چهارشنبه, ۱۹ آذر , ۱۴۰۴
قمار روی زندگی دیگران 07 مرداد 1387

قمار روی زندگی دیگران

به خود اجازه دادم که به عملیات نیز شک کنم وقتی دیدم که شعارها تغییر کرد و همه به جای آرمان و اهداف اصلی باید رجوی را ستایش می کردند و به تملق و چاپلوسی او می پرداختند. من اصلا به عملیات شهری و مرزی و.. نیز شک کردم من می دیدم که تمامی افراد چون من صداقت دارند اما رهبران ما از این احساسات سوء استفاده می کردند

ارتش ورشکسته – قسمت پانزدهم 20 تیر 1387

ارتش ورشکسته – قسمت پانزدهم

مسئولین فرقه بر این باور بودند که حالا پس از سرنگونی دولت صدام حسین نوبت به دولت ایران خواهد رسید و آمریکائی ها به زودی به ایران حمله خواهند کرد و برای تحقق این امر به فرقه نیاز خواهند داشت،بنابراین فرقه چیزی را از دست نداده و همه چیز به نفع فرقه تمام خواهد شد.

مرز سرخ انقلابی یا آفتاب پرست 20 تیر 1387

مرز سرخ انقلابی یا آفتاب پرست

یاد سال 1377 افتادم که در قرارگاه اشرف به طور پنهانی بازی ایران و استرالیا را دنبال میکردیم. با هر زور ضربی که بود یک رادیو گیر آوردیم و چند نفری در حال گوش دادن گزارش بازی بودیم. ناگهان درب باز شد و برادر مسئول وارد شد و بدون هیچ مقدمه ای گفت: خجالت نمی کشید، وقاحت کارهای شما همه مرزهای انقلابی رو از بین برده. چطور جرات می کنید با وجود این همه خون، چند تا برادر مجاهد بشینید و گزارش وزارت اطلاعات رو گوش کنید؟

تاملی بر خاطرات خانم مرضیه قرصی – قسمت سیزدهم 16 تیر 1387

تاملی بر خاطرات خانم مرضیه قرصی – قسمت سیزدهم

فهیمه با لحن کاملا جدی با من حرف زد و گفت: ببین مرضیه، حواست باشه. مادرت آمده ملاقات تو. ولی از سوی وزارت اطلاعات به اینجا آمده است و سپس به رژیم ایران بد و بیراه گفت. او از من خواست در نزد مادرم از رژیم بدگویی کنم و به دروغ اظهار کنم در اشرف راحت هستم و با میل خودم آنجا مانده ام و مادرم را به خاطر اینکه با هدایت انجمن نجات به قرارگاه اشرف آمده است مورد سرزنش و شماتت قرار دهم.

خاطرات دوران اسارت در کمپ امریکایی ها – قسمت هشتم 12 تیر 1387

خاطرات دوران اسارت در کمپ امریکایی ها – قسمت هشتم

امروز هوا خیلی سرده شده و همه جا را مه گرفته است. صبح هم گفته شد که سه نفر فرار کرده اند، دو نفر از بلوک یک و یک نفر هم از بلوک 6 که کریم فنج و عادل رئیس جمهور اسم آنها است. عادل جزو کسانی است که معتقد است آذربایجان باید کشور شودو بچه ها او را رئیس جمهور آذربایجان صدا میکنند (الان که این خاطرات را مرور میکنم خبر دار شدم که عادل به تمام ترکها و حتی آتاتورک هم فحش میدهد و دلیلش هم این است که چند ماه پیش قاچاقی رفته بود ترکیه و توسط پلیس دستگیر شده و به زندان افتاده و پس از کتک اساسی به عراق دیپورت شده).

ژوئن آن سال در اشرف 01 تیر 1387

ژوئن آن سال در اشرف

در اشرف راه نفوذ اطلاعات به ما کاملا مسدود بود (البته تا جایی که به مسئولین برمیگشت) یعنی نه رادیویی بود و نه اینترنتی و نه روزنامه ای و خلاصه هر چیزی که از بیرون به داخل خبر بیاورد یا بلعکس در آنجا ممنوع بود،البته مثل هر زندان دیگری گاهی یکی دو رادیوی مخفی از چشم مسئولین دیده میشد که اخبارشان را میشد دهان به دهان والبته با احتیاط شنید.

ارتش ورشکسته – قسمت سیزدهم 23 خرداد 1387

ارتش ورشکسته – قسمت سیزدهم

اما همه این آه و ناله ها دیگر فایده ای نداشت بلکه واقعیت محتوم تاریخ در حال جامه عمل به تن کردن بود و آن واقعیت این است که مستبدین هر چه قدر که ظلم کنند و هر چه قدر آدم بکشند و انسانهای بیگناه را به زندان و شکنجه گاهها و قتلگاهها بفرستند اما این روزگار و دوران تاخت و تازشان دوامی نداشته و دیری نخواهد پایید که زمان نابودیشان فرا رسیده و به ورطه نابودی و هلاکت خواهند افتاد.

