نیمه شب بیدار باش زدند و گفتند برادر پیام داده
یکی از تاکتیکهای رجوی برای اینکه در پادگان اشرف به ما روحیه دهد این بود که وانمود کند که کمبودهای شما را به هر لحاظ تامین می کنم. وقتی رجوی پیام می داد وقت آن برای سران فرقه مهم نبود. اگر نیمه شب هم بود همه را بیدار می کردند و می گفتند بروید سالن […]
از چهارزبر تا اشرف سونامی مرگ یاران
بعداز چهارشبانه روز دود و اتش و خون و اجساد به جا مانده وفرماندهانی که زودتر از اعضا صحنه را ترک وبه عراق گریخته بودند؛ خبر فرمان عقب نشینی رجوی به ماهم رسید. جالب اینکه نه از طرف فرماندهان وسلسله مراتب فرماندهی بلکه بصورت دهان به دهان واز کانال یاران بجا مانده درصحنه! دیگر خبری […]
جنگی بدون استراتژی و تاکتیک
اگر به لحاظ نظامی این عملیات را بررسی کنیم و طرح عملیاتی را جلوی یک نظامی دون پایه هم قرار دهیم کاملاً مردود قلمداد می شود، رجوی خام خیالانه فکر می کرد با آرایش ستونی و با سرعت بالا می تواند در عرض سه روز خودش را به تهران برساند. برای رجوی کشته شدن نیروهایش […]
درگیری با کردهای عراقی در قره تپه
خاطرات سیاه ، محمدرضا مبین – قسمت سی و نهم با رسیدن اکیپ جدید سیطره که قرار شده چند کیلومتر بالاتر به سمت قره تپه که محل تصرف کردها بود ، سیطره جدید بزنند ، یک جیپ نفرات آنها را می برد و من هم یک جیپ لندکروز دیگر باقیمانده نفرات و وسائل استقرار آنها […]
خانواده شما توسط وزارت اطلاعات به ملاقات تان آمده اند!
خانواده، عاملی که می تواند یک تشکل فرقه ای را از هم بپاشاند با سلام خدمت خوانندگان محترم و گرامی، متوجه شدم که سایت فراق جشنواره ای ترتیب داده است. حیفم آمد که در آن شرکت نکنم و مطلبی در این خصوص برای شما خوانندگان عزیز درنظر نگیرم. اجازه بدهید ابتدا از تمامی مسئولین و […]
۶ و ۷ مرداد ۸۸ در قرارگاه مجاهدین چه گذشت؟
هنوز به قرارگاه جدیدم عادت نکرده بودم و تازه داشتم فرمانده قرارگاه و فرمانده مستقیم خودم را میشناختم که شب هنگام من و تعدادی از بچه ها را که تازه به این قرارگاه تبعید شده بودیم برای نشستی در یکی از سالنها فراخواندند که تعجب مرا در پی داشت و از بچه های دیگه سئوال […]
وقتی در تنگه چارزبر گیر کردیم
بعد از اعلام آتش بس از طرف ایران ، رجوی با اولین شکست خطی ، تحلیلی خود مواجه شد. او قبلاٌ به همه گفته بود حکومت ایران هرگز صلح نخواهد کرد و اگر این کار انجام شود به سرنگونی حکومت ایران خواهد انجامید اما این گونه نشد و حکومت ایران آتش بس را قبول نمود […]
زمانی که صدای مادر را پس از ۱۷ سال شنیدم
روایت مریم سنجابی، عضو جدا شده از فرقه رجوی از اولین تماس با خانواده هنگامی که در سال ۱۳۸۳ اجازه پیدا کردیم به خانواده هامون زنگ بزنیم. از من پرسیدند آیا شماره ای داری و می توانی با خانواده ات تماس بگیری. وقتی در مقابل این پیشنهاد قرار گرفتم به شدت شوق زده شده بودم […]
ماجرای قرارداد بین نیروهای امریکایی و مجاهدین
در بیرون اشرف سیطره زدیم خاطرات سیاه ، محمدرضا مبین – قسمت سی و هشتم در طی چند روز گذشته که اعضای سازمان زیر بمباران نیروهای ائتلاف بودند و حق پاسخگوئی به حملات را نداشتیم ، تعدادی در زیر بمباران کشته شدند و عده ای نامعلوم هم فرار کردند و البته سازمان هرگز آماری دقیق […]
برگشت من به اشرف و اتهام قتل کاک اسد
خاطرات سیاه ، محمدرضا مبین – قسمت سی و هفتم در پیام منسوب به مسعود رجوی به همه تاکید شده بود که هیچ کس حق شلیک حتی یک گلوله به سمت نیروهای مهاجم آمریکائی را ندارد! برای همین هم آن شب ما حتی یک گلوله به سمت هواپیماهای مهاجم شلیک نکردیم ، اما آنها بی […]
سه شب محاکمه به خاطر نشستن در چندین متری محل ورزش زنان
مریم رجوی در بند 5 پیام موسوم به ده ماده ای گفته است؛ ما به برابری کامل زنان ومردان درکلیه حقوق سیاسی، اجتماعی و مشارکت برابر زنان در رهبری سیاسی معتقدیم وهرگونه اشکال تبعیض علیه زنان ملغی خواهد شد وانان از حق انتخاب ازادانه پوشش، ازدواج، طلاق، تحصیل و اشتغال برخوردار خواهند بود. مریم رجوی […]
روایت فواد بصری از دستگیری مریم رجوی
با سلام خدمت آقای فواد بصری ما مجددا مزاحم شما شدیم. من هم خدمت شما سلام عرض می کنم ، خواهش می کنم. آقای بصری سایت فرقه را مرور می کردم. مقاله ای خواندم تحت عنوان سالگرد دستگیری مریم رجوی خیلی هم خنده دار بود و از طرفی رسانه فرقه در رابطه با این موضوع […]