
در قسمت قبل گفتم که برخلاف ظاهرسازی هایی که رجوی و مریم قجر می کنند و می خواهند خود را مخالف اعدام نشان دهند، اما واقعیت چیز دیگری است و آنها فقط بر حسب شرایط، نان را به نرخ روز می خورند و شرایطی که در آن قرار دارند آنها را مجبور کرده تا چنین ادعاهایی بکنند. سپس در بررسی مقطع پس از پیروزی انقلاب تا شروع اقدامات مسلحانه تروریستی با بیان چند نمونه نشان دادم که در آن مقطع رجوی و دستگاه تبلیغاتی مجاهدین خلق به شدت طرفدار اعدام بودند و در مواردی حتی دادگاه های انقلاب و مسئولین جمهوری اسلامی را بدلیل عدم تمایل به اعدام مورد انتقاد قرار می دادند.
مجاهدین خلق حتی در اطلاعیه های خود تهدید می کردند که اگر دادگاه انقلاب افرادی که مجاهدین خلق مجرم می دانند را اعدام نکند، “فرزندان راستین خلق” (عنوانی که آن زمان مجاهدین خلق خودشان را با آن توصیف می کردند) آن افراد را مجازات (اعدام) خواهند کرد. در این مطلب به مقطع دیگری اشاره می کنم.
دوم – پس از شروع اقدامات مسلحانه تروریستی در تابستان 1360 تا سرنگونی صدام
در این مرحله رجوی و دستگاه تبلیغاتی مجاهدین از “اعدام انقلابی” برای اقدامات تروریستی و راه انداختن کشتار استفاده می کردند. بعنی نه تنها مشکلی با اعدام نداشتند بلکه نوع “انقلابی” آن ابزاری برای پیشبرد خطوط ترویستی شان بود.
در زیر چند نمونه از انبوه نمونه های موجود در نشریاتشان که در زمان خود ارگان رسمی مجاهدین خلق بودند و مواضع آنها را انعکاس می دادند را ملاحظه می کنید:
نشریه اتحادیه انجمن های دانشجویان مسلمان (که آن زمان رسانه مجاهدین خلق بود) شماره 59 – 20 مهر 1361

نشریه مجاهد شماره 129 تاریخ 11 آذر 1361 صفحه 20

نشریه مجاهد شماره 130 تاریخ 18 آذر 1361 صفحه 7
در بخشی از مطلبی که درباره اقدام تروریستی و انتحاری که به دستور مسئولین مجاهدین خلق توسط یکی از نفرات آنها به نام گوهر ادب آواز برای ترور آیت الله دستغیب در شیراز صورت گرفت چنین آمده است:

همان شماره نشریه صفحه 16

نشریه مجاهد شماره 132 تاریخ 2 دی 1361 صفحه 6

همان شماره نشریه صفحه 8

همان شماره صفحه 28

نشریه مجاهد شماره 134 تاریخ 16 دی 1361 صفحه 21

ادامه دارد
ایرج صالحی