ارتش ورشکسته – قسمت دوازدهم 13 خرداد 1387

ارتش ورشکسته – قسمت دوازدهم

تمامی افرادی که در جریان پالایشات درون تشکیلاتی فرقه در زمان زمامداری صدام حسین بر عراق، توسط مسئولین ناپاک فرقه ناجوانمردانه مورد شکنجه روحی و فیزیکی و انواع رفتارهای وحشی گرایانه قرار گرفته بودند، حال این شرایط را فرصت مناسبی برای شروع طغیان دوباره بر عیله استبداد رجوی و همچنین علیه تشکیلات سکت و متحجرانه فرقه مجاهدین میدیدند.

خاطرات محمود هاشمی – قسمت ششم 12 خرداد 1387

خاطرات محمود هاشمی – قسمت ششم

دوباره ما را سازماندهی کردند و همه نفرات سطح من را در FMجدید خراسان جمع کردند فکر میکنم حدود 250 نفر می شدیم. همان شب اول چند نفر فرار می کنند اوضاع قرارگاه بهم ریخته می شود و بلوچها با سر نوشابه به روی فرماندهان تیغ می کشند. بخاطر فرار بچه ها خروج به بیرون برای ورزش و دویدن ممنوع می شود. در خروجی هر قرارگاه درهای آهنی بزرگ نسب میشود و تعدادسیم خاردار و سیم پنس را افزایش میدهند و آرام آرم بعد از یک ماه آمار کل FM جدید را می گیرند از 250 نفر حدود 110 نفر مانده بود و بخاطر حفظ روحیه هر شب فیلم سینمایی و بستنی و امثالهم میدادند.

تاملی بر خاطرات خانم مرضیه قرصی – قسمت دوازدهم 08 خرداد 1387

تاملی بر خاطرات خانم مرضیه قرصی – قسمت دوازدهم

در سال 83 اتفاق جالبی افتاد خانواده ها گروه گروه برای دیدار و ملاقات بستگانشان با هدایت انجمن نجات به قرارگاه اشرف آمدند. فهیمه اروانی همه افراد را برای نشست توجیهی جمع کرد. در نشست ادعا کرد رژیم می خواهد با اعزام دسته جمعی خانواده ها به قرارگاه اشرف خانواده ها را به جان فرزندانشان بیاندازد و هیچ رحمی هم نمی کنند و سعی داشت هر طوری شده اعتماد افراد و خانم های مستقر در قرارگاه اشرف را به اعضای خانواده هایشان از بین ببرد و ذهن آنها را نسبت به خانواده ها بدبین کند.

خاطرات محمود هاشمی – قسمت پنجم 07 خرداد 1387

خاطرات محمود هاشمی – قسمت پنجم

شنیده بودم چند نفر از بچه های بلوچ که گفته بودند برمیگردیم، به مرز ایران می برند و می گویند اینجا ایران است می توانید بروید وقتی آنها می روند از پشت تیراندازی می کنند و همه کشته م تنها یک نفر زخمی و توانسته خود را نجات دهد و این خبر را موقعی که در تیف بودیم شنیدیم و حتی آن نفر که فرار کرده بود با بچه های بلوچ در تیف تماس تلفنی برقرار کرده بود. از سر نوشت فریدون و فرشید وچند نفر دیگر که موقع پراکندگی نگه داشته بودن خبری نبود وقتی می پرسیدیم می گفتند که به قرارگاه دیگر منتقل شده اند و احتمالا به سر نوشت بلوچها گرفتار شده اند.

خاطرات محمود هاشمی – قسمت چهارم 02 خرداد 1387

خاطرات محمود هاشمی – قسمت چهارم

از آن روز در پذیرش جنب وجوش زیادی دیده می شد و همه چیز به قول معروف بشماره سه شده بود. هر ساعت کلاس و آموزش داشتیم. من در کلاس اید ئولوژی معمولا شرکت نمی کردم و می گفتم اعتقاد ندارم و می دانستم با این کارها بچه ها را شستشوی مغزی میکنند. مثلا در آخر همه صحبت ها ی امام حسین به مسعود ومریم ختم می شد. حتی مورد بسیار مهم در همان نشست شب قدر یک آخوند بنام جلال گنجه ای با چاپلوسی خطاب به مریم کرد گفت: تو کارهایی را انجاه داده ای که حضرت فاطمه نتوانسته انجام بدهد و بعد به مسعود گفت: حتی شما با این کارها دست حضرت علی را از پشت بسته اید واز این جور مزخرفات. به همین خاطر واقعا بدم می امد ودر ماه محرم وقتی که دسته ها عزاداری راه می انداختند سر نوحه ها وصل می شد به مربم مثلا با انقلاب مریم با انقلاب مسعود نهضت حسینی ادامه دارد

blank
blank
blank