فرقه ی رجوی همه ی فاکتورهای فرقه بودن را دارد

برای این که گروه یا دسته ای را فرقه بنامیم، باید جدای از مخالفت ها یا اعتراضات به بررسی ویژگی های فرقه و تطبیق آن با گروه مورد نظر بپردازیم تا به صورت علمی مشخص شود که آن گروه فرقه است یا نه؟

حال باید ببینیم ویژگی فرقه چیست و تا چه حد با گروه رجوی مطابقت دارد؟ براساس نظرکارشناسان ومحققان ویژگی های فرقه عبارتند از:

1-   اعضا در فرقه به ندرت زندگی اشتراکی دارند: در مورد گروه رجوی داشتن این ویژگی نیاز به آوردن استدلالات گوناگونی ندارد و انقلاب طلاق به دستور رهبری گروه و برنتابیدن زندگی مشترک برای اعضا با این بهانه که وجود آن مانع مبارزه است کفایت می کند، گرچه در این خصوص شواهد عینی و زنده از اعضای قدیمی و جدا شده ها بسیارند.

2-   از دست دادن قدرت انتخاب و اراده ی آزاد: با نگاهی به روابط درون گروهی حاکم بر این گروه به خوبی این مسئله ثابت می شود که افراد بر اساس برنامه ای دیکته شده عمل کرده و هیچ گونه اراده و قدرت انتخابی ندارند.، و مخالفان   دستورات رهبری در هر موردی با شکنجه، زندان، سرکوب، انواع تهمت ها و آزارها روبرو می شدند و می شوند و تهدیدهای پس از بریدن هر عضو و اتهام های واهی که به آنان وارد می شد و حتی عضویت آن ها با تکذیب روبرو می گشت، نشان از عدم آزادی اراده و قدرت انتخاب است.

3-   سرکوب تردید و مقاومت در برابر ایده های جدید، به وسیله ی سوء استفاده از احساس نیاز به تعلق: این بند بی ارتباط با دومورد قبل نیست. وقتی عضو قدرت انتخاب ندارد، مسلماً در هنگام ابراز تردید نسبت به فلان تصمیم و حکم رهبری گروه با سرکوب مواجه خواهد شد. در گروه رجوی سوء استفاده از احساسات به طرز فراوانی دیده می شود، چه در مرحله جذب و چه در ماندن عضو جذب شده. همچنان که قبل از 30 خرداد جذب ها به واسطه ی بیانات و برخوردهای احساسی صورت می گرفت و تمامی اعضا نیز از دم این تیغ گذر کردند و برای نگه داشتن اعضا همین الان هم از این مقوله بهره گیری می شود.

4-   ابتدا معرفی خود با نام مذهب و بعد رد ارزش های مذهبی: گروه رجوی خود را نه تنها به عنوان یک گروه مذهبی معرفی می نماید که خود را عین مذهب می داند در حالی که اساسی ترین اصول مربوط به مذهب ارائه داده خود ؛ یعنی، اسلام را زیر پا گذاشته و آن را به بهانه کهنه پرستی و بنیادگرایی ارتجاع و… نادیده گرفته و رد می کند! پرستش افراد، چیزی است که اسلام آن را نمی پسندد و در مقابل افراد و گروه هایی که حتی نسبت به بزرگ ترین آفریده ی خلقت؛ یعنی، رسول خدا (ص) و اهل بیت او، چنین کنند، می ایستد و آن را شرک می داند. اما در این گروه، رهبری آن و وصل به او در حد پرستش است و به مریم و مسعود چنان نسبت های القا شده ای می دهند که به هیچ کس داده نشده ،در تصمیم گیری ها رهبر گروه آشکارا اصل ازدواج را نفی و آن را توحش و جنسیت گرایی اعلام می کند و بر این حکم مذهبی دستور نسخ صادر نموده و خود را هم از پیامبر (ص) بالاتر می داند در حالی که همین دین از زبان پیامبرش بر عده ای که زنان خود را ترک کرده و تنها به عبادت پرداختند ،خشم می گیرد و پیامبر (ص) در مسجد میان مسلمانان اعلام می کند که این خلاف حکم خداست. پس می بینید که رجوی چگونه خود را نعوذلالله از خدا هم بالاتر می داند که فرمان او را نسخ می کند!!!

5-   تشویق به پذیرش کورکورانه و رد منطق از طریق آموزش های پیچیده: اطلاعات کورکورانه و بدون منطق چیزی است که در گروه رجوی به عنوان حل شدن در رهبری صورت می پذیرد،نفر باید هنگام دیدن مریم رجوی اشک بریزد و اکنون که مسعود رجوی جانش را در هنگامه ی خطر به دست گرفته و پا به فرار گذاشته حق هیچ سئوالی ندارد که چرا و چگونه؟! وقتی در زمان دستگیری مریم رجوی ،دستور خودسوزی داده می شود و اصولی ترین حق بشری که همانا حفظ جان است را زیر پا می گذارند، اعضا نباید سئوال نمایند، چرا این شکل اعتراض؟!

6-   نفی امور خصوصی: اعضا در گروه رجوی نه از اموال شخصی برخوردارند و نه حتی زندگی خصوصی دل خواه. آنان در جایی به نام اشرف محصور شده اند و باید با برنامه های از قبل اعلام شده، گرسنگی، مشقت، پا گذاشتن روی عواطف و… را تحمل نمایند.

7-     شعار دادن و سرود خواندن

8-     استفاده از لباس های یک شکل و یک رنگ

9-     اعتراف گیری

10- خراب کردن پل های گذشته

11- بزرگ کردن رهبر

12- ایزوله کردن

13- القای حس وابستگی به گروه

14- سئوال بی سئوال

15- احساس گناه(به قول خودشان بدهکار بودن به رهبری)

16- تخریب خانواده 

با نگاهی سطحی به عملکرد ها و فعالیت های رجوی در سال های گذشته به سرعت می توان متوجه وجود تمام این ویژگی ها در گروه شد، مسعود و مریم در طی سال ها با به راه انداختن انقلاب های ایدئولوژیک و آوردن بندهای مختلف یک یکی این رفتارها و صدها رفتار نا پسند دیگر را وارد گروه کردند تا افراد را از شخصیت واقعی خود دور کرده و در مقابل خود را به رویای خام قدرت نزدیک و نزدیک تر کنند. خاطرات اعضای جدا شده ی فرقه و افشاگری های آنان به خوبی فرقه بودن گروه را اثبات می کند.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا