دوشنبه, ۱۷ آذر , ۱۴۰۴
دریغ ها و آرزوها 25 دی 1385

دریغ ها و آرزوها

خانواده آقای اکبر خسروی فرد مستقر در قرارگاه اشرف در نامه ای که برای وی نوشته اند از آرزوها و رویاهایشان و نیز دریغ ها و دغدغه هایشان سخن گفته اند و از اینکه بنا به اعمال محدودیت های غیراخلاقی از سوی دارو دسته رجوی طی سالیان دراز از دیدار و یا کوچکترین تماس با اکبر محروم مانده اند، شدیدا ناراحتی خویش را بیان می کنند. خانواده آقای اکبر خسروی با در هم ریختن قواعد نامتعارف و حاکم بر افکار زشت سردمداران فرقه تروریستی رجوی و بیان واقعیات زندگی خود و جامعه ای که در آن زندگی می کنند نکات تکاندهنده ای را مطرح می‌کنند که آدمی را به تاملی ژرف‌ فرو می‌برد و نه تنها مخاطب را از دنیای واقعی دور نمی‌کند بلکه چشمانش‏ را بر واقعیت‌ هایی باز می‌کند که در شرایط حاکم بر قرارگاه اشرف و مناسبات تشکیلات رجوی شاید بی‌توجه از کنارشان بگذرد.

نقش رجوی در تبدیل سازمان به یک فرقه 25 دی 1385

نقش رجوی در تبدیل سازمان به یک فرقه

جناب آقای مسعود بنی صدر نامه مفصل شما رویت شد. اهتمام شما بیش از هر چیز نشان از جدیت و احساس مسئولیت وافر در قبال معضل فرقه و رهایی از آن است. تلاش من بیش از هر چیز معطوف به این مهم است تا با این پدیده صرفنظر از هر واکنشی که مشخصا سازمان مجاهدین درباره آنها دارد به نتیجه گیری و در نهایت نجات افراد از این گونه انقیاد و و ابستگی فرقه‌ای و شبه فرقه‌ای شود. پیش از پرداختن به ادامه بحث لازم می دانم درباره نکته ظریفی که در ابتدای نامه تان اشاره کرده بودید به اختصار توضیح بدهم. شما نوشته بودید:

ما از فرقه جدا شده ایم آیا فرقه هم از ما جدا شده است 25 دی 1385

ما از فرقه جدا شده ایم آیا فرقه هم از ما جدا شده است

هادی عزیز سلام امیدوارم حالت خوب باشد. از تو خواهشی داشتم که ممنون می شوم که در صورت امکان پاسخ دهی،، زیرا واقعاً برای پیشبرد هدفی که در زیر توضیح داده ام به کمک های فکری و قلمی تو دوست عزیز نیاز است. احتمالاً از قسمت بالای سایت قلم متوجه شده ای که این سایت برای تقویت فرهنگ مدارا، و استراتژی”پرهیز خشونت” و همچنین ایجاد شرایط برای نقد سالم و دور از هیاهو در مورد” استراتژی مبارزه مسلحانه” و فرهنگ ناشی از آن هر هفته یک شعار محوری را در بالای سایت خود قرار می دهد تا از این طریق پرسش ها یی را در اذهان ایجاد کند. هدف این است که در این مسیر فرهنگ مبارزات صلح جویانه و دور از خشونت تقویت شود.

پاسخی از ابراهیم خدابنده 23 دی 1385

پاسخی از ابراهیم خدابنده

قبل از هر چیز از بابت نامه تان متشکرم. از قرار معلوم شما نمیخواهید وارد محتوای نوشته های این مدت من شده و آنها را بصورت استدلالی رد نمائید. بسیار خوب اشکالی ندارد. من تلاش میکنم که پاسخ به همین نامه شما را تا جایی که در عهده ام باشد بدهم. ابتدا لازم به ذکر است که من از سال 1359 با سازمان مجاهدین خلق کار میکردم و از سال 1364 به عضویت سازمان در آمدم. آشنایی من با سازمان و فعالیتم طی این مدت تماما در خارج از ایران و کارم عمدتا در امور تبلیغی و سیاسی بوده است. طی این سالیان بطور تمام وقت و بی وقفه و با بذل هرآنچه که داشته ام در خصوص” ظلم و جنایت صاحب خانه فعلی در حق مردم ایران” در کشور های متعدد و به اشکال مختلف تبلیغ کرده ام.

تبریک و خوش آمد به خانم فریبا هشترودی 20 دی 1385

تبریک و خوش آمد به خانم فریبا هشترودی

تصمیم مسؤلانه و شجاعانه شما در خروج از فرقه تروریستی مجاهدین را تبریک می گویم و امیدوارم که روشنگری های شما بتواند تأثیرات سالها حضور تان در”شورای ملی مقاومت” را جبران نماید. من آثار این جدائی را هنگام ورود شما به سالن کنسرت مرضیه در پاریس مشاهد کردم، هنگامی که در جواب اقای اریائی گفتید من دیگر عضو شورا نیستم.”شورای ملی مقاومت” مجاهدین، به خاطر بی اعتباری ناشی از عملکرد های مستمر خود طی سالهای اخیر سعی می کرد که این بی آبروئی را با حضور افراد خوش نامی مانند جنابعالی پر نماید اما خوشبختانه این افراد و شخصیت ها پس از شناخت ماهیت فرقه ای و دیکتاتوری رجوی یکی پس از دیگری راه خود را از” شورا” جدا کردند و بیش از اچازه ندادند که رجوی حضور آنها را پوشش مشروعیت خود قرار دهد.

پاسخ ابراهیم خدابنده به نامه دوم بهار ایرانی 20 دی 1385

پاسخ ابراهیم خدابنده به نامه دوم بهار ایرانی

در خصوص الگوبرداری سازمان مجاهدین خلق از یک تشکل فرقه ای باید در نظر داشت که تمامی فرقه ها در قرون و اعصار و در مکان های مختلف مخرج مشترک یکسانی داشته اند. به همین دلیل شما هر کتابی در خصوص فرقه ها مربوط به هر کشور و در هر عصری را که بخوانید مشابهت های فراوانی با سازمان مجاهدین خلق خواهید یافت بطوری که اینطور نشان داده میشود که گویا رهبری سازمان عینا از روی دست آنان به کپی برداری پرداخته است. (البته شاید هم اینکار را تا حدی کرده باشد)

پاسخ ابراهیم خدابنده به یک نامه 18 دی 1385

پاسخ ابراهیم خدابنده به یک نامه

از بابت ایمیلتان که محبت کرده و برایم فرستاده بودید بسیار سپاسگزارم. برای سهولت در پاسخ دادن، متن آنرا که با رسم الخط Persianglish نوشته شده بود مجددا در زیر می آورم: با سلام، من مدت زیادی با تو همکاری نزدیک داشتم و وقتی این اتفاق برایت افتاد خیلی نگران تو بودم و همیشه فکر میکردم که اگر من جای تو بودم چه میکردم. تا اینکه خبر آمد و گفتند که تو بریدی. با خودم گفتم که مگر آدم چقدر تحمل دارد. گفتم که ابراهیم آدم اسمارتی (زیرک) هست و میداند دارد چکار میکند.

نامه ابراهیم خدابنده به اعضای شورای ملی مقاومت 18 دی 1385

نامه ابراهیم خدابنده به اعضای شورای ملی مقاومت

سایت اینترنتی” همبستگی ملی” در مطلبی تحت عنوان” اعدام صدام حسین و بازتابهای بین المللی” تولید شده به تاریخ شنبه 9 دی 1385، در پایان انعکاس مجموعه ای از موضعگیریهای مختلف جهانی در خصوص اعدام دیکتاتور سابق عراق، به درج مطلب زیر پرداخته است: ” در پاریس دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران با تاکید بر مخالفت اصولی خود با حکم اعدام، اعلام کرد که قضاوت درباره رئیس جمهور پیشین عراق بر عهده مردم و تاریخ این کشور است. دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران همچنین خاطرنشان کرد این حکم به سود رژیم آخوندی است که از آن برای تفرقه اندازی و کشتار هرچه بیشتر در عراق سود می برَد و آخوندها به همین خاطر بیش از همه بر آن پافشاری میکردند.”

پرسش و پاسخ سایت قلم با آقای مسعود جابانی 14 دی 1385

پرسش و پاسخ سایت قلم با آقای مسعود جابانی

احتمالاً از قسمت بالای سایت قلم متوجه شده ای که این سایت برای تقویت فرهنگ مدارا، و استراتژی”پرهیز خشونت” و همچنین ایجاد شرایط مناسب برای نقد سالم در مورد” استراتژی مبارزه مسلحانه” و فرهنگ ناشی از آن هر هفته یک شعار محوری را در بالای سایت خود قرار می دهد تا از این طریق پرسش ها یی را در اذهان ایجاد کند. هدف این است که در این مسیر فرهنگ مبارزات صلح جویانه و دور از خشونت تقویت شود.

نامه سرگشاده به مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق ۲ 13 دی 1385

نامه سرگشاده به مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق ۲

پیام دیگری به” ملت ایران، به رئیس جمهور برگزیده مقاومت و اشرف قهرمان” به تاریخ 3 دی 1385 داده بودید که در پایگاه اینترنتی” همبستگی ملی” به تاریخ دوشنبه 4 دی 1385 درج گردیده بود. این پیام را با دقت تمام خوانده و در خصوص آن فکر کردم. بهر حال پیام شما بعد از سه سال و نیم که هیچ پیامی نداده بودید و از صحنه سیاسی سازمان غایب بودید، علی الخصوص در موقعیت بحرانی فعلی، قطعا خواندنی است. پیام نسبتا طولانی شما در ذهن من سؤالات و ابهاماتی را برانگیخت که میخواهم در این نامه جسارتا به آنها پرداخته و همچنین نظرات خود را بیان نمایم و تقاضا کنم تا در پیام های بعدی خود این مسائل را نیز لحاظ نموده و حداقل بخشی از ابهامات مطرح شده در این نامه را پاسخ دهید.

نامه سر گشاده انجمن نجات کرمانشاه به مسعود رجوی 13 دی 1385

نامه سر گشاده انجمن نجات کرمانشاه به مسعود رجوی

NULL

نامه سرگشاده محمد حسین سبحانی به آقای مسعود رجوی 12 دی 1385

نامه سرگشاده محمد حسین سبحانی به آقای مسعود رجوی

دو نامه اخیر شما را که در دو هفته گذشته بعد از گذشت سه سال و نیم لب گشوده اید، چندین بار مطالعه کردم. نمیدانم از کجا آغاز کنم؟ با مطالعه آنها،بویژه پیام دوم شما، یکبار دیگر از تلف شدن سال ها عمر و جوانی خود، خانواده ام و همه عزیزانی که تحت تاثیر من به این سازمان پیوستند، اظهار تاسف کردم. اما از سوی دیگر دچار شعف و غرور هستم که به”خشونت” با صدای بلند” نه” گفتم و بهای آن را نیز با بیش از هشت سال زندان انفرادی در محلی که شما آن را باصطلاح”شهر شرف” می خوانید، و همچنین بیش از یک سال ونیم در زندان های مخابرات و ابوغریب متعلق به همرزم و شریک سابقتان صدام حسین پرداختم.

blank
blank
blank