی وزارت امور خارجه پس از آن که گزارش های افزایش چشم گیر حملات تروریستی در پی حمله به عراق را ذکر کردند، متوقف شد و گزارشات گذشته، اکنون دیگر در وب سایت وزارت امور خارجه قابل دسترس نیستند.  

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا