مزدور و همکار ساواک شاه، که از اعدام جسته بود

سی ام دی ماه 1357، مسعود رجوی کروکی کش و همکار ساواک شاه ، پس از مجاهدت های بیشمار مردم ایران و نثار خون های فراوان پای درخت آزادی ، سوار بر موج انقلاب مردم ایران، این فرصت را یافت تا از زندان آزاد شود، او که بار سنگین خیانت به مرکزیت سازمان را به دوش می کشید، تنها فردی بود که بدلیل همکاری های گسترده با ساواک شاه و لو دادن منزل بنیانگذار سازمان ، محمد حنیف نژاد، از اعدام جسته بود.

همیشه برایم این سئوال مطرح بود که چرا با وجود حضور کادرهای انقلابی مثل موسی خیابانی، چطور مسعود رجوی رهبر سازمان شد؟ از آنجائی که زندان های سازمان در پادگان اشرف را از سر گذرانده بودم و پی به ماهیت کثیف سازمان مسعود برده بودم و دیگر حنایشان برایم رنگی نداشت، هرگز قبول نداشتم که مسعود رجوی رهبری انقلابی است. شک نداشتم که او سارق جایگاه رهبری سازمان است. تمامی انحرافات سازمان نیز سرچشمه در افکار مالیخولیائی او دارد.

در یکی از نشست های مسعود در پادگان اشرف، من که از تاریخچه سازمان اطلاعات دقیقی نداشتم، از تعریف و تمجید های برخی از سردر آخورهای رجوی ، برخی اطلاعات غلط و غلو شده را می شنیدم. مثلا عباس داوری داستانی سرتا پا مسخره را بیان می کرد که محمد حنیف نژاد قبل از رفتن برای اعدام از طریق مورس ، رهبری سازمان را به مسعود رجوی سپرده بود! این قلب واقعیت کردن و چاپلوسی هم ، عجب به مذاق مسعود رجوی خوش می آمد و سرتاپا شرم و حیا می شد!

جریان رهبر شدن مسعود رجوی ، اما از زبان خود او :

مسعود رجوی :
بعد، ما را به قزل قلعه و مجدداً به اوین و سرانجام به زندان فلکهٴ شهربانی (کمیته مشترک ضد خرابکاری) بردند. من یک شب در زندان فلکه بودم، بچه‌ها( همه مجهول الهویه ) از دیوار صدایی شنیدند و مرا صدا کردند و گفتند محمدآقا می‌گوید بگو فلانی(مسعود رجوی ) زود بیاید. معلوم شد که صدا مورس بوده، ولی نه مورس معمولی که مثلاً با انگشت به دیوار می‌زدیم. فلزی بود که به دیوار می‌خورد و بعد صدا گفته بود که من محمد حنیف هستم. پرسیدیم که شما این جا چه می‌کنید؟ گفت دست و پایم بسته است،( با دست و پای بسته چطور از پشت دیوار رهبری سازمان را به مسعود سپرده بود؟ ) آورده‌اند بالای سر مهدی رضایی، ولی گفتم که او را نمی‌شناسم. بعد در همان جا به من ابلاغ مسئولیت کرد و از من تعهد گرفت و البته حسرت دیدارش دیگر بر دلمان ماند؛ چون چند هفته بعد، خبر شهادتش را شنیدیم.( البته الان که گوینده فوت کرده است و هیچ شاهدی وجود ندارد ، مسعود رجوی هرچه می گوید ، بقیه باید باور کنند، مخصوصا که بساط زندان انفرادی و شکنجه نیز در هنگام بیان صحبت ها در پادگان اشرف فراهم بود).

سپس همه باید می گفتیم :
” جاوید مسعود ” .

اما از منابع مستند و متقن آخرین پیام محمد حنیف نژاد چینن بوده است و هرگز نامی از مسعود رجوی و ابلاغ مسئولیت به او وجود نداشته و ندارد:

محمد حنیف‌نژاد در آخرین پیام خود چنین گفت:
«انقلابیون و پیشتازان خلق همچون چراغی نورافروز، خود می‌سوزند تا روشنی‌بخش حیات انسانهای دیگر باشند. بهمین دلیل آنها را می‌توان نمونه و تبلور آرمانهای انسانی خلق دانست و آنها را سمبل، راهنما و روشنی‌افروز طریق نجات محرومان شمرد… به هرحال رمز پیروزی ما در حفظ وحدت دائمی سیاسی و تشکیلاتی گروه است که در مساعی زیر متجلی می‌گردد: ۱ـ وحدت تشکیلاتی ۲ـ وحدت استراتژیک ۳ـ وحدت ایدئولوژیک، به این ترتیب تنها ضامن پیروزی، حفظ دقیق اصول راجع به وحدت است که تنها و تنها از طریق اصل انتقاد و انتقاد از خود و اصل ادامه بقاء پیشتاز حفظ می‌شود.

متن بالا ، آخرین متن منتسب به محمد حنیف نژاد است .

حال از صبح تاشب ، مزدوران و مواجب بگیرانی چون: علی خدائی صفت، محمود عطائی ، محمد حیاتی و محمد علی جابرزاده و … که برخی در کنار رهبر خود مرحوم شده اند، بگویند و نقل قول کنند و بنویسند و ملیجک بازی در بیاورند و پشتک و وارو بزنند، واقعیت این است که مسعود رجوی رهبر دیکتاتور و خودمنتسب سازمان، رهبری سازمان را ربوده است و عامل تمام اعمال تروریستی و جنایات علنی و غیر علنی این سازمان است.

همچنین جا دارد مطلبی را نیز اینجا یادآوری کنم، در همان پروسه در سازمان تمام زندانیان آزاد شده و پیوسته به سازمان ، زیر ضرب تشکیلات بودند که در زندان چه خیانتی کردند که اعدام نشدند؟ همه ی آنها باید اعتراف می کردند که با وزارت اطلاعات و بازجویان همکاری کامل کردند و از اعدام رهائی یافتند. اما در این میان کسی جرات نداشت بپرسد که مسعود رجوی در زندان شاه ، چه خیانت هائی را مرتکب شده است ؟ که همه ی یاران او و مرکزیت سازمان اعدام شدند جز مسعود رجوی …
ای کاش مسعود رجوی، این شرافت و غیرت را داشت که همان سال 1350 بعد از دستگیری ، اعدام می شد و لااقل نام نیکی از او بجا می ماند . . .

محمدرضا مبین

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا