چه کسی مسئول مرگ ساکنان لیبرتی است؟

به دنبال اظهار نظر کمیسر عالی پناهندگان ملل متحد در باره سرنوشت ساکنان اردوگاه اشرف و شرایط کمپ لیبرتی، گشتاپوی گروه تروریستی مجاهدین، آشکارا بر اجباری بودن حضور ساکنان در این کمپ تأکید کرد و خروج اعضای این گروه از این مکان را «مرز سرخ» اعلام کرد. آنتونیو گوترز کمیسر عالی پناهندگان ملل متحد در بیانیه ای که در این باره از جانب وی انتشار یافته است بر موقتی و ترانزیت بودن کمپ لیبرتی و مطلوب ترین سطح وضعیت ساکنان آن به دلیل داشتن آزادی تردد درون این کمپ، تأکید می کند. متعاقب صدور این بیانیه، گشتاپوی گروه تروریستی مجاهدین به نیابت از رهبری این گروه، اعلام کرد که مسعودرجوی برخلاف روند نام نویسی سازمان ملل، اعضا را به دادن تعهد برای ماندن در آن اردوگاه مکلف کرده است و چنین تعهدی را مشخصاً در مقابل حفاظت بین المللی قرار داده است: «اخیرا برخی کارمندان کوبلر و کسانی که در یونامی و کمیساریا از او خط میگیرند این نغمه را ساز کرده بودند که گویا می توانند هرکس را که از خواست های آنان تبعیت نکند از حفاظت بین المللی محروم کنند.تهدیدها و دود و دمی که نتیجه معکوس داد. به ویژه که رهبر مقاومت در ۲۴ آبان امسال، به مناسبت دهمین سالگرد اتمام حجت ۲۴ آبان ۱۳۸۱ قبل از جنگ و اشغال عراق توسط امریکا ؛ در یک ابلاغیه همگانی، بار دیگر همه ساکنان اشرف و لیبرتی را که به خاطر ارتش آزادیبخش ملی ایران به عراق آمده بودند، مخَیّر و مکَلّف به ترک لیبرتی و اشرف کرده بود. تا اگر کسی مشتاق مجاهدت به هر قیمت، برای آزادی مردم ایران است، صرفنظر از تمامی سوابق و لواحق خود، دوباره تقاضا و ثبت نام کند.» اجباری بودن ارائه تقاضانامه برای ماندن در اردوگاه به طور مشخص در تعهدنامه ای که گشتاپوی مجاهدین از جانب ساکنان لیبرتی انتشار داده است، آشکارا تصریح و عیان شده است: "همه ساکنان لیبرتی و اشرف که این ابلاغیه را دریافت کردند بدون استثناء در همین برگه خاطر نشان کردند: «سازمان در مرحله جدید تاکید دارد و به من ابلاغ و تکلیف کرد در صورتی که تحمل سختی های مبارزه و جنگ سرنگونی با رژیم را ندارم، در اولین فرصت با دریافت کمک مالی به کمیساریا معرفی شده و لیبرتی را ترک کنم.»" اصرار برای نگه داشتن نیروهایی که 30 سال بدون هیچ دست آوردی به دنبال مطامع رهبری مجاهدین به عراق برده شده و به ورطه خیانت به کشورشان کشانده شده اند، تحت عناوینی چون «تعهد برای مبارزه » و سلب آزادیهای فردی آنان به اسم «وفاداری به تشکیلات» و زیرپانهادن حقوق فردی این اشخاص به بهانه « تحمل شرایط سخت مبارزه » و تشجیع برای پذیرش هرمحدودیت و اقدام غیرانسانی که از جانب رهبری این گروه اعمال شود تحت عنوان «تبعیت ایدئولوژیک»، نمونه محرزی از زندگی اجباری و سلب اختیار و انتخاب این افراد است. بر این اساس و به لحاظ حقیقی و حقوقی بایستی رهبری گروه تروریستی مجاهدین را مسئول اول و آخر هر اتفاقی که برای این افراد بیفتد، دانست و باید در مقابل به تهدید افتادن امنیت و سلامتی فیزیکی و روانی آنان پاسخگو باشند. اما برخلاف این واقعیت محرز، رهبری گروه تروریستی مجاهدین، پس از به قتل رساندن یکی از اعضای این گروه به نام بهروز رحیمیان به دلیل عضویت اجباری در تشکیلات مجاهدین و در نتیجه اجبار برای ماندن در آن کمپ، طلبکارانه انگشت اتهام را به سمت دولت عراق نشانه رفته تا رندانه و با فرار به جلو از زیربار مسئولیت شانه خالی کرده و از این رهگذر امتیازاتی هم بگیرد. پیام رذیلانه مریم رجوی در مرگ رحیمیان، شادمانی رهبری مجاهدین بخاطرموفقیت در نگه داشتن این افراد را به خوبی نشان می دهد و از گذشت این افراد از حقوق فردی شان در مقابل خواست های رجوی، بدون آن که کوچکترین مسئولیتی برعهده بگیرد، ابراز رضایت می کند: «او نیز هم چون بردیا مستوفیان که در نوروز 1391 تحت همین فشارها و رفتار وحشیانه به شهادت رسید، نمونه والایی از نسل مجاهدت و پایداری نسلی از جاودانه فروغهای راه آزادی مردم ایران است که بدون کمترین چشمداشتی همه سرمایه های انسانی و معنوی و مادی خود را برای رهایی و نجات ایران و ایرانی از سلطه فاشیسم مذهبی حاکم نثار کرده اند. » یک بار دیگر بایستی خطاب به مسئولان سازمان ملل و کمیساریای عالی پناهندگان یادآور شد و گفت که تا زمانی که فرصت ادامه کنترل تشکیلاتی ساکنان کمپ لیبرتی به رهبری شیاد مجاهدین به بهانه های گوناگون داده شود و از برخورد قانونی و عادلانه با گردانندگان این دار و دسته به هر دلیلی چشم پوشی شود، چنین فجایعی بسیار طبیعی است و همواره دولت عراق و سازمان ملل است که از جانب این گروه متهم خواهند شد.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا