برخی از پایه ای ترین حقوق انسانی که در مجاهدین خلق ممنوع است – قسمت دوم

در قسمت قبل گفتم که رجوی برای رسیدن به اوهامی که در سر دارد از اعضای مجاهدین خلق به عنوان ابزار سوء استفاده می کند و با آنان مثل برده رفتار می نماید. رجوی و مریم قجر اعضا را در یک محیط بسته، محدود کرده و آنها را از پایه ای ترین حقوق انسانی شان محروم نمودند. در قسمت قبل به ممنوع بودن ازدواج و ممنوع بودن تماس و دیدار با خانواده برای اعضای مجاهدین خلق اشاره کردم. در این قسمت به دو محدودیت دیگر اشاره می کنم.

ممنوع بودن دسترسی به وسایل ارتباطی

در فرقه مجاهدین خلق تلفن و اینترنت ممنوع است مگر برای مصارف و بهره گیری جهت منافع رجوی و آن هم در شرایط مشخص و محدود و به صورت جمعی و کنترل شده. در گذشته که اینترنت و موبایل هنوز رایج نبود و اصلی ترین وسیله ارتباطی تلفن و نامه بود، اعضای مجاهدین خلق از دسترسی به این وسایل ارتباطی منع بودند و نمی توانستند با خانواده هایشان در ارتباط باشند. رجوی و مریم قجر با ایزوله کردن اعضا و قطع ارتباط آنها از دنیای بیرون از تشکیلات، زمینه را برای مغزشویی ها آماده می کردند.
تا اوایل دهه 80 و قبل از سرنگونی صدام، بسیاری از اعضای مجاهدین خلق از وجود وسایلی همچون موبایل بی اطلاع بودند. در آن زمان تلفن ها، تلویزیون هایی که به آنتن ماهواره وصل بودند و کامپیوتر هایی که به اینترنت متصل می شدند در اتاقهای خاصی نگهداری می شدند و افراد مشخصی به این اتاق ها تردد داشتند و ورود دیگران به این امکان ممنوع بود. حتی بعد از اینکه رجوی فهمید بدون کامپیوتر دیگر نمی توان کار کرد و برای پیشبرد مقاصد خود آموزش کامپیوتر در دستور کار نیروهای سازمان قرار گرفت نیز دسترسی به اتاق کامپیوتر آن هم کامپیوتر هایی که اصلاً به اینترنت وصل نبودند محدودیت داشت.

ممنوع بودن دسترسی به وسایل ارتباط جمعی

بی خبر و ناآگاه نگه داشتن اعضا

علاوه بر وسایل ارتباطی امکان دسترسی به وسایل ارتباط جمعی هم در مجاهدین خلق وجود نداشت و تنها وسیله ارتباط جمعی که مجاز بود، تلویزیون هایی بودند که در سالن های غذاخوری هر مقر قرار داشتند و هنگام وعده های غذایی روشن می شدند. این تلویزیون ها مدار بسته بودند و به یک اتاق در همان سالن غذاخوری که به آن اتاق فرهنگی گفته می شد وصل بودند. در گذشته از طریق دستگاه ویدئو و بعدها از طریق کامپیوتر برنامه های مشخص شده ای که اعضا باید در هنگام وعده های غذایی ببینند از این تلویزیون ها پخش می گردید. در زمان صبحانه معمولاً کارتون تام و جری یا سرودهای مجاهدین پخش می شد. در هنگام ناهار اخبار رادیو مجاهدین پخش می گردید و زمان شام اخبار تلویزیون مجاهدین و مصاحبه مسئولین مجاهدین یا اعضای شورا با تلویزیون سازمان پخش می شد. برخی اوقات نیز سرودهای مصور پخش می کردند.

کاربرد دیگر تلویزیون های مدار بسته این بود که وقتی تماشای نوار نشست رجوی یا مریم قجر در دستور کار قرار داشت، همه اعضا در سالن جمع می شدند و نوار آن نشست را از تلویزیون های مدار بسته سالن تماشا می کردند.

با توجه به اینکه رادیو وسیله کوچکتری بود و می شد آن را مخفی کرد و همچنین امکان دسترسی به اخبار بوسیله آن راحت تر بود، داشتن رادیو و گوش کردن به آن ممنوع شد و چنانچه از کسی رادیو می گرفتند به شدت با او برخورد می شد. یک تابلو اعلانات نیز در هر سالن غذاخوری وجود داشت که روی آن بولتن خبری را قرار می دادند. در این بولتن اخبار مورد نظر رجوی و یا اخبار تحریف و سانسور شده که سمت و سوی مشخصی داشت درج می گردید. این اخبار طوری تنظیم می شدند که با تحلیل ها و خواسته های رجوی همخوانی داشته باشد. مثلاً قبل از حمله دوم آمریکا به عراق، رجوی برای آن که تن به خارج شدن از قرارگاه ندهد – چون می ترسید اعضای ناراضی فرار کنند – مدعی بود که آمریکا به عراق حمله نخواهد کرد. در نتیجه تنها اخباری در بولتن خبری درج می گردید که با تحلیل او همخوانی داشت و اخباری که خلاف این تحلیل بودند در بولتن درج نمی شدند.

البته خواندن همان بولتن هم در بسیاری اوقات برای اعضا غیر ممکن بود چرا که بیشتر افراد بدلیل نداشتن وقت و یا خستگی زیاد نمی توانستند آن را مطالعه کنند و به ندرت کسی برای خواندن بولتن کنار تابلو اعلانات می ایستاد.

در قرارگاه جهنمی اشرف روزنامه و مجله ای وجود نداشت. تنها نشریه موجود، نشریه خودشان بود.

تا سال 71 یک کتابخانه عمومی در قرارگاه اشرف وجود داشت که به جز کتاب های سازمانی کتاب های دیگری هم در آن بود اما در آن سال جمع شد. کتاب های سازمانی به این دلیل جمع شدند که در برخی از آنها مطالبی وجود داشت که با گفته های روز رجوی اختلاف 180 درجه داشتند و چنانچه آنها را کسی مطالعه می کرد دچار تناقض می شد. مثلاً آنچه که قبلاً درباره مبارزه با امپریالیسم و آمریکا می گفتند با گفته ها و کردارشان کاملاً در اختلاف بود و یا مطلبی که درباره رژیم بعث عراق گفته بودند با مزدوری شان برای صدام اختلاف داشت. از سال 71 در سالن غذاخوری هر مقر یک کتابخانه بسیار کوچک وجود داشت که تعداد محدودی کتاب ها و نشریات مجاهدین و شورا در آن قرار می گرفت. هر چند به این دلیل که وقت اعضا را با کار پر می کردند و آنقدر با کار، بیگاری و نگهبانی اعضا را خسته می کردند که نه تنها کسی فرصت مطالعه نداشت بلکه خستگی اجازه مطالعه را هم نمی داد.

ادامه دارد…

ایرج صالحی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا