مارک زنی و تعهد گیری از مسئله دارها در مناسبات مجاهدین خلق

در مناسبات سازمان مجاهدین خلق در دهه 60 واژه ای به نام “مسئله داری و بریدگی” وجود نداشت و به افرادی که مخالف بودند و یا با مناسبات و استراتژی و تاکتیک های سازمان راه نمی آمدند آدم های منفعل و یا پاسیو لقب داده می شد.

به مرور و بعد از عملیات فروغ جاویدان و آتش بس و شرایط نه جنگ و نه صلح و اثبات زائده جنگ بودن و با جذب گروه هایی از افراد پیوستی از مرزها و خارج کشور و همچنین اسرای پیوستی از عراق فضای فرقه ای شکست و آن دگماتیسم شدید فرقه ای به فضای بازتری تبدیل شد.

به همین دلیل تقابل ها در مقابل قوانین صرف تشکیلاتی و فرقه ای شروع شد و افراد به راحتی درخواست جدایی از فرقه را می دادند و اعضا به راحتی با مسئولین سازمانی دهن به دهن شده و در مقابل ضوابط پوشالی فرقه ای ایستادگی می کردند که این روال باعث جدایی تعداد زیادی از مناسبات رجوی شد.

در همین رابطه رجوی به ابزارهایی چون انقلاب و گسترش بندها و طلاق و فشارهای رنگارنگ پناه برد. هرکدام از ابزارها و تاکتیک های رجوی برای سرکوب افراد دارای مکانیزم های ریز و جزئیات پیچیده ای بود که بیشتر آنها تاکنون توسط خیلی از اعضا خارج شده از فرقه به طور مبسوط پرداخته شده است. در این مرحله واژه ای بنام مسئله داری رایج شد.

اما چند فاکت از این خزئبلات مارک زنی علیه مسئله داران برای سند گیری و فشار به خاطرم رسیده که فکر کنم کمتر به آن پرداخته شده است:

1-فرد مسئله دار را مسئول اسلحه خانه یگان می گذاشتند و در یک فرصت افسر امنیت یگان سلاح کمری و یا نارنجک دستی از اسلحه خانه بر می داشت البته با دستور و هماهنگی رده تشکیلاتی و سپس در آمارگیری فرد مسئله دار را زیر ضرب و فشار می بردند که نامبرده خائن و قصد ترور و خرابکاری علیه مسئولین را داشته و در نهایت از فرد مسئله دار در قبال بخشش او سندگیری و اعتراف به خیانت نکرده اش می گرفتند.

2-در عملیات های ایذایی مرزی فرد مسئله دار را حساب شده به اتاق بیسیم و ارتباطات مرز می کشاندند و وی را پشت دستگاه های بی سیمی شیفت موقت می گذاشتند و از وی مخفیانه عکس می گرفتند سپس مکالمات بیسیم های مرزی ایران را روی آن ضبط می کردند و نهایتأ فرد مسئله دار را متهم به ارتباط با رژیم ایران و خائن می کردند و مسئولیت خون کشته های عملیات را به گردن وی می انداختند و با این حربه از فرد سند و اعتراف و تعهد گرفته می شد.

3-مواردی بود که مقداری پول ایرانی و دینار عراقی در کمد فرد مسئله دار جاسازی می کردند و یک روز به مناسبت خاصی کمدها را در حضور ساکنان آن آسایشگاه بازدید نموده و پول را کشف و صورتجلسه و فرد مسئله دار را به اتهام جمع آوری پول ایرانی متهم به فرار و بردن اطلاعات به نزد رژیم ایران می کردند و از وی اعتراف و سندگیری می شد.

4-در سرویس های بهداشتی شعار علیه مسعود و مریم نوشته می شد و تا حدودی از خط افراد که در اختیار مسئولین بود تقلید می شد و در یک نمایش به هر عضو چند جمله می دادند که روی کاغذی بنویسند و همان نمونه را در حضور افراد با شعارهای نوشته شده مطابقت و با مارک زنی به اعضای مسئله دارمد نظر آنها را زیر فشار مجبور به اعتراف و سند گیری می کردند .

5-با تقلید از دست خط مسئله داران نامه های تهدید نوشته و لای دفتر نشست مسئولین زن گذاشته و در نشست یگان فرد مسئله دار را سوژه کرده و تحت عنوان نگارنده نامه تهدید به خواهران مسئول به مسئله دار انگ اخلاقی که در محتوای نامه می نوشتند زده می شد و او را اینگونه تخریب و مجبور به اعتراف و سندگیری می کردند.

عباس کرمی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا