پرواز
اوایل جنگ بود، او هر روز بعدازظهر عازم تپه های مقابل سنگرها می شد و بالای یکی ازتپه ها مقابل غروب خورشید می نشست، گویی داشت با غروب حرف میزد. آن روزها من مسئول بهداری لشکر هفت بودم و او از نیروهای سخت کوش بهداری لشکر بود، حس کنجکاوی ام گل کرد! پاورچین به بالای […]
وقتی «فهیمه اروانی» گوش «نسرین» را گاز گرفت
سال ۸۱ قبل از سقوط صدام، موج جدایی و فرارها افزایشیافته بود و رجوی افسارگسیختهتر از هر زمان به هر بهانه از اعضا نسق میکشید. در همان ایام دستهدسته زنان را از مقرهای مختلف به مقر مرکزی موسوم به پارسیان میفرستادند تا یکی دو ماه در جلسههای انتقادی فهیمه اروانی شرکت نماید و متنبه شده […]
جاسوسی و تهیه فیلم توسط مجاهدین از پشت جبهه در زمان جنگ
در دیماه سال 65 موقعی که عملیات کربلای 4 اتفاق افتاد رهبری مجاهدین از تازه واردان به عراق بود، اما نیروهایش از سال 60 درکردستان تحت اسم رزمندگان مجاهدین خلق درخدمت ارتش صدام حسین فعال بودند. درآن زمان قانون به این صورت بود که نیروهای رجوی به صورت فیزیکی به پشت جبهه ها وحتی درون […]
کاک موسی قربانی دیگری در فرقه جنایتکار رجوی
بهزاد مسعودی از مسولین و فرماندهان وقت کردستان به کاک موسی معروف بود. اولین بار 17 بهمن ماه 1363 در پایگاه مرزی” جلیلی” او را دیدم که کلت به کمر در محوطه چرخ میزد، بجای اینکه در چادر فرماندهی خود مستقر باشد. کاک جاوید، کاک حسین و کاک جلیل و دیگر کاک های مسئول در […]
یاسر اکبری نسب را چگونه سوزاندند؟
من شهرام بهادری گرگری، از کسانی هستم که چند سال از بهترین سالهای عمرم را در مناسبات زندان گونه سازمان مجاهدین سپری کردم.در همان سال های اول ورودم به سازمان با دو جوان همشهری آشنا شدم که از کشور آلمان به عراق آمده بودند. یاسر و برادرکوچکترش موسی اکبری نسب از جوانانی بودند که به […]
قبور اعضای ناراضی در مقبره الکرخ
قرارگاه پارسیان مقر اصلی رجوی در جوار مقبره الکرخ درحوالی زندان ابوغریب واقع بود که از منطقه گشت حفاظتی امنیتی محسوب میشد که شبانه روز بواسطه گشت مشترک با عارفی (مخابرات صدام) تحت پوشش قرار داشت مبادا که ازآن نقطه علیه مقر پارسیان بتوسط معارضین عراقی مورد هدف قرار بگیرد. تابستان 1375 بود که مسئولیت […]
شروع دوران بازنشستگی ارتش رجوی و ظهور تیف…
اینکه چطور تیف ((TIPF، تشکیل شد؟ داستان هائی طولانی، عجیب و البته شنیدنی دارد. بعد از شروع حمله نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا به عراق، ما (نیروهای سازمان)، پس از تحمل بمباران های شدید، طبق دستور مسعود، به اشرف برگردانده شدیم. بعد از عقب نشینی به اشرف و خلع سلاح و داستان هائی که همگان […]
شارلاتان سیاسی یا رهبرعقیدتی؟
متاسفانه به قیمت از دست دادن همه چیزم به شناخت کنونی رسیدم، سی سال زمان می خواست تا به ماهیت واقعی رجوی و عواملش پی ببرم. در تمامی این مدت چیزی جز نیرنگ و ریا و یک مشت ادعای مفت و وعده وعیدهای پوشالی و به موازات آن تحقیر و توهین و خورد کردن شخصیت […]
برای کسی بمیر که برای تو تب کند
در یکی از مانورهای جنگی ارتش اسارت بخش رجوی، افسر شلیک تانک … بودم. همه فارغ التحصیل های دوره برجک تانک را به میدان تیر برده و بر ریل شلیک آنها نظارت می کردم و نمراتشان را می دادم. کار با سرعت و به خوبی پیش می رفت. طبق معمول در یک دوران آمادگی سرنگونی […]
حرمت” بابا” را هم لگدکوب کردند
فرقه ستیزه جوی نابخرد رجوی همواره انتقاد ناپذیر بوده وهست ومی گوید ولو در هژمونی دولت در سایه! فقط ماهستیم وهیچ. بر همین منوال با افکار دیکتاتورمآبانه ی مفلوک می سراید که” هرکه با ما نیست پس برماست” ونتیجه اینکه ازصف دشمنان ما یعنی از صف اطلاعات ایران است و دهها مارک وافترا واهانت و…جداشده […]
خاطرات حسن شهباز،از پیوستگی تا جدایی از مجاهدین خلق در آلبانی ـ قسمت چهارم
نکته قابل ذکرى که میخواهم به آن اشاره کنم این است: تنها دلیلى که باعث شد این سرگذشت را برایتان نقل کنم، وجود صدها تن مانند من در درون زندانیست که روز بروز بیشتر در درون خود فرو میرود و بسته تر میشود و همه آنها در ناآگاهى،محکوم به مرگى تدریجى و بدون هیچ هویتى […]
ارزیابی استراتژی و شیوه های فریب و جذب نیرو در فرقه رجوی
فرقه مخرب و تروریستی مجاهدین خلق بعد از شکست و از هم پاشیدن تشکیلات ضد مردمی اش دراعلام جنگ مسلحانه و پناه جستن در آغوش صدام دیکتاتور بدنام و افشای نقش خیانت بارش درجنگ ضدمیهنی عملا به یک گروه سوخته و منفور در اذهان و افکار عمومی مردم و تاریخ ایران تبدیل شد و در […]