در روند اعلام پی در پی اخبار درگذشت اعضای مجاهدین خلق، این روزها خبر درگذشت محمدعلی شیخی موجی از شور و افتخار را در سران مجاهدین خلق برانگیخته است چرا که میان اعضا و هواداران خود، یکی از معدود چهرههای علمی و دانشگاهی را از دست دادهاند. به ادعای رسانههای مجاهدین خلق محمد علی شیخی […]
در روند اعلام پی در پی اخبار درگذشت اعضای مجاهدین خلق، این روزها خبر درگذشت محمدعلی شیخی موجی از شور و افتخار را در سران مجاهدین خلق برانگیخته است چرا که میان اعضا و هواداران خود، یکی از معدود چهرههای علمی و دانشگاهی را از دست دادهاند.
به ادعای رسانههای مجاهدین خلق محمد علی شیخی دانشجوی ممتاز رشته مهندسی معدن در دانشگاه تهران بود و فوق لیسانس و دکتری را خود در رشته مهندسی متالوژی از دانشگاه بیرمنگام لندن گرفت. او در سال 57 به ایران بازگشت و با موج انقلاب همراه شد. او در سمت استادیار در دانشکده فنی دانشگاه تهران مشغول به کار شد تا خرداد 60 که با آغاز جنگ مسلحانه مجاهدین خلق علیه حکومت ایران، همکاری با مجاهدین خلق را به ادامه زندگی طبیعی یک استاد دانشگاه ترجیح داد.
او پس از فرار از ایران و عضویت رسمی در تشکیلات مجاهدین خلق، برای سالها عنوان “مسئول کمیسیون دانشگاههای شورای ملی مقاومت” را به دوش میکشید بی آنکه هیچ اقدام عملی در این راستا انجام داده باشد. او نیز مانند بسیاری از اعضای شورای ملی مقاومت چون مهدی سامع، منوچهر هزارخانی و جلال گنجهای که معیشتشان در اروپا وابسته به عضویت در شورا و هوادارای از تشکیلات مجاهدین خلق بوده است، مجاب شده بود که در مناسبتهایی چون روز دانشجو گهگاه به بهانه بیانیهای، خاطرهای یا مصاحبهای در خدمت رسانه های مجاهدین خلق باشد.
او در گفتگویی که سال گذشته به مناسبت روز دانشجو با شبکه تلویزیونی مجاهدین موسوم به سیمای آزادی داشت، در بیان افتخاراتش از دوران همراهیاش با مجاهدین خلق به خاطر میآورد که با بدنامترین چهرههای تشکیلات مجاهدین خلق چون مهدی ابریشمچی و ابراهیم ذاکری همکلاسی بوده است.
بنابر منابع موجود، در پی پیوستن دکتر محمد علی شیخی به تشکیلات مجاهدین خلق و گریختن از ایران، علیرغم دارا بودن مدرک دکتری از یک دانشگاه معتبر اروپایی و اقامت در پاریس هرگز دیگر به حرفه استادی دانشگاه بازنگشت. به نظر میرسد که مقرری ماهانهای که بخش مالی ویژه سازمان مجاهدین خلق برای سمت پرطمطراق “مسئول کمیسیون دانشگاههای شورای ملی مقاومت” برای شیخی در نظر گرفته بوده است، کفاف یک زندگی مرفه در پاریس را میدهد.
مرحوم شیخی که مرگش موجب شده است مسعود رجوی از مخفیگاهش پیام صادر کند و او را چنین تعبیر کند که “نام سرخ مجاهدین همواره سرخترین بخش وجودش بود”، سرخترین بخش وجودش، در این حد بود که گاهگاهی زبانش یا قلمش را برای شورای ملی مقاومت خرج کند تا از منابع مالی بیپایان این تشکیلات همواره بهرهمند باشد.
او که در گفتگویش با سیمای آزادی قرار است از “نقش دانشجویان و دانشگاه در خیزشهای مردمی” سخن براند، تنها خاطرات شخصیاش به عنوان یک فعال دانشگاهی به چند صباحی تذریس در سالهای اولیه انقلاب خلاصه میشود در حالی که او بیش از 40 سال از عمر خویش را عضو شورای بی خاصیت ملی مقاومت بود.
شیخی تنها یک نمونه از بسیاری از اعضای شورای ملی مقاومت است که تحت عناوین دهان پرکن، تنها کارکردشان در طول سالها بیان خاطره و مرقوم کردن نامشان در پای بیانیههای تشکیلات مجاهدین خلق بوده است.
مزدا پارسی

