نامه سرگشاده به پرزیدنت بوجار نیشانی
لازم به ذکر است، گردهمایی سالیانه مجاهدین در ویلپنت پاریس به گرامیداشت سالروز خشونت و اعلام مبارزه مسلحانه در ایران است که طی ۳۴ سال اخیر دهها هزار تن از جوانان ایرانی از هر دو طرف و بدون هیچ دستاورد سیاسی به خاک و خون کشیده شدند که هم اکنون رهبران و تبلیغاتچیهای مجاهدین با پاسداشت این روز و به ویژه دعوت از مهمانان و مقامات سیاسی و هنری، در صدد معکوس و مفید جلوه دادن رویداد فوق هستند.
آقای بوجار نیشانی، در تصمیم خود برای شرکت در گردهمایی مجاهدین تجدید نظر کنید
آیا واقعا ما باید باور کنیم که همکاران شما سوابق این فرقه تروریستی را به اطلاع شما نرسانده اند؟ آیا به اطلاع شما نرسانده اند که سازمان مجاهدین خلق که یک گروه ایرانی هست، ولی ۹۰ در صد صندلی های سالن ویلپن پاریس را با استخدام آدم های اجاره ای از کشورهای لهستان و چک و پناهنگان آفریقایی پر می کند؟
نامه به زنان عرب شرکت کننده در شوی مریم رجوی
اینجانب از بیش از بیست و پنج سال پیش در بخش روابط با عراق در سازمان به عنوان مترجم ارشد همۀ نامه ها و بیانیه ها و اسناد و نوشته ها و کتابهای رهبری و اطلاعیه ها و نشریات سازمان کار می کردم از جمله ترجمۀ بسیاری نامه ها و بیانیه ها و حتی مصاحبه های از قبل آماده شده به زبان فارسی!! به علاوۀ بیانیه های جعلی با ادعای امضای میلیونها عراقی!! که تماما به فارسی نوشته می شدند و من آنها را به عربی ترجمه می کردم!!، همچنین دخالتهای آشکار رهبری سازمان در اوضاع عراق برای تشدید اختلاف و تعمیق شکاف بین لیست العراقیه (اپوزیسیون عراق) و دیگر جریانها.
نامه شکایت به قاضی ضد تروریسم پاریس ضمیمۀ پروندۀ تروریستی فرقه رجوی شد
من و تعدادی از دوستانم از اعضای جدا شده از سازمان مجاهدین در تاریخ ۷ مه ۲۰۱۵ همزمان با دادگاهی شدن مهدی ابریشمچی، یک اکسیون قانونی در میدان سن میشل در حمایت از اقدام دادگاه برگزار کردیم. صبح روز۷ مه قبل از برگزاری اکسیون ما مسئولین سازمان مجاهدین تحت نام جعلی (گروهی از پناهندگان سیاسی ایرانی در پاریس) اطلاعیه هایی سراسر دروغ وتهمت بر علیه من و تعدادی از دوستانم در محل برگزاری اکسیون و متروی نزدیک آن چسبانده بودند که بلافاصله به مامورین امنیتی حاضر در صحنه اطلاع داده شد. همین روز تعدادی از نفرات سازمان مجاهدین به اقای منصور نظری در …..تهاجم نمودند که به شدت مجروح شد چهار روز بعد افرادی از سازمان مجاهدین در حومه پاریس وارد آپارتمان آقای علی حسین نژاد از اعضای سابق سازمان مجاهدین شده و اقدام به پخش تعدادی از این اطلاعیه ها بر علیه وی می کنند.
شاکیان خصوصی مهدی ابریشم چی
ابریشم چی با ارسال نشریات وسایر جراید فرقه اش به داخل کمپ اسرا شروع به تبلیغات دروغین مبنی بر اینکه او قصد دارد آنها (اسرا)را آزاد کند کرد واز این طریق با فشار ماموران عراقی عده ای از اسرا را مجاب و مجبور به مطا لعه اجباری نمود همین سناریو موجب شد صدام را متقاعد سازد که آنها سمپات او هستند و آمار قابل توجهی را به سرقت برد. البته این فروش اسیر از جانب صدام در قبال اطلاعات دهی وجاسوسی رجوی برای صدام محقق شد.
خدایا من فقط پدرم را می خواهم
درآن زمان من فقط یک سالم بود. پدرجان یک تابستان یک پائیز، زمستان و بهار کنارم بودی ومرا دیدی. پدرم دقیقا ً چهره ی آن زمان شما یادم نیست مهر ومحبت شمارا که مادرهمیشه از آن تعریف می کند احساس نکردم.وقتی کسی را در قلبت بی اندازه دوست داشته باشی آن هم تورا به همان اندازه دوستت خواهد داشت.پس مطمئن هستم همیشه دوستم داشتید ودارید چون من همیشه قلبم برای دیدن شما لحظه شماری می کند ومی تپد.
