پنجشنبه, ۲۷ آذر , ۱۴۰۴
حمید رضا دخترت چشم به راهت می باشد 30 تیر 1398

حمید رضا دخترت چشم به راهت می باشد

نامه اقدس بندی به فرزندش حمید رضا نوری اسیر در فرقه رجوی فرزند عزیزم سلام! من مادرت هستم. نمی دانی که چقدر دلم برای شما تنگ شده است. همیشه دعا می کنم که هر چه زودتر به آغوش گرم خانواده برگردی. من و پدرت سنی از ما رفته. پدرت همیشه به یاد شماست و می […]

آقای دکتر ظریف صدای ما را به گوش جهانیان برسانید 27 تیر 1398

آقای دکتر ظریف صدای ما را به گوش جهانیان برسانید

درخواست خانواده های گلستانی آسیب دیده از فرقه رجوی از وزارت امور خارجه سران فرقه رجوی که خیانتهای آنها در طول 40 سال انقلاب بیشتر از چند جلد کتاب به ثبت رسیده ، همچنان بعد از اخراج از عراق به آلبانی، به اعمال ضد انسانی خود مبنی بر زندانی نمودن ذهن و جسم انسانها مبادرت […]

نامه خانم طاهره رضایی به فرزندش حسن رضایی اسیر در فرقه رجوی 22 تیر 1398

نامه خانم طاهره رضایی به فرزندش حسن رضایی اسیر در فرقه رجوی

حسن جان سلام!خیلی دلم برای شما تنگ شده. خیلی وقت است صدای تو را نشنیده ام. چکار کنم هر چه باشد اولاد منی و من هم یک مادر که تحمل دوری فرزندش را ندارد. همیشه دعا می کنم و از خدا می خواهم که تو را ببینم. چندین سال دوری از مادر؟! فقط خدا می […]

می دانی چقدر دلم برایت تنگ شده؟ 20 تیر 1398

می دانی چقدر دلم برایت تنگ شده؟

نامه خانم گل ریزان به برادرش عباس گل ریزان اسیر در فرقه رجوی عباس جان سلام! من خواهرت هستم سلطان، می دانی چقدر دلم برایت تنگ شده؟ چندین سال است شما را ندیدم. وقتی گذشته ها را بیاد می آورم آهی می کشم و با خودم می گویم خدا لعنت کند کسی که ما را […]

خانواده ات نمی تواند بی خیال تو شود 20 تیر 1398

خانواده ات نمی تواند بی خیال تو شود

نامه آقای علی نجفی به برادرش محمد جعفر نجفی سلام! برادر جان محمد جعفر امیدوارم حال شما خوب باشد. این چندمین نامه ایست که برای شما می نویسم و متاسفانه تا به حال جواب هیچ یک از نامه های مرا ندادی. من، پدر و مادر و خواهرانت دلمان برای شما تنگ شده. خودت خبر داری […]

این چه سازمانی است که اجازه یک تماس تلفنی را به تو نمی دهد ؟ 17 تیر 1398

این چه سازمانی است که اجازه یک تماس تلفنی را به تو نمی دهد ؟

با سلامی دوباره به برادر خوبم محمد مهدی ثابت رستمی که امیدوارم حالت خوب باشد ما که از دوری تو حالی نداریم و همیشه پدر و مادرم سراغ تو را می گیرند. این چه سازمانی است که حتی اجازه یک تماس تلفنی را به تو نمی دهد ؟ در حالی این مطلب را برای برادر […]

محمد جان بابا خیلی چشم براهته 15 تیر 1398

محمد جان بابا خیلی چشم براهته

پیام کوتاه مهربانانه خواهری دردمند و چشم انتظار به برادر اسیرش محمد تقی یوسفی سلام به روی ماه داداش مهربانم، من خواهر کوچکتر شما آمنه هستم قربونت برم. ما هر لحظه منتظر آمدن تو هستیم و برای درآغوش کشیدنت لحظه شماری میکنیم.داداش جان قربونت برم، فدات شم این همه دروغ از رجویهای شیاد شنیدی بس […]

خانواده ها از صلیب سرخ چه درخواستی دارند؟ 11 تیر 1398

خانواده ها از صلیب سرخ چه درخواستی دارند؟

نامه خانواده های اسیران جنگی گرفتار در فرقه رجوی به صلیب سرخ جهانیریاست محترم سازمان صلیب سرخ جهانی احتراما، باستحضار میرساند خانواده هایی که اسامی آن ها پیوست این نامه می باشد، وابستگانی همچون پدر، برادر و فرزندانی را در کشور آلبانی دارند که اینک قریب به سه دهه از انتقال غیر قانونی آنها، توسط […]

از اینکه مانع تجمع تروریست ها شدید سپاسگزاریم 09 تیر 1398

از اینکه مانع تجمع تروریست ها شدید سپاسگزاریم

نامه شماری ازخانواده های چشم انتظار گیلک به رئیس جمهور فرانسه با تقدیم احترام خدمت گرامی امانوئل مکرون رئیس جمهورفرانسه ابتدا به ساکن بخاطر ممانعت شما ودولت فرانسه از اجتماع گروه تروریستی رجوی که قرار بود در17 ژوئن همچون 15 سال گذشته در ویلپنت پاریس به نمایش گذاشته شود، ممنون ومتشکریم وشادمانیم که درپس مقابله […]

برادرم سی و یک سال است که اسیر دست مجاهدین است 02 تیر 1398

برادرم سی و یک سال است که اسیر دست مجاهدین است

اواخر خرداد سال 67 برادرم حسن شعبانپور که آن موقع در جبهه مهران سرباز بوده و برای میهنش می جنگید توسط نیروهای تروریستی رجوی در شهر مهران دستگیر شده و به قرارگاه اشرف برده شد. باید گفت که عملیات چلچراغ با هماهنگی ارتش عراق انجام گرفت تا نیروهای سازمان بتوانند بر شهر مهران تسلط پیدا […]

ادی راما به تعهدات دولت آلبانی عمل کند 27 خرداد 1398

ادی راما به تعهدات دولت آلبانی عمل کند

بیانیه ی گروهی از خانواده های اسرای رجوی در آلبانی این نخست وزیر حامی رجوی درحالی که به رجوی اجازه میدهد فرزندان ما را در قلعه ی مانز آلبانی ودرشرایط خفت بار وایزوله شده نگهدارد ، دراظهار نظری که در رسانه های باند رجوی منتشر شده و در سطح قد وقامت او نیست ، گفته […]

نامه بهروز دهدشت نیا به برادرش بیژن اسیر در فرقه رجوی 26 خرداد 1398

نامه بهروز دهدشت نیا به برادرش بیژن اسیر در فرقه رجوی

سلام بیژن جان خوبی؟ من وبقیه خانواده حسابی دلمان برایت تنگ شده. سالها گذشت اما کماکان ازتو خبری نداریم. چقدر این سالها بدون تو برما سخت گذشت. بیژن جان وقتی شما در عراق بودید چندین بار آمدم جلوی درب اشرف ولیبرتی و اسمت را صدا زدم اما دریغ از یک جواب! می دانم که فریادم […]

blank
blank
blank