نامه ای به برادرم حمید رضا نوری در آلبانی
چند وقت پیش پدرم برای شما نامه ای نوشت که شاید بعد از چندین سال جوابی به این پیرمرد بدهی و آن را از نگرانی در بیاوری ولی متاسفانه هیچ جوابی به آن ندادی من برادرت مصطفی هستم طاقت نیاوردم و تصمیم گرفتم چند خط نامه برای شما بنویسم و ارسال کنم. چندین سال است که از شما خبری نداریم پدر و مادرمان پیر شده اند و آرزوی دیدن شما را دارند
نامه خانم مهین نجفی به برادرش محمد نجفی در آلبانی!
چند سال است که از شما خبری نداریم همه نگران حال شما هستند از زمانی که به آلبانی منتقل شده ای دنبال این بودیم که شماره تلفنی از شما بدست آوریم که با شما تماسی داشته باشیم تا به حال متاسفانه موفق نشده ایم نگران شما هستیم بخصوص مادر که از نبود شما قصه می خورد! خیلی دوست دارد یک بار هم که شده شما را ببیند
متن نامه چند تن از خانواده ها به نخست وزیر آلبانی
ما خانواده ها اجازه نمی دهیم بیش از این فرزندانمان را بازیچه خود کنید هم چنین در پایان این دیدار نامه ای به نخست وزیر آلبانی نوشته و از وی در خواست ملاقات و کمک به آنها که از فرقه جدا شوند را خواستار گردیدند.این دیدار با خانواده های کاسبان، اشهد،مداح،یاور زاده بر گزار گردید.
نامه خانواده ایران پور به عزیز تحت اسارتشان، احمد رضا ایران پور
احمد جان، عزیز دل و جان، اکنون پانزده بهار است که میلادت را بدون حضورت جشن می گیریم، پانزده بهار است که دستان پلید رجوی و سرسپردگانش فرصت بودنت و دیدارت را از ما دریغ کرده اند اما عشق ما به تو همواره پرشورتر و عزممان در تلاش برای رها ساختن تو آهنین تر شده است.
برگ سبزی خدمت برادر عزیزم غلامعلی نریمی (کریم)
غلامعلی جان بخدا همه ما همواره به یاد بودیم،پدرومادرمان که لحظه ایی نبوده درفکرتو نباشند ودراین سالیان همیشه چشم انتظار نشستند تا یکباردیگر تورا ببینند مادرکه از بس گریه کرده چشمانش ضعیف شده
نامه خواهری به برادر اسیرش در فرقه رجوی
اگر خدا بخواهد تا نهایت تلاش خواهیم کرد تا از زندان مخوف قجر آزاد شوی! شما در زندان ذهنی هستید از جنایات این فرقه کثیف بیخبرید.! انشاالله نجات خواهی یافت
برای پدرم نورمراد کله جویی که ۳۶ بهار است هجرت کرده
پدرم رهاکن مسعود و مریم پلید وشیطان را برگرد ویکبار دیگر بر سفره هفت سین فرزندانت بنشین و لبخند را بر لبان غمگین ما بنشان
نامه آقای پروا به برادرش محمد علی اسیر فرقه رجوی در آلبانی
امیدواریم با یک تلفن قلب پدر ومادر پیر و رنجور ومریضت را خشنود و این دم دمای آخر عمر با خوشحالی سپری نمایند و این را هم بدان و آگاه باش که درهای این مملکت و خانه پدر ومادر وبرادر و خواهرهایت همیشه به رویت باز و منتظر بازگشت شما می باشیم.
نامه خانم تاج الدوله حیدریان به فرزندش مهدی حمیدفر اسیر فرقه رجوی
عزیزم در انتظارت پیر شدم. دلبندم نورچشمم برگرد آرزو دارم دامادیت را ببینم. به خدا مهدی جان مثل کسی که تشنه آب باشد برایت تشنه هستم. عزیزم، فرزندم برادر و خواهرهایت تشکیل زندگی دادند ومن تنها مانده ام ومنتظرت و چشم به راه.
نامه جمعی از خانواده های خوزستانی به رئیس جمهور آلبانی
فرزندانمان درنهایت بعد ازطی کردن سالهای پرفرازونشیب درعراق به این منظور به کشورشما منتقل شدند که بتوانند دراسرع وقت تحت نظر کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد بعنوان پناهنده به دیگرکشورهای اروپایی منتقل شوند تا آزادانه آنطورکه خود دوست می دارند زندگی جدیدی را برای خود انتخاب کنند.
با سلام به همسر عزیزم علی ابراهیمی ساکن در کشور آلبانی
ما آمده بودیم تا تو را ببینیم می خواستم به تو بگویم که علی جان من و فرزندانت دوستت داریم بدان که هرزمان که خواستی برگردی به گرمی پذیرای توهستیم که متاسفانه نگذاشتند.اما حال که به کشور آلبانی رفتی ازتوخواهش می کنم حداقل هرطور شده با ما تماس بگیر
نامه برادری چشم انتظار به برادر اسیرش در آلبانی
برادرعزیزم عیسی طاهرخانی سلام امیدوارم که حالت خوب باشد و زیر سایه خداوند متعال سلامت باشی برادرم غرض از نوشتن این نامه برای شما اولا که دلم خیلی برایت تنگ شده ودوم اینکه تا کی باید دوریت را تحمل کنیم ما وخانواده ات اینطرف و تو در دیار غربت باشی برادر جان این همه سال از ما دور بوده ای