آقای نادر مهدی پناه عضو پیشین «مجاهدین» از جهنم رجوی می گوید – قسمت اول
توضیحات سایت راه نو: آقای نادر مهدی پناه عضو پیشین مجاهدین است. وی در سال ۱۳۴۹ در یکی از روستاهای شهر میاندوآب بدنیا آمد. تحصیلات وی تا دوم راهنمایی است. وی از همان دوران کودکی با مشکلات فراوانی در محیط خانواده مواجه بوده و با فقر دست و پنجه نرم کرده است. گو اینکه پایانی […]
روزی که تلویزیون ایران را تماشا کردم
وقتی می گوییم خاطره ای از فرقه رجوی .. ما خاطرات خوبی در فرقه رجوی به یاد نمی آوریم. کل سالیانی که در فرقه رجوی بودیم خاطرات تلخ و سیاهی داشتیم. این خاطره که دارم می نویسم عقب ماندگی فرقه رجوی را نشان می هد که فرقه رجوی تحمل نمی کند یکی از نفرات تلویزیون […]
تورهای مختلف فریبکاری فرقه رجوی برای به دام انداختن افراد
در اردوگاه اسرای جنگی عراق شرایط سختی سپری می کردیم ، چشم اندازی هم برای آزادی زودرس نمی دیدیم مرتب دعا می کردیم که هرچه زودتر دوران سخت اسارت به پایان برسد گذشت تا اینکه روزی مسئول اردوگاه همه ما را صدا زد و گفت مسئولی از طرف سازمان مجاهدین خلق به اردوگاه آمده ومی […]
برای دردانه ی مردادماهی ام …
دردانه مرداد ماهی امروز ششم مرداد ماه سال هزار و سیصد و نود و نه شمسیه. چهل سال پیش در چنین روزی پنجمین فرزند یه خانواده متوسط شهری( با ریشه های روستایی) به دنیا اومد. مطابق قاعده این روزها بچه قبلی باید حسادت می کرد از تولد نوزاد جدید و خانواده باید براش یه هدیه […]
خاطرات عبدالرحمان محمدیان از اسارت در زندان های صدام و رجوی – قسمت ۳
نقطه عطف در پیروزی انقلاب بهمن 1357 این چند ماه کاروحشرونشر بامردم مرا دردمند و خشمگین کرده بود، در این مدت با چه دردها یی که آشنا نشدم! در هر خانه دردی بود و زخمی. بعض اوقات بغض می کردم، به گریه می افتادم از طرفی ترحم مرا برمی انگیخت و ازطرفی خشمی در درون […]
طلوع و غروب یک زندگی – قسمت هشتم
رجوی با انقلاب ایدئولوژیک در سال ۱۳۶۴ دو هدف را دنبال می کرد؛ تثبیت هژمونی خود بر تشکیلات به منظور انتقال بدنه سازمان از فرانسه به کشورعراق و اعزام نیروی هرچه بیشتر به منطقه برای کمک به صدام حسین. از سوی دیگر با توجه به اینکه جنگ در سال ششم خود قرار داشت و توازن […]
خاطرات غلامرضا شکری از زندان سازمان مجاهدین خلق، روزهای سیاه ـ قسمت دوم
بله در قسمت اول تا آنجایی رفتیم که به روز موعود رسیدیم در اواسط دیماه بود روز پنج شنبه در نزدیکی محل ورودی اف ام هشتم زمین فوتبال بود که آنهایی که دوست داشتند برای بازی میرفتیم. این با هوشنگ دود کانی که از فرماندهان کثیف فرقه هست بود برایم عجیب بود که چرا آمده! […]
گذری بر نشست های سال ۱۳۷۴ رجوی
در سال ۱۳۷۴ همه مشغول کارهای روتین بودند و مدتها بود که همه اعضا از نشست و غیره راحت بودند که به یک مرتبه خبر رسید که رجوی در بغداد نشستهای درونی را استارت زده است . در آن زمان فرقه را چهار قسمت کرده بودند مرکز 10 و 11 و 12 و ستادها . […]
خاطرات غلامرضا شکری از زندان سازمان مجاهدین خلق – روزهای سیاه – قسمت اول
زندانی که هیچ وقت باور نمی کردم دیماه سال ۱۳۷۳ تا ۱۷ اردیبهشت ۱۳۷۴ خاطرات زندان رجوی خائن تا کنون شاید خیلی ها به دنبال این بودند که یک مستندی از زندان رجوی بسازند و یا بازگو بکنند اما تا کنون کسی به دنبال آن نبوده و تمام این موضوعاتی که میگویم حاضرم در هر […]
خاطرات سعید باقری دربندی از شکنجه گاه اشرف در خاک عراق – قسمت دوم
توضیح: آقای سعید دربندی اهل شهرستان نقده از استان آذربایجان غربی، عضو پیشین مجاهدین است. وی در سال ۱۳۷۰ بطور غیر قانونی از مرزهای غربی کشورمان خارج و به مجاهدین در قرارگاه اشرف در خاک عراق پیوست. آقای دربندی بمدت ۱۳ سال از عمرش را در فرقه رجوی گذراند و نهایتا در سال ۱۳۸۳ تصمیم […]
اولین بیدادگاهی که در فرقه رجوی شاهدش بودم
سایت های خبری و ارگان های تبلیغاتی فرقه رجوی با استناد به این گفته گوبلز که دروغ هرچه بزرگ تر باشد باورش ساده تر است درطی هفته های اخیر به میدان آمده و به فحاشی واتهام زدن به ایرج مصداقی واسماعیل وفا یغمایی یکسره مشغولند و تا آنجا که برایشان امکان داشته تمامی اعضاء و […]
خاطرات غلامعلی میرزایی ـ قسمت هفدهم
در قسمت خاطرات 16 که در پایان آن خاطر نشان کرده بودم ما را به قسمتی که بعد متوجه شدیم لشکر 27 به اصطلاح گفته می شد بردند .در بدوورود یک تعداد زن ومرد که از قبل آن بدبخت ها را هم براساس برنامه ریزی قبلی آنجا منتظر گذاشته بودند تا زمانی که ما برسیم-همان […]