گروهی که سالها پیش، بعد از خلع سلاح، اسلحه را فقط در عکس یادگاری و بازیهای ویدیویی دیده است، حالا آنقدر با جنگافزار بیگانه شده که برای یک کلیپ کوتاه از تیراندازی هوایی به رسم شادی در یک عروسی، آن هم با کلاشینکف، صفحات خبری شان، خبر فوری صادر میکنند که پدافند هوایی در زاهدان […]
گروهی که سالها پیش، بعد از خلع سلاح، اسلحه را فقط در عکس یادگاری و بازیهای ویدیویی دیده است، حالا آنقدر با جنگافزار بیگانه شده که برای یک کلیپ کوتاه از تیراندازی هوایی به رسم شادی در یک عروسی، آن هم با کلاشینکف، صفحات خبری شان، خبر فوری صادر میکنند که پدافند هوایی در زاهدان فعال شد!؟
یعنی به همین زودی، صدای تقتقتق کلاش، برایشان مترادف شده با بومبوم توپ پدافند! لابد فردا اگر کسی در کوچه ترقه ترکاند، گزارش میدهند:
رزمایش موشکی آغاز شد.
اینها که زمانی ادعای «ارتش آزادیبخش» داشتند، امروز به جایی رسیدهاند که فرق بین شلیک شادی عروسی و رگبار ضدهوایی را تشخیص نمیدهند. احتمالاً اگر روزی به سفرهی هفتسین هم برسند و کسی فشفشه روشن کند، تحلیل کارشناسیشان این خواهد بود:
ایران سامانه لیزری جدید رونمایی کرد!
واقعاً باید گفت، فاصلهی این دوستان از «میدان جنگ» به قدری زیاد شده که اگر یک بچه دبستانی با تفنگ آبپاش کسی را نشانه بگیرد، بیانیه میدهند:
نیروهای مسلح ایران مجهز به سلاح شیمیایی شدند!
خلاصه، روزگار برای سازمان مسعود طوری گذشته که دیگر صدای دیگ بخار سماور هم میتواند برایشان «انفجار موشکی» تعبیر شود.
این وسط، تنها کسانی که لذت واقعی بردند، همان مهمانهای عروسی زاهدان بودند که تا صبح رقصیدند؛ و تنها کسانی که گیج شدند، همانهایی بودند که فکر کردند هر کلاشِ عروسی، یک پدافند مرزی است!