نامه ای از دلتنگی های خانواده نسبت به عزیزشان در لیبرتی
ماکه چیزی جز خبر سلامتی شما از او نمیخواهیم نه جانی هستیم نه خطرناک او فکر میکند که همه مثل خودش خطرناک و عقده ای هستند.اواز خانواده ها میترسد زیرا که خوب میداند این خانواده ها هستند که تا انتقام این سی سال سختی و دوری را از او نگیرند دست بردار او نخواهند بود و اورا روانه ی زباله دان تاریخ خواهند کرد.خواهر قشنگم تمام اعضای خانواده و فامیل جویای حالت هستند اگر فکر میکنی که فراموشت کرده ایم اصلا اینطور نیست تمام لحظه لحظه های این سال هارا با یاد تو گذرانده ایم حتی یک لحظه هم از یاد توغافل نبوده ایم بابا و مامان دیگر پیر شده اند و مثل قبلا نیستند افتاده شده اند وفکر نمیکنم که بتوانند به لیبرتی بیایند.
نامه انجمن نجات به سفیر سوئد در ایران
مقاماتی از کشور متبوعتان در ارتباط با نمایندگان مریم رجوی از رهبران MEKقرار گرفتهاند، در این رابطه بر اساس احساس مسئولیتی که داریم لازم است چند نکته ضروری را خاطر نشان کنیم: انجمن نجات همانطور که در نامههای قبلی عنوان شده بود، یک انجمن انساندوستانه، حقوق بشری است که در خدمت خانوادههای افراد MEK در ایران فعالیت میکند. لذا وظیفه خود میداند که هر چه بیشتر شما را نسبت به فعالیتها و عملکردهای سیاسی این سازمان آگاه سازد.
درد دلی با برادرم علی هاجری اسیر در فرقه رجوی
برادرخوبم مسئولان سازمان تورا مجبورکردند تا درقسمتی ازنامه ات به دروغ اززبان مادرمان درملاقاتی که سال 2005 با تو داشت حرف هایی بنویسی! نوشته بودی”مادرم قبل رفتن ازپیش من گفت هرکس مسیرخودش را دنبال کند،ویا آنچنان تحت تاثیر مناسبات پاک وانسانی مجاهدین!!قرارگرفته بود که موقع ترک اشرف خیلی هم خوشحال بود! راستی می دانی وقتی مادرمان ازملاقات با تو برگشت فقط فحش بود که نثاررجوی ودارودسته اش می کرد که چرا نگذاشته بودند ساعتی تنها با پسرش باشد ودرددل کند!
نامه ای به دخترم شکوه قاسمی اسیر در کمپ لیبرتی
در دام کسانی افتاده ای که حتی به تو اجازه نمی دهند برای خودت تصمیم بگیری آنقدر شما را شستشوی مغزی داده اند عواطف در شما خشک شده است شما را تبدیل کرده اند به چوب خشک. خدا لعنت کند کسانی که شما را به اسارت گرفته اند و ما پدر و مادران را داغ دار کردند شما از زندانی هم بد تر هستید زندانی حق و حقوقی برای خودش دارد حق تماس دارد حق مرخصی دارد و… شما در دام کسانی افتاده اید که شما را از انسانیت بدور کرده اند و برای منافع خودشان فقط از شما سوء استفاده می کنند امیدوارم روزی این را فهم کنی که بهترین دوران زندگی خودت را برای هیچ و پوچ به باد دادی یک مقدار به خودت بیا و چشمانت را باز کن ببین در چه دامی خودت را اسیر کردی
شکایت نامه خانواده عباسی به صلیب سرخ جهانی
امید دارم که شما بزرگواران در حق این دختر لطف نمایید و وی را به آغوش پدرو مادرش برگردانید. گرچه این جانب تاکنون بارها به درب کمپ اشرف رفته و چندین روز را در این مکان در پشت درب های بسته سپری کرده ام اما سرکردگان این گروه نه اجازه ملاقات و نه حتی یک دیدار از فرزندم مظفر عباسی را به من نداده اند و در حال حاضر فرزندم در کمپ لیبرتی در اسارت این فرقه می باشد.
بیانیه درمحکومیت آزار واذیت خانواده ها توسط باند رجوی
به خاطر فشارهای روحی وروانی که سران فرقه تا حالا به نفرات موجود وارد کرده اند پای هرکدام که به خارج برسد ویا از آن حصار رها شود هرنفر دشمن رجوی خواهد بود به همین خاطر رجوی دوست ندارد آنها به رهایی دست یابند.